در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
ورزی کارگردان تاریخنگار تلویزیون، این بار تاریخ 200 سال گذشته ایران، جنگهای مرزی ایران و روسیه را در بین سالهای 1230ـ1220 هجری شمسی روایت میکند. از مهمترین اتفاقات این دوره عهدنامه ترکمانچای، جنگ هرات و فرمان 20 مادهای جورج سوم پادشاه انگلیس و... است که تا آغاز سلطنت محمدشاه ادامه پیدا میکند.از اقدامات مفید و موثر آغامحمدخان قاجار این بود که ایران را از ملوکالطوایفی نجات و حکومت مرکزی تشکیل داد که در آن زمان تبریز را بهعنوان پایتخت حکومت مشخص میکند و داستان سریال و وقایعش در آن تاریخ مذکور میگذرد. شخصیت برجسته و اصلی داستان عباس میرزا، برادرزاده فتحعلیشاه قاجار، پادشاه وقت شیراز است که به تبریز میرود و حکومت را به دست میگیرد و در تمام دوران حکومتش مشغول مقابله با مهاجمان روسی و ایجاد حفظ امنیت در مرزهای شمالی ایران است. عباس میرزا نمونه نادری از غیرت و جوانمردی و تدبیر و شجاعت در بین پادشاهان قاجار است که در این سریال به تصمیمها و تلاشهای وی توجه شده است.
میدان اصلی شهر تبریز
پس از پشت سر گذاشتن مراحل و مشکلات عدیده وارد شهرک سینمایی میشوم و گروه مستقر را در کنار دکورهای سریال امام علی مییابم. صحنه نمایی از میدان اصلی شهر تبریز است که متشکل از یک بارانداز، یک مسجد و چندین ساختمانی است که در اطراف قرار دارند و کوچهای که به بازار شهر منتهی میشود و دروازه اصلی شهر که با ابعادی واقعی و بسیار بزرگ ساخته شده است. بارانداز سکوی مدوری است که از سطح زمین فاصله دارد و در قدیم محل خرید و فروش اجناس قابل معامله بوده و نیمی از اجناس بازار در این مکان یافت میشوند و به نوعی مرکز تجمع مردم برای اطلاعرسانی اخبار روز نیز به شمار میآیند. نمای مسجد جامع تبریز مزین به آجر و کاشیکاری لعابی است که منقش به بسماله و دو تمثال خورشید است. بنا به گفته ورزی، وی که اهمیت زیادی برای تطابق دکورها و ابزار آلات و تجهیزات صحنه با نمونه تاریخیاش قائل است، تمام کاشیهای مسجد سفارشی است و در کاشان ساخته شده و با نمونه تاریخیاش کاملا برابری میکند. از دیگر معماری شاخصی که در دکور دیده میشود پنجرههای چوبی با طرح گره است که امروزه هنوز در خانههای قدیمی و سنتی تبریز یافت میشود. وجود درختهای تبریزی در اطراف میدان و ورودی بازار شاید تطابق غیر عمدی است که به فضاسازی شهر و یادآوری تبریز بودن کمک فراوانی میکند.
وقتی میر فتاح وارد میشود
دیدن یکی از صحنههای تاریخی بخصوص پشتصحنه و نحوه تصویربرداریش، اتفاقی مهیج است. میرفتاح (محسن صادقینسب) در انتهای دکور در پس کوچه بازار قرار گرفته و خود را آماده ورود میکند. چندین بار تمرین کرده، محل رفت و آمد خود را با تصویربردار هماهنگ میکند. بعدازظهر یک روز تابستانی است و گرما و خاک بیداد میکند. همهجا سکوت است و پرنده پر نمیزند. بندرت کسی صحبت میکند و عوامل هم تقریبا در سکوت به کار مشغولند. با دمیدن حسین اعتماد (دستیار کارگردان) در بلندگو دستی یکباره خیل عظیمی از جمعیت هنرور در هیات و شمایل لباسهای قدیمی، مردان با لبادههای بلند و کلاههای نمدی و شال به کمر و زنان چادر و رو بنده به سر، وارد صحنه میشوند و تمام میدان و بازار انباشته از اهالی میشود و هیاهو و غوغایی به پا میشود که گویا از اول همگی اینجا حضور داشته و در همین مکان زندگی میکنند. با فرمان حرکت ورزی در بلندگو جمعیت شروع به حرکت میکند و میرفتاح به نقطهای در بین جمعیت تبدیل میشود و خاکی که از زیر پای آنها از راه رفتن خارج میشود به فضا، حس واقعی و طبیعیتری میدهد. با اینکه بازی خاصی در این پلان صورت نمیگیرد، ولی ابهت و عظمت خاصی دارد و دیدنش خالی از لطف نیست.
ورزی از تاریخ میگوید
باوجود مشکلاتی که برای ورود به شهرک داشتم با استقبال گرم امیرحسین غفاری و مسعود عجمی روبهرو شدم. رفتار صمیمی این دو نفر باعث شد خستگیام در برود، بخصوص چهره گریم شده امیرحسین غفاری در نقش خواجه علیاصغر که به محض ورود خنده بر لبانم نشاند. نکته جالب و قابل توجه در اغلب گزارشهای صحنه، دیدار و گفتگو با شخص کارگردان است که شاید بعد از گرفتن چندین پلان و گذشتن لحظهها و ساعتها بتوانی به آن نائل شوی؛ ولی در کمال تعجب، ورزی بلافاصله پس از ورود به اتاق کارگردانی وقت خود را در اختیار من و البته گزارش میگذارد و بسیار موجه و موقر درباره تولید سریال و اهدافش و داشتن تعهد در قبال تاریخ ایران و مردم سخن میگوید. مهمترین دلیلی که ورزی را به فیلمساز تاریخ نگار تبدیل کرده است، پایین آمدن آمار فرهنگ کتابخوانی در سطح جامعه و بخصوص در بین جوانان است که باعث شده سطح اطلاعات عمومی و تاریخی جوانان پایین آمده و بیاطلاعی و بیسوادی از گذشته پدران و نیاکان روز به روز پیشرفت کند و جای خود را به سرگرمیهای دنیای مجازی بدهد. به عقیده وی در این بین رسانههای تصویری مهمترین وظیفه را بهعهده دارند. بنا به گفته ورزی، در بیان و یا تعریف یک حادثه تاریخی هنرمند نباید تنها به نمایش اکتفا کند. هر فیلمی صرف نمایش ساخته نمیشود، بلکه مهمترین عنصر داستان و نمایش بحث دراماتیک بودن آن است و یک روایت تاریخی تا جنبه درام نداشته باشد تاثیری در ذهن بیننده نمیگذارد و بزودی به دست فراموشی سپرده میشود و تنها با دراماتیزهکردن روایتی از تاریخ میتوان به جذابیت، تاثیرگذاری و ماندگاری آن مطمئن بود. ورزی معتقد است: اگر تاریخ دراماتیزه نشود، دیده نخواهد شد. ورزی در کنار دراماتیزه کردن تاریخ با هرگونه تغییر سمت و سوی تاریخی مخالف است و در این راستا از دانش دانشمندان تاریخشناسی چون: دکتر موسی حقانی، موسی نجفی، عبدالله شهبازی و... استفاده میکند. وی در تمام پروژههای تاریخیاش، خسرو معتضد را به عنوان کارشناس آکسسوار در کنار خود دارد.
کتوان نقش مکمل عباس میرزا
به علت وسعت کار و عظمت چیدمان تقریبا روزانه چیزی بیش از 6 یا 7 پلان نمیتوان نمای خارجی گرفت.
به همین دلیل کمتر اتفاق میافتد که تمام بازیگران یکجا در نماهای خارجی دیده شوند. از بازیگرانی که در آن روز حضور داشتند: صادقی نسب، شهرام عبدلی، فقیهه سلطانی و امیریل ارجمند هستند که موفق میشوم با سلطانی که گریم شده و در انتظار تصویربرداری پلان خودش است، صحبت کنم. در اولین برخوردم با فقیهه سلطانی او را شخصی بسیار خونگرم و خوشرو و مودب یافتم و از احترامی که برای جمع قائل است، پیداست شخصیت قابل احترامی برای خود کسب کرده است. سلطانی قرار است نقش کتوان، دختر حاکم گرجستان را بازی کند که در یکی از جنگها به اسیری گرفته میشود و به عنوان پیشکش به فتحعلیشاه قاجار، حاکم وقت تقدیم میشود، اما پس از چندی از دست این حاکم عیاش و بیمسوولیت میگریزد و به دربار عباس میرزا در تبریز پناهنده میشود. کتوان پس از پشت سر گذاشتن دوران سخت و پر اضطراب در جوار عباس میرزا به آرامش میرسد. کتوان در واقع نقش متمم یا مکمل عباس میرزاست که به عنوان محک یا سنجشی برای شناخت شخصیت عباس میرزا به کار گرفته شده است. آرامش و امنیتی که زن اسیر و فراری گرجی در دربار وی بهدست میآورد نشان میدهد که عباس میرزا از این آزمایش سربلند بیرون آمده است.
وقتی تدوین، زمان را تغییر میدهد...
بازهم میدان اصلی شهر است و مردم این بار گرد بارانداز جمع شدهاند تا اخبار جدید را بشنوند. تعداد هنروران نزدیک به 80 نفر است که ورزی از این تعداد شاکی است و به دستیارش عجمی تذکر میدهد که بعد از این کمتر از 100 نفر را نمیخواهد و با این تعداد پلان را نمیگیرد. در انتهای کادر اسبی مشغول خوردن علوفه است که به واقعی بودن نما و باورپذیری کار کمک میکند. مهدی قلیخان (شهرام عبدلی) به عنوان گوینده خبر به همراه 2 سرباز روسی، روی بارانداز ایستاده و از روی طوماری که در دست دارد میخواند.... این حکم جهاد مرجع عالیقدر مسلمین جهان سیدمحمد مجاهده.... صدایش آنچنان رسا و محکم است که در تمام میدان طنین میاندازد و یک سالن تئاتر در وسعت تالار وحدت را جواب میدهد... در میان جمعیت فرد سیاهپوشی دیده میشود که نقابی بر چهره دارد و مشخص نیست که زن یا مرد است. این صحنه در واقع صحنه فرار کتوان است که قرار است از ایران بگریزد و مطمئنا شخص سیاهپوش همان کتوان است. جالب است بدانید فقیهه سلطانی اولین روز حضور در سر صحنه را تجربه میکند و قرار است که آخرین پلان از نقش خود در این سریال را بازی کند و باقی پلانهایش در روزهای دیگری گرفته میشود. از دیگر بازیگرانی که نقشهای اصلی سریال «تبریز مهآلود» را بازی میکنند، میتوان به جمشید مشایخی(میرزا عیسی فراهانی)، محمدرضا شریفینیا(فتحعلی شاه)، کوروش تهامی(عباس میرزا)، محمد مطیع(میرزا ابوالقاسم فراهانی)، زهیر یاری(گریبایدوف)، الهام حمیدی(طاووس خانم)، رزیتا غفاری (ریحان)، ژیلا سهرابی(خاتون)، کمند امیرسلیمانی(آسیه)، فقیهه سلطانی(کتوان)، داریوش کاردان (حاجابراهیم کلانتر)، ارژنگ امیرفضلی(خواجهیعقوب مارکاریان)، چنگیز وثوقی (آصفالدوله)، سعید امیرسلیمانی (حاجمیرزا آقاسی)، رضا فیاضی(گاردان)، حسین محباهری(ابوالحسن شیرازی)، فخرالدین صدیق شریف (مرشد پیر)، امیر دژاکام(میرزا شفیع مازندرانی)، سیدجواد هاشمی (میرزا مسیح مجتهد)، شهرام عبدلی(مهدی قلیخان)، امیر یلارجمند(لاچین خان)، عنایت بخشی(پیرقلیخان)، کامران تفتی (محمدشاه قاجار)، شیرین ایزدی(گوهر ملکخانم)، سپند امیرسلیمانی(نظرعلیبیک)، محسن صادقینسب (میرفتاح)، رامین راستاد (ناپلئون بناپارت) و... اشاره کرد. سریال تبریز مهآلود را در 20 قسمت علی لدنی برای پخش در ایام دهه فجر شبکه یک سیما تهیه میکند. دیگر عوامل سازنده این سریال عبارتند از: دستیار و برنامهریز: مسعود عجمی، دستیار برنامهریز: امیر غفاری، دستیار دوم برنامهریز: حسین اعتماد، مدیرتصویربرداری: فرشاد خالقی، مدیر صدابرداری: مهران ملکوتی، منشی صحنه: گلنوش انتظامی، طراح صحنه: علی عباسی، طراح لباس: رویا ابراهیمی، طراح گریم: شهرام خلج، مدیرتولید: احمد قرائن، مدیر تدارکات: پرویز کاظمزاده، جلوههای ویژه میدانی: حمید رسولیان، جلوههای ویژه رایانهای: بهنام خاکسار.
سعیده نیک اختر
جامجم
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
برای بررسی کتاب «خلبان صدیق» با محمد قبادی (نویسنده) و خلبان قادری (راوی) همکلام شدیم