در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
تیم ملی نوجوانان مثل ساختمانی است که از نوساخته میشود، آن هم با حضور بازیکنانی که واقعا نوجوان بودند. این تیم پس از 6ماه کار شبانهروزی توانست به اولین هدفش که قهرمانی آسیا بود برسد.
در این بین ناصر شهنازی، مربی آذری زبان و زحمتکش این تیم تلاشی طاقتفرسا برای تعلیم و آموزش والیبالیستهای نوجوانی که غالباً در جو حرفهای کار نکرده بودند داشت و نهایتا موفق شد ثمره زحمات خود را با کسب عنوان قهرمانی آسیا ببیند. او امروز بیصبرانه در انتظار فرارسیدن زمان المپیک سنگاپور است تا با کسب عنوان نخست در این رقابتها، توانایی خود را در عرصه مربیگری بیش از پیش به اثبات برساند.
در ابتدا قهرمانی تیم والیبال نوجوانان را تبریک میگوییم...
قبل از هر چیز لازم میدانم از شما و روزنامه جامجم تشکر کنم که در این چند وقت حمایت کردید و پس از قهرمانی عکس روی جلد روزنامهتان را به این موضوع اختصاص دادید که این نشان از علاقه شما به والیبال دارد. همچنین لازم است از صداوسیما، خبرگزاریها و جراید تشکر کنم که سنگ تمام گذاشتند و حمایت زیادی از این تیم انجام دادند.
شما چند سال پیش هم مربی تیم ملی نوجوانان بودید و این موقعیت برایتان تازگی نداشت.
من سال 83 مربی تیم والیبال نوجوانان بودم و بنا به هر دلیلی بعد از کسب عنوان نایبقهرمانی آسیا و سومی جهان از این تیم کنار گذاشته شدم. من تنها حسرت روزهایی را میخورم که نتوانستم به جوانان این مملکت خدمت کنم، چون عنوانها فراموش میشوند ولی کار و زحمتی که کشیده میشود باقی میماند و خوشبختانه طی صحبتهایی که با آقای داورزنی رئیس فدراسیون داشتم قرار شد هدایت تیم ملی نوجوانان را بر عهده بگیرم.
با چه ذهنیتی تیم را برای این مسابقات آماده کردید و پیشبینی اولیه شما رسیدن به قهرمانی بود یا اینکه رفتهرفته تیم را برای قهرمانی آماده کردید؟
من بجز ذهنیت قهرمانی ذهنیت دیگری نداشتم. چون میدانستم این تیم قهرمان آسیا و جهان است و اگر به جز این نتیجهای حاصل شود مردم نخواهند پذیرفت. ما اهداف بلندتری فراتر از قهرمانی در آسیا داشتیم و آن این بود که بتوانیم یک پایهریزی علمی و سالم برای والیبال نوجوانان صورت دهیم. پایهریزی که بر مبنای آن خلأ موجود بین نوجوانان، جوانان و بزرگسالان والیبال ما پر شود. به هر حال وقتی ما در رده نوجوانان و جوانان نتیجه مطلوب میگیریم، باید بتوانیم در والیبال بزرگسالان هم راه موفقیت را ادامه دهیم.
کار تشکیل این تیم از کجا آغاز شد؟
اول از هر چیز طی یک فراخوان عمومی از 220 نفر در اردوهای مختلف تست گرفتیم تا در نهایت 12نفر فعلی با شرایط و تیپ خاص بدنی که برای آینده والیبال مفید باشند انتخاب شدند. آن هم با میانگین قدی 97/1 که فکر کنم این موضوع بیسابقه باشد. بنابراین ما کارمان را از تاریخ 18/8/88 آغاز کردیم. کاری که شاید برای نخستین بار در ورزش ایران انجام میشد. الگوهای حرکتی از بهترین بازیکنان ایران انتخاب و به نمایش گذاشته شد. تمام تمرینات تصویربرداری شد و به صورت حرکت آهسته در کنار این الگوهای حرکتی قرار گرفت و ایرادها به مرور گرفته شد.
پس میتوان ادعا کرد که شما کار را از آموزشهای ابتدایی شروع کردید؟
بله، یکی از کارهایی که ما باید انجام میدادیم از بین بردن ذهنیت قبلی بازیکنان و ایجاد یک تفکر جدید تکنیکی با تمرکز روی قهرمانی بود. ما فقط 6ماه زمان داشتیم و کار را با نفراتی شروع کردیم که اکثراً بیتجربه بودند و بجز آرمین صادقیانی که به عنوان سهمیه جوانان در تیم ارتعاشات صنعتی بازیکن ذخیره بود، بقیه تنها در ردههای نوجوانان و آموزشگاهها سابقه بازی داشتند.
در کنار این آموزشها به نظر میرسید اعضای تیم خیلی شما را قبول داشتند و علاوه بر نقش مربی و شاگرد یک رابطه عاطفی عمیق هم بینتان شکل گرفته بود.
ما 6 ماه با این بچهها به صورت شبانه روزی زندگی کردیم. من خودم در تمام این مدت 30شب بیشتر خانه نرفتم. ما با تمام خصوصیات اخلاقی و مشکلات همدیگر آشنا و در شادیها و غمهای یکدیگر شریک بودیم، جشن تولد میگرفتیم و بچهها میدانستند که ما با چه نیتی کار میکنیم. هر حرفی هم زدیم به آن عمل کردیم.
مگر در این بین ذهنیت منفی وجود داشت؟
بله، بازیکنان این ذهنیت منفی را داشتند که طبق ادوار گذشته و در دقیقه 90 بازیکنان دیگری جای آنان را میگیرند و زحماتشان بر باد میرود. ما به آنها قول دادیم که اگر شما خوب کار کنید چنین موردی رخ نخواهد داد و ما با همین نفرات میخواهیم به مسابقات جهانی برویم. آنها خیلی روی این موضوع حساس شده بودند و وقتی صداقت را از طرف ما دیدند خیالشان آسوده شد.
برنامه تمرینی تیم چگونه بود؟
ما کار را با روزی 4ساعت تمرین شروع و با 8ساعت تمام کردیم. الگوی تمرینی ما تیم ملی بزرگسالان برزیل بود. ما فیلم بازیهای تیم برزیل را میدیدیم و از روی آن تمرین میکردیم. من به بچهها میگفتم که ما از خودمان چیزی به شما نمیگوییم و بر مبنای تاکتیک قویترین تیم دنیا کار خواهیم کرد. این کار برای آن بود که به بچهها ثابت کنیم آن چیزی که به آنها آموزش میدهیم بر مبنای والیبال روز دنیاست. ما باید بهترین تیم جهان را الگو قرار میدادیم تا بچهها به این نتیجه برسند که بهترین کار ممکن به آنها تعلیم داده میشود. در کل علاوه بر کار فنی یک رابطه عاطفی عمیق بین ما ایجاد شده بود و بچهها به این درک رسیده بودند که ما داریم برایشان زحمت میکشیم و حتی در این بین یک اتفاق جالب هم رخ داد.
چه اتفاقی؟
یکبار ما با تیم منتخب دانش آموزی بازی داشتیم که آقایان داورزنی و کیومرثهاشمیآمده بودند بازی را تماشا کنند. قبل از بازی به بچهها گفتم اگر در این بازی خوب باشید ما نیازی به آوردن بازیکن جدید به تیم ملی نخواهیم داشت. تیم ما در آن بازی خیلی بد بازی کرد و من خیلی عصبانی شدم و به رختکن رفتم. شاید خیلیها انکار کنند اما بعضی بازیکنان صورتشان را جلو آوردند و با شرمندگی گفتند اگر ما را هم بزنید حق دارید و ما از حرف شما تبعیت میکنیم. از آن به بعد بچهها کاملا به خود آمدند تا با صرف فعل خواستن، قهرمانی آسیا در تهران را به والیبال ایران هدیه کنند.
شرایط سنی بازیکنان برای شرکت در این مسابقات چطور بود؟
در این مسابقات باید متولدین 11/10/70 تا 11/10/72 شرکت میکردند. نه بزرگتر و نه کوچکتر. یک ذهنیت غلطی وجود دارد که میگویند این مسابقات نوجوانان بود. در حالی که یک سال از نوجوانان بزرگتر بود. یعنی اگر قرار بود شکل واقعی به خود بگیرد باید حداکثر سن را متولدین 11/10/71 میگذاشتند. ولی چون قرار است در المپیک هم شرکت کنند مجبور شدند یک سال سن را بزرگتر در نظر بگیرند. این باعث بالا رفتن کیفیت کار شد. ما از دوره قبل بازیها میتوانستیم از 8نفر استفاده کنیم، ولی به هیچ عنوان از این نفرات استفاده نکردیم. چون میخواستیم با تربیت نسلی تازه یک تعداد بازیکن جدید به چرخه والیبال اضافه کنیم و تیمی که قهرمان آسیا شد، هیچکس شناختی از اعضای آن نداشت.
تیم نوجوانان در طول مسابقات تهران، رفتهرفته و با هر بازی به انسجام تیمی لازم رسید. بر این مبنا دیدیم که تیم ایران در بازی دوم به کره جنوبی باخت، اما این شکست باعث شد تا تیم موقعیت خود را بهتر درک کند.
فدراسیون والیبال برای آمادهسازی این تیم سنگ تمام گذاشت و جا دارد از آقای داورزنی تشکر کنم. نه اینکه بخواهم چاپلوسی کنم، چرا که من اهل دروغ گفتن نیستم و همیشه واقعیت را گفتهام. داورزنی برای موفقیت این تیم تلاش کرد و ما را به تورنمنت ایتالیا و صربستان فرستاد. همچنین اردوهای داخلی مثل کیش و ارومیه را در نظر گرفت و تمام اینها و بازیهای تدارکاتی باعث شد به شناخت تیمی خوبی برسیم. البته اعضای تیم نوجوانان بازی رسمی به خودشان ندیده بودند و به طور مسلم استرس بازی رسمی جای خود داشت که این مساله در روند مسابقات برطرف شد و خدا را شکر میکنم در جایی باختیم که نیاز بود.
و بعد از آن با چین روبهرو شدید و در یک نبرد طی 5 گیم آنها را شکست دادید...
باخت به کره بچهها را متوجه این نکته کرد که شکست در خانه چقدر تلخ است. از این منظر باخت به کره جنوبی تلنگر خوبی به تیم بود و بعد از آن دیگر نباختیم. تلنگر بعدی زمانی به ما خورد که بازی با چین را در 5 گیم بردیم. اگر به چین میباختیم طوری نمیشد، ولی راه صعودمان به فینال دشوارتر میشد. تجربه این بازی باعث شد در بازیهای بعدی با تایوان و بازی فینال با چین گیم پنجم را براحتی برنده شویم.
توجه به مسائل روحی و روانی در تیمهای پایه نکته مهمی است و چنین به نظر میرسید که شما هم در کنار زمین به دنبال این بودید که تیم را تهییج کنید.
البته در رده نوجوانان باید مراقب بود که به تیم استرس وارد نشود. بازیکنان نوجوان با دچار شدن به استرس، دچار التهاب و تشنج شده و نمیتوانند کارایی لازم را بروز دهند. علاوه بر این ما آنالیزور خوبی به نام علی فتحعلینژاد داشتیم که من نتایج آنالیزها را برای بچهها تشریح میکردم. ولی بعضی نکات باید در جریان بازی به آنها گوشزد میشد تا دچار غفلت نشوند. در تیمهای بزرگسالان کار به مراتب راحتتر است و پیش از مسابقه برنامهای به تیم میدهیم و در طول بازی نیز با اشارههای مختلف آن را به بازیکن منتقل میکنیم.
مطمئناً با یک فکر و ایده درازمدت به کار مربیگری ورود کردهاید، میتوانم بپرسم افق دوردست ناصر شهنازی چیست؟
هر کسی فلسفه مربیگری خاص خود را دارد. فلسفه مربیگری من خدمت به مردم است و زیاد به پستها توجه ندارم. من در شرایط مختلف آماده خدمت به والیبال هستم و این فدراسیون والیبال است که باید تصمیم بگیرد از من در کجا استفاده کند. شاید جزو نادر مربیانی هستم که در تمامی ردهها فعالیت داشته است.
نوجوانان، جوانان، بزرگسالان، ملی، باشگاهی، دانشجویی، کارگری، مینیوالیبال و... البته هنوز در ابتدای راه مربیگری هستم و به هیچ وجه ادعا نمیکنم که یک مربی با دانش هستم. چون کسی که ادعای کاربلد بودن داشته باشد هیچ چیز نمیداند. یکی از اهداف بلندمدت من این است که یک پایهریزی علمی برای والیبال صورت بگیرد تا بازیکنان جوان ما والیبال را درست و اصولی فرا بگیرند تا هنگامیکه به تیم ملی بزرگسالان میرسند مشکل تکنیکی و تاکتیکی نداشته باشند. اگر این زیرسازی درست انجام بشود در هزینه و زمان صرفهجویی بسیاری میشود.
مشکل امروز والیبال ایران را در ردههای سنی پایه در چه میبینید؟
ما تازه 6 ماه است کار را با این تیم را آغاز کردهایم. کار اصولی نیز طی این مدت کوتاه به سرانجام نمیرسد. ما باید مثل کره جنوبی و چین مدارس والیبال داشته و والیبال را در کشور نهادینه کنیم. مربیان ما باید یک روش واحد را دنبال کنند. مشکل ما این است که در ایران هر کسی به یک سبک و سیاق آموزش میدهد. کسی نمیآید خودش را با مربی تیمملی هماهنگ کند که وقتی بازیکن به اردوی تیم ملی میآید مشکل تکنیکی نداشته باشد. ما باید دانستههای بازیکن را اصلاح کنیم و چیز جدیدی به او القا کنیم. این، کار ما را دشوارتر میکند. ما باید ساختاری تعریف کنیم که طبق آن تمام مربیانی که قصد دارند به بازیکنان رده سنی پایه آموزش بدهند تحت نظر مربیان ملی کار کنند. من سنگ خودم را به سینه نمیزنم. بلکه هر کسی که در این پست قرار داشته باشد باید بر این فرآیند نظارت کند. باید آموزش ثابت داشته باشیم تا مشکل پنجه و ساعد و شیرجه نداشته باشیم.
به هر حال والیبال ایران نباید از پشتوانهسازی در جهت تغییر نسل غافل شود. سالها قبل مصطفی کارخانه در تیمهای پایه ما کار کرد که زحماتش بر هیچکس پوشیده نیست. در حال حاضر نیز فدراسیون باید کاری کند تا زحمات ناصر شهنازی به هدر نرود.
اگر تغییر نسلی در والیبال صورت نمیگرفت که ما نمیتوانستیم در رده نوجوانان و جوانان در رنکینگ جهانی جزو 2 تیم اول باشیم یا در بزرگسالان تا این حد درخشش داشته باشیم. البته معتقدم تغییر نسل باید اصولی صورت بگیرد. بازیکن باید حداقل 12ـ10 سال برای تیم ملی مفید باشد، در حالی که ما در قبل بازیکنانی داشتیم که در رده نوجوانان و جوانان مطرح شدند ولی زود عمر ورزشیشان به پایان رسید. ما باید این را اصلاح کنیم. من به شما قول میدهم این تیم نوجوانان که قهرمان آسیا شد 15ـ10سال برای والیبال ایران مثمرثمر خواهد بود. چون تیپشناسی و شرایط پایهای روی آنها به صورت اصولی انجام شده است. ما حتی بازیکن 205سانتیمتری داشتیم که او را خط زدیم چون سرشانهاش باریک بود و اندامش مناسب والیبال نبود.
کمی در رابطه با خود مسابقات صحبت کنیم. وقتی امتیاز آخر را از چین گرفتید و قهرمان شدید خوشحالترین فرد سالن بودید.
ما فشار زیادی را تحمل کردیم. در این چند وقت انتقادهای زیادی از ما شده بود. بعضیها نمیدانستند که ما داریم چکار میکنیم و نادانسته انتقاد میکردند. ما ریسکهای زیادی در این رقابتها انجام دادیم و تنها تیمی بودیم که از 12 بازیکنمان استفاده کردیم. این بازیکنان تجربه بازی بینالمللی رسمی نداشتند و ما در مرحله مقدماتی ارنجهای مختلفی گذاشتیم و از این موضوع هم انتقاد میشد و همان بازیکنی که در دور مقدماتی به او بازی دادیم در بازیهای حساس آمد و پوئنهای سرنوشتسازی را کسب کرد. چرا نباید شادی میکردیم؟ ما 6 ماه تلاش کردیم و باید شادیمان را تقسیم میکردیم.
یک مورد هم که به چشم آمد این بود که اکثر بازیهای ما یا 5گیمی میشد یا 4گیمی. تیم مشکل بدنسازی نداشت؟
ما وقتی دیدار تدارکاتی برگزار میکردیم به تیمهای مقابل میگفتیم که باید 5 گیم بازی کنیم. ما بدنمان آنقدر آماده بود که حتی میتوانستیم 7ـ6 گیم بازی کنیم. هر چقدر از بازیها میگذشت توان بدنی ما بیشتر میشد و این برمیگردد به بدنسازی ما که هر چه بازی سنگین انجام دادیم آنرا واگذار نکردیم.
بعضی جاها هم احساس میشد بازیکنی ضعیف بازی میکند ولی شما تعمداً از تعویض او خودداری میکنید. چرا؟
به مورد خوبی اشاره کردید، ما ریسک کردیم. شما این موضوع را خوب درک کردید. شاید من بابت این کار زیرسوال میرفتم. خیلی مواقع آن بازیکن باید در زمین میماند تا بفهمد که اشتباهش را چطور جبران کند. شاید این موضوع به باخت ما منجر میشد ولی ما ریسک کردیم چون کار مربیگری توام با ریسک است.
روی هم رفته از عملکرد تیم راضی هستید؟
خیلیها میگویند این تیم بالاتر از توانش بازی کرد که این نتیجه را گرفت ولی اگر بازیهایی که در تورنمنت صربستان انجام داده بودند را نیز در تهران به نمایش میگذاشتند موفقیت ما به شکل پررنگتری رخ میداد.
سیاست و تفکر شما برای شرکت در المپیک سنگاپور و مسابقات جهانی چیست؟
ما اهداف بلندمدتی داریم و همانطور که خدمتتان عرض کردم پر کردن خلأ بین ردههای سنی پایه و بزرگسالان است. ولی الان که این توفیق حاصل شده در مسابقات المپیک سنگاپور نیز به هدفی جز قهرمانی فکر نمیکنیم.
حرف آخرتان را میشنویم.
اگر موفقیتی حاصل شد سهمی ناچیز از آن متعلق به شهنازی است. در درجه اول فدراسیون والیبال بود که خیلی برای آمادگی این تیم تلاش کرد و شخص رئیس فدراسیون که به این تیم امیدواری داد و از برنامههای ما حمایت کرد.
محمد طاهری
جام جم
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: