اعترافات جاسوس دستگیرشده سیا شب گذشته از تلویزیون پخش شد

جاسوس آمریکایی در برابر دوربین

2 روز پس از آن‌که وزارت اطلاعات ایران اعلام کرد یک جاسوس آمریکایی ایرانی‌تبار را شناسایی و دستگیر کرده است،‌ اعترافات وی و جزئیات پروژه‌ای که این فرد با حمایت دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی غرب موظف بود اجرا کند از شبکه3 سیما پخش شد.
کد خبر: ۴۴۶۹۴۲

در این مستند که با عنوان «مهار شده» به مدت 17‌دقیقه تهیه شده بود، مراحل پیوستن و آموزش امیر میرزای حکمتی به دستگاه‌های اطلاعاتی آمریکا و شناسایی و بازداشت وی توسط سربازان گمنام امام‌زمان (عج) در ایران به نقل از خود او بیان شد.

در ابتدای این گزارش به تشکیل میز ایران در سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا (سیا) ‌اشاره شده که در سال 2008 به دستور باراک اوباما راه اندازی می‌شود تا پروژه سه‌جانبه‌ای را با همکاری موساد و ام آی 6‌انگلیس طراحی کنند و بدین طریق تمام توان خود را جهت یافتن راهی برای نفوذ در ایران بیابند.

امیر میرزای حکمتی که در آمریکا به دنیا آمده و به زبان فارسی و همین‌طور اندکی عربی مسلط است، به عنوان مناسب‌ترین فرد برای این منظور انتخاب می‌شود. در واقع یک تیم ویژه مامور می‌شود تا مناسب‌ترین گزینه را انتخاب کند و هیچ‌کس بهتر از حکمتی که متولد آریزونای آمریکاست و در عین حال زبان مادری‌اش فارسی است، به نظر آنان برای این کار مناسب نیست.

حکمتی که می‌گوید یک دهه سابقه فعالیت و آموزش‌های فشرده اطلاعاتی را دارد، در قسمت اطلاعات آمریکا مشغول به کار می‌شود. به ‌این شکل که در آگوست سال 2001 رسما لباس ارتش آمریکا را می‌پوشد و آموزش‌های مختلف نظامی را می‌بیند. او سپس به یک دانشگاه مخصوص فرستاده می‌شود تا در کنار آموزش‌های مختلف نظامی، آموزش‌هایی نظیر یادگیری زبان‌های خاورمیانه را ببیند. به همین خاطر به او می‌گویند: «دوست داریم شما را به دانشگاهی بفرستیم تا زبان عربی را هم بیاموزید».

حکمتی سپس با پوشش نظامی ارتش آمریکا وارد خاک عراق و پایگاه رمادی می‌شود. ماموریت او شناسایی افرادی در عراق است که گرایش به آمریکا داشته و حامی کاخ سفید هستند.

حکمتی در این خصوص می گوید: «هدفمان شناسایی افرادی بود که آمریکا را قبول داشتند و به‌خاطر تمایل آنها به آمریکا، این امکان وجود داشت تا در صورت بروز هر حادثه‌ای از آمریکا حمایت کنند.»وی در اعترافات خود افزود: «بعد از ارسال گزارش‌های ما به اداره اطلاعات ارتش آمریکا، ماموران آنان با افرادی که شناسایی کرده بودیم، رابطه برقرار کرده و طی دیدارهایی محرمانه، با آنها مذاکره می‌کردند.»

به گفته او، علت این امر هم آن بود که آمریکا می‌خواست تا جایی که می‌تواند امور کشورها را کنترل کند، بخصوص درباره بحث نفت، چرا که آمریکا قصد داشت با تصرف چاه‌های نفتی عراق، اوپک را ورشکسته کرده و کاری کند تا نفت فقط به دلار معامله شود و بدین طریق قدرتش در مقابل چین و روسیه افزایش یابد. میرزایی حکمتی در ادامه خاطرنشان کرد: «آمریکا همچنین قصد داشت با نفوذ در گروه‌های اسلامگرای منطقه، بین مردم مسلمان نفوذ کرده و ایجاد انحراف کند. در واقع آمریکا با پوشش آوردن دموکراسی آمد اما قصدش سکولاره کردن بود، برای همین در پی نفوذ در مسلمانان بود.»

حکمتی همچنین گفت: یکی دیگر از اهداف آمریکا، کنترل کشورهای خاورمیانه از جمله عراق، بحرین، سوریه و حتی تونس بود تا ایران برای آنها الگو نشود.

بنابر این فیلم، حکمتی خیلی زود توانایی‌اش را به مقامات مافوقش ثابت می‌کند؛ به گونه‌ای که بلافاصله بعد از اتمام ماموریتش در عراق، به استخدام چند شرکت اطلاعاتی درمی‌آید.

«دارپا» مرکز پیشرفته تحقیقاتی و اطلاعاتی وزارت دفاع آمریکاست و حکمتی از سال 2005 تا 2007 میلادی در آنجا مشغول به کار می‌شود. این شرکت که تحت نظر دولت آمریکا به فعالیت می‌پردازد، از پنتاگون پروژه می‌گیرد. حکمتی پس از دارپا به «کوماگیمز» می‌رود که یک شرکت رایانه‌ای است که در ازای دریافت پول از سازمان سیا، فیلم‌ها و بازی‌های رایانه‌ای برای تغییر افکار مردم خاورمیانه تولید کرده و به رایگان در اختیار آنان قرار می دهد.

حکمتی در این باره توضیح داد: «هدف این بازی‌های رایانه‌ای آن بود که مردم عراق و افغانستان را قانع کند کارهایی که آمریکا در این دو کشور انجام می‌دهد، خوب است.»

پس از آن حکمتی به کمپانی «کیوبک» می‌رود که یک شرکت خصوصی است اما پنهانی به کارهای اطلاعاتی می‌پردازد.

علت تغییر شرکت‌های محل کار حکمتی نیز به آن خاطر است که آموزش‌های اطلاعاتی لازم در قالب پوشش کار در شرکت‌های مختلف، به او ارائه شود، ضمن آن که اطرافیان و دوستان وی نیز متوجه فعالیت‌های او نشوند.

آن طور که این جاسوس سیا بیان کرد کارمندان سیا در شرکت‌ها شاغلند و فقط هم رئیس آن شرکت می‌داند که این کارمندش یک نیروی اطلاعاتی است.

سرانجام تیم ویژه میز ایران در سیا، حکمتی را برای انجام پروژه اصلی‌اش یعنی نفوذ در ایران انتخاب می‌کند اما لازم است تا باز هم درباره او به اطمینان صددرصد دست یابند.

در ماه می 2009 خانمی به اسم دلارس با حکمتی تماس گرفته و می‌گوید کارمند دولت است. حکمتی در این باره گفت: «فهمیدم که کارمند سیاست. او گفت برایم ایمیلی می‌فرستد که در آن تست عمومی هوش (IQ) و روان‌شناسی است.»

CIA مرکزی است که ورود به آن سخت بوده و به همین خاطر بارها از حکمتی تست هوش، دروغ‌سنجی و انواع آزمایش‌های پزشکی را انجام می‌دهند و وقتی حکمتی تمام این مراحل را با موفقیت پشت سر می‌گذارد، خانم دلارس مجددا با او تماس گرفته و می‌گوید تحقیقات پایان یافته و او باید منتظر تماس آنها بماند.

در این فاصله حکمتی به شرکت B.A.E.sistem معرفی می‌شود تا به عنوان یک تحلیلگر اطلاعات کار کند. او همچنین حدود 2 سال در عراق استفاده از سیستم‌های محرمانه و جمع‌آوری اطلاعات از افراد خاص را می‌آموزد. در این مدت CIA نیز می‌کوشد پوشش مناسبی برای ماموریت اصلی‌اش بیابد. سرانجام ماموریت بزرگ حکمتی که همان سفر به ایران بود، در هتل «اسپیرینگ هال» واشنگتن به وی ابلاغ می‌شود.

در نهایت به حکمتی اطمینان می‌دهند در پوششی که او قرار خواهد گرفت هیچ مشکلی برایش پیش نمی‌آید و سرانجام طی 3 روزی که در آن هتل حضور داشتند بارها نحوه مواجهه با ماموران اطلاعاتی و ... را با یکدیگر امتحان و تمرین می‌کنند. اما CIA تصمیم گرفته بود یکی از زبده‌ترین نیروهایش را با پوشش یک دلال اطلاعات در مسیر دستگاه‌های امنیتی ایران قرار بدهد تا بدین شکل نفوذ در این دستگاه‌ها صورت بگیرد. برای این کار هم فرد مورد نظر باید به هر صورت ممکن اعتمادسازی کند، لذا به او گفته می‌شود: «شما طی 3 هفته یک منبع می‌شوید برای وزارت اطلاعات ایران و سپس برمی‌گردید.»

حکمتی قبل از آمدن به ایران به پادگان بگرام افغانستان فرستاده می‌شود و شبکه‌های اطلاعاتی ایران که تحولات این پادگان را تحت نظر دارند، متوجه حضور یک آمریکایی ایرانی‌تباردر این پادگان می‌شوند. حکمتی که طی مدتی که در افغانستان بوده به خاطر آموزش‌هایی که می‌بیند امکان دستیابی به گزارش‌های محرمانه درخصوص ایران را یافته و بدین طریق آنها را خوانده و در حافظه‌اش می‌سپارد تا بعدا وارد لپ‌تاپش کند.

بعد از آن از بگرام راهی دبی شده و یک بلیت به مقصد تهران خریده و شهریور 1390 به ایران می‌آید. حجم اطلاعاتی که حکمتی با خود به تهران آورده بود به نوعی است که هر سیستم اطلاعاتی خود را در مقابل حجم انبوهی از اطلاعات مهم می‌بیند، لذا سعی می‌کند تا علاوه بر صحت‌سنجی، این منبع را از دست ندهد و این همان دامی است که برای ایران پهن می‌شود تا بدین شکل، آمریکا بتواند بر مهره‌های اطلاعاتی ایران نفوذ پیدا کرده و به اطلاعات جدیدی دست یابد.

حکمتی در این باره چنین توضیح داد: «در ابتدا یک سری اطلاعات مهم را می‌سوزانند تا در قبالش به اطلاعات مهمی از کشور مورد نظر دست یابند. برنامه ما هم این بود.» وی همچنین خاطرنشان کرد: «هر کسی تشنه است، وقتی لیوان آب را ببیند، آن را گرفته و می‌خورد و می‌گوید: ممنون! و دیگر هم نمی‌پرسد این لیوان از کجا آمده است».

اما دستگاه اطلاعاتی و امنیتی و سربازان گمنام امام زمان (عج) در ایران بر این تشنگی اطلاعاتی غلبه کرده و در تحقیقات گسترده به فریب بودن این اطلاعات و دام بودن آن پی برده و می‌توانند پروژه را کنترل نموده و خنثی کنند.

در واقع سربازان گمنام امام زمان (عج) با درگیری و مهار فرستاده آمریکا، نه‌تنها پروژه نفوذ را با شکست مواجه کردند، بلکه شبکه گسترده پشتیبانی‌کننده را با طیف وسیعی از اطلاعات شناسایی و منهدم کردند تا اطلاعات واسطه‌ها نیز در اختیار ایران قرار بگیرد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها