بی‌ثباتی به یکی از عوامل اصلی ناکامی تیم های بزرگ فوتبال ایران تبدیل شده است

استقلال و پرسپولیس غرق در‌ چرخه تغییرات

دهمین دوره لیگ برتر فوتبال ایران هم با هیاهوی زیادی که داشت بالاخره با قهرمانی سپاهان به پایان رسید تا این تیم اصفهانی صاحب رکوردی دیگر در لیگ حرفه‌ای فوتبال ایران شود.‌ زردپوشان برای دومین سال متوالی جام را بالای سر بردند تا از این حیث تنها تیمی باشند که 2 سال متوالی قهرمان لیگ‌برتر می‌شود، اما جام دیگر که مسابقات حذفی را شامل می‌شد حکایتی دیگر داشت.
کد خبر: ۴۱۵۲۱۴

این جام که البته سرنوشت آن چند روز بعد از مشخص شدن چهره قهرمان لیگ برتر رقم خورد با دردسرهای فراوان سرانجام نصیب پرسپولیس تهران شد تا اگر چه امیر قلعه نویی با سپاهان 2 سال متوالی قهرمانی لیگ برتر را کسب کرد اما علی دایی هم به خود ببالد که رکورد کسب 2 جام متوالی حذفی را با پرسپولیس برای خود ثبت کرده است. سرمربیان سابق تیم ملی در فصلی که حواشی در آن بیداد می‌کرد توانستند گوی سبقت را از سایر همکاران خود بربایند تا اعتبار دوباره‌ای برای خود دست و پا کنند. ‌هردو مربی بلافاصله پس از این اتفاقات شرایط نامناسبی با باشگاه خود پیدا کردند و دم از جدایی زدند تا از این بابت هم رقابت با یکدیگر را از یاد نبرند.

در این بین دایی با کاشانی مشکل شخصی پیدا کرد و قلعه نویی البته با مسوولان باشگاه سپاهان بر سر سقف قرارداد به توافق نرسید. وی به ادعای رئیس هیات مدیره این باشگاه پول هنگفتی را طلب کرده بود. اگر استعفای ناگهانی و البته قابل پیش‌بینی کاشانی سرپرست باشگاه پرسپولیس را در کنار نگرش جدید مدیریت باشگاه سپاهان درخصوص رعایت کردن سقف در نظر گرفته شده برای قراردادهای بازیکنان و مربیان را به اتفاقات قبل اضافه کنیم، می‌بینیم دو تیمی که در لیگ دهم توانستند به جام دست یابند بلافاصله با اتفاقاتی مواجه شدند که خیلی زود شیرینی قهرمانی را به کام طرفدارانشان تلخ کرد.

این نکته‌ای است که در کمتر لیگ حرفه‌ای دنیا به چشم می‌آید و به نوعی تفاوت‌های ما و حرفه‌ای‌ها را بیان می‌کند. درست مثل برنامه ریزی‌ها، تعویق‌های گاه و بیگاه بازی‌ها و حتی مراسم‌‌ اهدای جوایز تیم قهرمان که در هیچ‌کدام نمی‌توان آن را با اروپاییان و حتی شرقی‌ها مقایسه کرد. شاید کمتر تیم بزرگ دنیا را که قهرمان لیگ یا جام حذفی شده، این‌گونه ببینیم که به جای تقویت تیم خود و حفظ عناصر اصلی موفقیت، انسجام خود را از دست بدهند. این البته تنها یکی از تفاوت‌های ما و آنها در نداشتن ثبات در فوتبال است.

نگاهی به تحولات مدیریتی و فنی در بسیاری از تیم‌های مطرح وحتی معمولی کافی است تا به تفاوت‌های عمده ما و آنها پی ببریم. تفاوتی که شاید به جرات یکی از مهم‌ترین دلایل عدم نتیجه‌گیری و پیشرفت فوتبال در باشگاه‌ها و عرصه ملی است.

حرفه‌ای به معنای واقعی

ثبات در دنیای حرفه‌ای‌ها همواره از مهم‌ترین عوامل موفقیت تیم‌ها به حساب آمده است، بخصوص در مدیریت باشگاه‌ها کمتر شاهد تغییرات متوالی نظیر آنچه در فوتبال ایران رخ می‌دهد هستیم. در فوتبال ایران همه چیز به نتایج مقطعی تیم‌ها بستگی دارد و بعد از چند نتیجه متوالی ضعیف تیم‌ها، شایعه کنار گذاشتن سرمربی و متعاقب آن مدیر باشگاه‌ها به گوش می‌رسد. در واقع این بی‌ثباتی خود ناخواسته به یکی از عوامل اصلی ناکامی تیم‌های بزرگ فوتبال ایران تبدیل شده است و همواره این انتقاد هم مطرح بوده که مدیران باشگاه‌ها به خاطر حفظ موقعیت متزلزل خود در باشگاه‌ها تصمیم‌های احساسی و غیرمنطقی می‌گیرند و در این بین بیش از هر کسی مربیان قربانی می‌شوند. این اتفاقات در فوتبال به ظاهر حرفه‌ای ما به امری طبیعی تبدیل شده و دیگر کسی نسبت به بی‌ثباتی‌ها در باشگاه‌ها چندان انتقاد نمی‌کند. این در حالی است که در عالم حرفه‌ای هرگز با چنین بی‌ثباتی مواجه نیستیم و کمتر پیش آمده شاهد تغییرات متوالی باشیم. البته فرهنگ و شرایط مدیریتی در باشگاه‌های اروپایی نیز با ایران کاملا متفاوت است، به‌گونه‌ای که در بسیاری از کشورها مدیریت باشگاه‌ها نسل به نسل منتقل می‌شود. در ایتالیا از این موارد زیاد دیده می‌شود، به عنوان مثال خاندان موراتی باشگاه اینتر را در تملک خود دارد و تغییری در مدیریت این باشگاه شاهد نیستیم. باشگاه پایتخت نشین رم هم برای سال‌های طولانی تحت سلطه خانواده سنسی بوده و همین چند روز پیش بود که خاندان سنسی بعد از 18 سال مدیریت بر این باشگاه، آن را به یک آمریکایی تحویل دادند. فرانکو سنسی که از سال 1993 در راس امور این باشگاه قرار گرفته بود در سال 2008 درگذشت و پس از آن روزلا سنسی دخترش اداره امور را در دست گرفت که وی سرانجام موافقت کرد این باشگاه را به یک سرمایه‌گذار آمریکایی‌تبار به نام توماس دی بندتو تحویل بدهد. باشگاه یوونتوس هم که به کمپانی فیات تعلق دارد همواره با انتخاب یک مدیر از سوی هیات مدیره این شرکت در میادین ظاهر می‌شوند. در واقع می‌توان گفت این باشگاه‌ها تنها به دنبال به روز شدن هستند، اما ساختار همان است که از قبل وجود داشته.

نکته: در فوتبال ایران همه چیز به نتایج مقطعی تیم‌ها بستگی دارد و بعد از چند نتیجه متوالی ضعیف تیم‌ها، شایعه کنار گذاشتن سرمربی و متعاقب آن مدیر باشگاه‌ها به گوش می‌رسد

در انگلیس هم اگرچه در سال‌های اخیر با هجوم ثروتمندان خارجی برای خرید باشگاه‌های لیگ برتری مواجه بوده‌ایم اما در ساختار کلی این باشگاه‌ها تغییری ایجاد نشده است. نماد ثبات در انگلیس شاید تیم‌های بزرگ منچستر‌یونایتد و آرسنال باشند که مالکان آن عوض شده‌اند اما نوع تشکیلات قبل همچنان پابرجاست. در این بین نه تنها مدیریت باشگاه‌ها از ثبات لازم برخوردار است که مربیان هم با تغییرات تشکیلاتی روی نیمکت‌ها از جایگاه مستحکمی برخوردار هستند. درست نقطه مقابل فوتبال ایران که با هر رفت و آمد مدیری، کادر فنی هم باید تغییر کند. البته نماد واقعی ثبات درتیم‌ها را باید در یک تیم فرانسوی جستجو کرد. باشگاه اوسر فرانسه حدود 40 سال فردی به نام گیرو را به عنوان سرمربی و مربی در کادر فنی خود داشت. این مربی در سال‌های اخیر تنها به‌واسطه بیماری و خستگی توانسته نیمکت را تحویل فرد دیگری بدهد، با این حال او همچنان رکورددار است. در نقطه مقابل هم باشگاه‌هایی مثل رئال مادرید و چلسی هستند که مدیریت باثباتی دارند اما نیمکت آنها کاملا لغزان است. کوچک‌ترین ناکامی در این تیم‌ها با تغییرمربی همراه خواهد شد و این سیاستی است که همواره 2 باشگاه یاد شده از آن پیروی کرده‌اند. در آلمان برخلاف آنچه تصور می‌شد تغییرات روی نیمکت‌ها تقریبا زیاد است. آمارها نشان می‌دهد در هر فصل تقریبا نیمی از تیم‌های بوندس‌لیگا مربی خود را تغییر می‌دهند این در حالی است که به لحاظ ثبات در مدیریت، ژرمن‌ها سرآمد همه هستند. آلمان‌ها در 80 سال اخیر فقط 6 رئیس فدراسیون داشته‌اند و از دهه 50 میلادی تاکنون نیز تنها 7 مربی روی نیمکت این تیم به عنوان سرمربی نشسته‌اند که بیشترین تغییرات در همین سال‌های اخیر رخ داده است. سپ هربرگر در د‌هه‌های 50 و 60 هدایت این تیم را به‌عهده داشت. هلموت شون، یوپ دروال، فرانتس بکن باوئر، برتی فوگتس، اریش ریبک، رودی فولر،یورگن کلینزمن و حالا هم یواخیم لو مربیان تیم ملی آلمان بوده‌اند.

یک نمونه در فوتبال ایران

اگر بخواهیم یک نمونه در این رابطه از فوتبال ایران را معرفی کنیم بدون تردید سپاهان اصفهان را مد نظر قرار می‌دهیم. این باشگاه به همراه ذوب‌‌‌‌‌آهن (دیگر تیم اصفهانی) را همگان با ثبات‌ترین تیم‌ها در فوتبال به ظاهر حرفه‌ای ایران می‌دانند. سپاهان البته چربش بیشتری در این زمینه بر رقیب همشهری دارد و به همین خاطر هم بوده که موفق‌ترین تیم در تاریخ لیگ برتر به حساب می‌آید. اولین خودنمایی زردپوشان اصفهانی به دومین دوره لیگ برتر برمی گردد که با قهرمانی تا حد زیادی خود را به فوتبال دو قطبی ایران تحمیل کردند.این تیم اصفهانی پس از آن در جام حذفی سرمایه‌گذاری ویژه‌ای کرد تا جایی که 3 بار توانست در این جام عنوان قهرمانی را به خود اختصاص بدهد. 2 قهرمانی دیگر این تیم در لیگ برتر با امیر قلعه‌نویی، سپاهان را کاملا با رقبای دیگر متمایز کرده است. آنها از این حیث بهترین آمار را در لیگ برتر به خود اختصاص داده‌اند. در واقع سپاهان را می‌توان پرچمدار مبارزه با دو قطبی بودن فوتبال باشگاهی در ایران دانست که در این راه کاملا موفق بوده و به عنوان یک الگو مطرح است. خیلی‌ها منابع وسیع مالی را رمز موفقیت این تیم می‌دانند که شاید یکی از عوامل آن باشد اما نمی‌توان همه موفقیت‌های زردپوشان را تنها به این عامل ربط داد.بدون تردید ثباتی که در این باشگاه وجود داشته در کمترین باشگاهی در ایران به چشم می‌آید و همین موضوع باعث شده تا اهداف عالیه باشگاه بهتر به اجرا در آید.سپاهان از سال 81 با مدیریت محمدرضا ساکت در لیگ برتر حاضر است و در تمام این سال‌ها با وجود ناکامی‌ها، ‌ موفقیت‌ها و تغییرات در سطح مدیریت کارخانه فولاد مبارکه، به مدیریت باشگاه اعتماد شده و نتیجه آن راهم دیده‌اند. در واقع این ثبات مدیریتی به یکی از عوامل اصلی موفقیت‌های سپاهان تبدیل شده است. این در حالی است که استقلال و پرسپولیس دو قطب گذشته فوتبال ایران با تغییرات مداوم در اوج بی ثباتی به ادامه حیات می‌پردازند و این موضوع را می‌توان به عامل اصلی ناکامی هایشان ربط داد. از سال 81 تا کنون علی میرزایی، علی پروین، اکبر غمخوار، حجت‌الله خطیب، محمدحسن انصاری‌فرد، حبیب کاشانی، داریوش مصطفوی، عباس انصاری‌فرد و دوباره حبیب کاشانی به عنوان مدیر و سرپرست باشگاه زمام امور را در دست داشته‌اند. آمار کاملا گواه اوج بی‌ثباتی دراین باشگاه است. در باشگاه رقیب نیز شرایط در دوران لیگ برتر بهتر از قرمزها نبوده است. علی فتح‌الله‌زاده، محمدحسین قریب، کاظم اولیایی، دوباره قریب، مقداد نجف‌نژاد، بار دیگر فتح‌الله‌زاده، واعظ آشتیانی و دوباره فتح الله زاده افرادی بودند که در چرخه مدیریت باشگاه استقلال در 9 سال اخیر مسوولیت را به عهده گرفته‌اند. این تغییرات مداوم مدیریت در 2 باشگاه بزرگ پایتخت بی‌ثباتی را به روی نیمکت مربیگری و مستطیل سبز هم انتقال داده و این‌گونه است که افول چشمگیر این دو تیم در مقابل ظهور قدرت‌های جدید شکل گرفته است.

علی رضایی ‌/‌ جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها