یکی از چیزهای عجیب درباره مصر این است که در حالی که همه تقلب می‌کنند، مقررات را زیر پا می‌گذارند یا نادیده می‌گیرند، همه شجاعانه وانمود می‌کنند که به آنها احترام می‌گذارند.
کد خبر: ۳۵۵۵۵۸

 برای مثال، انتخابات یک بازی و ادا درآوردن استادانه است. تعداد شرکت‌کنندگان به ندرت از 20 درصد فراتر می‌رود و در انتخابات سال 2005 در حالی که فهرست رای‌دهندگان ثبت نام شده این واقعیت را نشان می‌داد شمارش رسمی آرا از شرکت 40 درصد افراد واجد شرایط خبر می‌داد.عده اندکی ثبت‌نام می‌کنند. زیرا دوره قانونی برای انجام این کار کوتاه است و ماه‌ها پیش از انتخابات انجام می‌شود. به علاوه برای ثبت‌نام باید به پاسگاه یامرکز پلیس مراجعه کرد، جایی که بسیاری از مردم مصر ترجیح می‌دهند از رفتن به آن جا اجتناب کنند. حضور ناظران خارجی در انتخابات ممنوع است.

احزاب مجاز به شرکت در انتخابات مجمع خلق (پارلمان مصر) را کمیته‌ای تحت کنترل حزب همیشه حاکم دموکراتیک ملی، به رهبری مبارک، تعیین می‌کند. مستقل‌ها می‌توانند شرکت کنند، به این علت است که اخوان‌المسلمین، با وجودی که به عنوان یک سازمان حق فعالیت سیاسی ندارد اما نامزدهای خود را در انتخابات شرکت می‌دهد. آنان با کوچک‌ترین بهانه با خطر دستگیرشدن، و حتی بدون بهانه با خطر مزاحمت و آزار مواجه هستند.

انتخابات پارلمان هر پنج سال یک بار برگزار می‌شود و انتخابات بعدی قرار بود در نوامبر امسال انجام شود. در سال2005 انتخابات ریاست جمهوری هم انجام شد، حال آنکه پیشتر رئیس جمهور با همه‌پرسی برگزیده می‌شد. از این رو هر دو انتخابات بعدی قرار است در سپتامبر 2011 برگزار شود البته تحت مقررات محدودکننده و دست‌وپا گیری که، درعمل، به حزب حاکم اجازه می‌دهد نه فقط نامزدهای خود بلکه رقیبان خود را نیز برگزیند.

در انتخابات پیشین ریاست جمهوری، در 2005، در کنار مبارک 9 نفر مخالف دیگر که گزینش شده بودند، اجازه داشتند با او رقابت کنند با این حال براساس شمارش رسمی وی 89 درصد آرا را به دست آورد. نزدیک‌ترین رقیب او یعنی ایمن نور، وکیل جوان دادگستری، کمی بعد به اتهام‌های واهی جعل سند به زندان افتاد و تا سال گذشته آزاد نشد.

در انتخابات پارلمانی نوامبر 2005 رای‌دهی به دور سوم کشید زیرا حکمی از دادگاه قانون اساسی ایجاب می‌کرد قضات باید از نزدیک بر آن نظارت کنند. اخوان‌المسلمین که نگران نمایش قدرت زیاد و در نتیجه برانگیختن خشم دولت بود، فقط برای یک سوم از 454 کرسی نامزد معرفی کرد. آنان در دور نخست بیشتر رقبا را شکست دادند. در دور دوم و به ویژه دور سوم پلیس بدون رودربایستی بسیاری از مراکز رای‌گیری را بست و مردم را به خانه‌هایشان فرستاد. اخوان‌المسلمین با این حال 88 کرسی به دست آورد در حالی که احزاب مخالف قانونی حتی به 10 کرسی نیز دست نیافتند.

به پیروی از یک ضرب‌المثل مصری که می‌گوید: اگر زبانتان را بسوزانید، حتی ماست را هم پیش از خوردن فوت خواهید کرد (مارگزیده از ریسمان سیاه و سفید می‌ترسد). حزب دموکراتیک ملی پس از رسوایی سال 2005 مقررات را تغییر داده تا امکان نظارت نزدیک قوه قضاییه را بر انتخابات حذف کند.

در عوض کمیته‌های «مستقل» اما منصوب حامیان و بزرگان حزب بر انتخابات نظارت می‌کنند. وزارت دادگستری هم دادگاه‌ها را از وجود قاضی‌های سرکش و نافرمان پاکسازی کرده است. ضمن این که پلیس تعداد بیسابقه‌ای از اعضای اخوان‌المسلمین را هر روزه بازداشت می‌کند.

ادامه بازی

ماه گذشته برای برگزیدن نیمی از نمایندگان انتخابی مجلس علیا، شورا، انتخابات برگزار شد، دولت ادعا کرد 14درصد رای‌دهندگان واجد شرایط رای داده‌اند اما ناظران مستقل این رقم را 2 تا 5 درصد اعلام کردند که حتی با معیارهای مصر هم بسیار کم بود. اخوان‌المسلمین حتی یک کرسی هم به دست نیاورد. تقلب چنان علنی بود که عضو کمیته محلی یک حزب چپ‌گرا در شهر ساحلی «دامینا» برنده اعلام شد. این پیروزی به احتمال بسیار حاصل معامله بین دفتر مرکزی این حزب در قاهره و حزب دموکراتیک ملی بود که مسئولان آن دوست دارند برای حفظ ظاهر چند نماینده مخالف هم در پارلمان حضور داشته باشد.

به رای‌گیری برای مجلس شورا بیشتر به عنوان انتخابات آزمایشی برای انتخابات بسیار مهم‌تر مجمع خلق، در نوامبر، نگریسته می‌شد. عموماً از حزب حاکم انتظار می‌رود بکوشد اخوان‌المسلمین را به کلی کنار بگذارد و با احزاب مخالف قانونی برای گرفتن جای اخوان‌المسلمین به معاملات پنهانی دست بزند؛ اگرچه احتمال دارد حوادثی ناخواسته مانع تحقق این توطئه شود. برای مثال، این احزاب ممکن است شهامت به خرج داده، به طور دسته‌جمعی انتخابات را تحریم کنند و از مزایای اندکی که با شرکت در بازی انتخابات به دست می‌آورند، چشم‌پوشی کنند.

اخوان‌المسلمین، که تنها گروه با اعتبار واقعی است، می‌تواند پس از شکست یا تقلب در انتخابات شورا، چنان خشمگین شود که به چنین جنبشی ملحق شود.

با این حال برای ما نشان دادن تعهد خود به فرآیند مردم‌سالارانه اغلب علاقه‌مند بوده است و به جای ایجاد تغییرات واقعی قواعد رسمی را رعایت کند.

همچون همیشه در گذشته، یک دلیل آن برای ماندن در جریان بازی این است که روش‌های حزب حاکم، درعمل، قدرت اخوان‌المسلمین را در جذب آرای موافق مردم تقویت می‌کند. چون حزب حاکم محبوبیتی ندارد با این حال به هیچ رقیب قانونی اجازه شکوفایی نمی‌دهد، اخوان‌المسلمین آرای معترضان را جذب می‌کند. با توجه به شرکت بسیار کم مردم در انتخابات و انضباط فوق‌العاده اخوان‌المسلمین، حضور تعداد اندکی از حامیان آن می‌تواندتأثیر بسیار داشته باشد.

پای تازه‌وارد دیگری هم به میان آمده که کار حاکمان را سخت‌تر خواهد کرد. نوامبر گذشته مصاحبه‌کننده‌ای از محمد البرادعی، رئیس سابق آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و برنده جایزه نوبل صلح پرسید آیا به فکر بازگشت به مصر و شرکت در انتخابات ریاست جمهوری است؟ وی گفت ممکن است اما فقط در صورتی که تغییر در قانون اساسی و نظارت مناسب و مستقل، آزاد و عادلانه بودن انتخابات را تضمین کنند.

قهرمان جدید؟

در نشانی از تغییر شرایط، رسانه‌های خصوصی جدید مصر، سراغ این دیوانسالار بین‌المللی جدی با ظاهر دانشگاهی رفتند و گروهی اینترنتی در حمایت از او شروع به کار کردند. روزنامه‌های دولتی مبارزه‌ای کثیف برای لجن‌مال کردن البرادعی را آغاز کردند اما به طرفداران عمدتاً جوان او افزوده شد.

او در فوریه وقتی وارد فرودگاه قاهره شد با استقبال طرفداران خود مواجه گردید که خواهان اصلاحات سیاسی همه‌جانبه بودند.

البرادعی که با این موج به پیش می‌رفت به تشکیل ائتلافی برای تغییر کمک کرد که خواهان اصلاح قانون اساسی بود. وی از پیوستن به هر حزب مخالف قانونی امتناع کرد اما قول داد بامخالفان دولت، از جمله اخوان‌المسلمین، برای خاتمه دادن به آنچه که وی جسورانه 58 سال دیکتاتوری می‌نامد، همکاری کند. گلوله برفی البرادعی پس از رشد در طول بهار، در آفتاب تابستان مصر تا حدی آب شده است.

بعضی شخصیت‌های عمومی شناخته شده بین متحدان او از اطرافش پراکنده شده‌اند. اگرچه البرادی می‌گوید از این که حاضر نشده بر سر اصولش معامله کند و به جوانان متکی است، خوشحال‌تر است.

با این حال علی‌رغم حضور در مناطق مختلف کشور و جذب 200هزار حامی در فیس بوک (اینترنتی)، نتوانسته بر مقررات دست و پا گیری فائق آید که به شدت مانع حرکت مخالفان می‌شود. تشکیلات امنیتی به روش عاقلانه وی را در رفت و آمدهایش آزاد گذاشته، اما راه‌های ظریفی برای خرابکاری در فعالیت‌های او پیدا کرده است.

البرادعی می‌گوید: «مرا خفه کرده‌اند. نمی‌توانیم دفتری داشته باشیم، نمی‌توانیم از طرفداران خود پول بگیریم، نمی‌توانیم گردهمایی عمومی ترتیب دهیم. تنها کاری که می‌توانم انجام دهم رفتن و دیدار از بعضی جاها است و پس از خروج من آنها چند نفر را دستگیر می‌کنند.»

حتی کویت، کشوری که روابط دوستانه با رژیم مصر دارد گروهی کارگر مصری را که ساده‌لوحانه تجمعی برای حمایت از البرادعی تشکیل داده بودند از این کشور اخراج کرد.

پیش از سفر برنامه‌ریزی شده البرادعی به استان فیوم در ماه می، به شرکت‌هایی که برای مراسم عمومی وسایلی اجاره می‌دهند هشدار داده شد با او همکاری نکنند وگرنه وسایل آنها مصادره خواهد شد. به فرستنده‌های تلویزیونی خصوصی «توصیه» شده کمتر به البرادعی توجه نشان دهند زیرا ممکن است پیوندهای مفید آنان با دولت به خطر افتد.

اما البرادعی تأکید می‌کند هدف او دیگر ریاست جمهوری نیست. او درباره امکان تغییر امیدوار و خوشبین است. او می‌گوید یک میلیون نفر ثروتمند کشور می‌خواهند آنچه را که دارند حفظ کنند و توده فقیر مردم تحمل‌پذیرش «حتی یک درصد خطر (ریسک) را ندارند.» او خوشحال خواهد شد اگر انگیزه و سرعت حرکت مردم بیشتر شود برای مثال اگر احزاب مخالف به مبارزه او ملحق شوند و انتخابات پارلمانی را تحریم کنند.

در عین حال او از این که فساد سیاسی کشور را علنی‌تر کرده خوشحال است و می‌گوید «تصور می‌کنم به مردم احساس دیگری داده‌ام، احساس نیاز برای مشارکت. شاید 10 درصد از سد ترس را شکسته و رژیم را در حال دفاعی قرار داده‌ایم.»

ویروس‌های تردید و امید ممکن است در نهایت بخوبی به کوتاه کردن زندگی نظام مصر کمک کنند، اما هنوز نمی‌توان به آن اطمینان داشت. یک دلیل این است که مصریان ممکن است غر بزنند و شکایت و ناله کنند اما هنوز چیزهای اندکی دارند که به بهانه آنها راضی و سپاسگزار خواهند بود.

منبع: اکونومیست

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها