در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
این سبک از فیلمسازی در سینمای ما نه سابقه چندانی دارد نه مخاطب زیادی. اما زیباییشناسی بصری و شجاعت در نوآوری سازندگان فیلم به اندازهای است که میتوان امیدوار بود آنها بتوانند ذائقه تماشاگر ایرانی را با شیوه فیلمسازی خود سازگار کنند. ساختار غیرمتعارف فیلم شبانه به مصاحبه من نیز سرایت کرده و در شیوهای نامتعارف به شکل اینترنتی و مجازی با این دو کارگردان جوان و خلاق به گفتگو نشستم که میخوانید.
شما تجربه حرفهای خود را در فیلم کوتاه و سینمای مستند وارد سینمای حرفهای و داستانی کردید. نگران نبودید که این سبک از فیلمسازی ممکن است در ایران جواب ندهد یا مخاطبان نتوانند با آن ارتباط برقرار کنند؟
بنکدار: همیشه تنها راه برای رسیدن به شکلها و پیشنهادهای تازه در عرصه کارهای هنری پرهیز کردن از تکرار بیدلیل و قالبهای کلیشهای تبدیل شده است. هنرمند محافظه کار بدون تردید باید نگران پاسخ نگرفتن از مخاطبان کارش باشد؛ اما اگر فیلمسازی به کارش عشق بورزد و با خودش صادق باشد، نمیتواند مخاطبش را سادهانگار و سطحینگر تلقی کند و به همین سبب بدون نگرانی شیوههای تازهای را در کارش به مخاطب پیشنهاد میکند. کما این که تعداد مخاطبان شبانه در همین اکران دیرهنگام نشان داده است افرادی که با این دست فیلمها ارتباط برقرار میکنند کم نیستند.
شبانه از یک ساختار غیر متعارف و روایت غیر خطی برخوردار است که بیش از محتوا و قصه بر فرم تاکید دارد. چرا این شیوه را انتخاب کردید و آیا به متفاوت بودن فکر میکردید؟
علی محمدی: شبانه تجربهای در سینمای فضاساز است. سینمایی که کمتر در ایران به آن توجه شده و بیشتر از آنکه متکی به ادبیات و داستانپردازی باشد به هنرهای دیگری مثل نقاشی، موسیقی، معماری و شعر توجه دارد. این سبک از کار به ضرورت متفاوت بودن انتخاب نشده بلکه نتیجه سالهای متمادی آموزش و تجربه و فیلم دیدن و نقاشی دیدن است. قصه شبانه اقتضا میکرد با چنین ساختاری طراحی و ساخته شود چون از منظر شبنم روایت میشود و بیننده همان تجربهای را هنگام دیدن فیلم پشت سر میگذارد که شبنم درون فیلم پشت سر گذاشته، پس بیننده فیلم نمیتواند انتظار داشته باشد نوع روایت برای به تصویر کشیدن تجربه توهمهای یک مصرف کننده اتفاقی مواد محرک، مشابه با تجربه روایت در سینمای به اصطلاح بدنه فیلمهای ایرانی باشد. فیلمهایی که در سینمای ما با هر نوع مضمونی (چه کمدی چه جنایی چه ملودرام یا حتی سینمای وحشت) با یک ساختار یکسان و همانند ساخته میشوند. پس تفاوت این فیلمها باید کجا باشد؟ فقط نام شخصیتها و بازیگران آنها؟
برخی ازمنتقدان شیوه روایت غیر متعارف و ساختار پیچیده فیلم را غیرمنطقی و متظاهرانه دانسته و برخی دیگر نیز با ستایش فیلم آن را اثری نوآورانه و جسورانه ارزیابی کردند. نظر شما درباره این دیدگاه متضاد چیست؟
بنکدار: منتقدان کار خود را انجام میدهند و فیلمسازان هم کار خود را. من فکر میکنم فیلمساز در متعالیترین شکل ممکن، فیلمش را با اشراف به تجربهها و احساسات خودش از زندگی و درک و دریافتهایش از جهان پیرامونش مینویسد و میسازد، بدون آن که از تشویقها مغرور و از نقدها مایوس شود. گاه پیش میآید نقد منتقدی نکتهای را به او یادآوری یا نگاه تازهای را بر او آشکار کند یا به او بیاموزاند. گاه هم پیش آمده که نقدهایی جهتگیرانه موجب تباه شدن سرنوشت یک فیلم خوب یا به اوج رسیدن یک فیلم بد باشند؛ اما اعتقاد دارم نقدها برای مخاطبان فیلمهاست که نوشته میشود. مخاطبانی که سلیقه منتقد محبوب خود را قبول دارند و برای دیدن یک فیلم یا توجه به ویژگیهای فیلمی که دیدهاند به نقدهای او رجوع میکنند.
علی محمدی: شبانه هم مثل همه فیلمهای دیگر هواداران و مخالفانی دارد، اما تضاد میان این دو گروه و حضور نداشتن افرادی که نظر خنثی یا ممتنعی به فیلم داشته باشند نشان میدهد این فیلم تاثیرگذار بوده و حتی مخالفان آن هم بیتفاوت از کنارش نمیگذرند.
بنکدار: فکر میکنم کسانی که فیلم را دوست نداشتهاند بیشتر با این رویکرد از سینما مشکل داشتهاند تا خود فیلم وگرنه صفت متظاهرانه برای سینمای داستانی که همه تماشاچیان دانسته به تماشای یک تجربه تصویری مجازی میروند و در سالن تاریک بازیگران محبوبشان را شخصیتهای داستان فرض میکنند، بیشتر مغرضانه است تا توصیفی یا منتقدانه.
آیا شما شبانه را فیلمی اقتباسی میدانید، چون برخی معتقدند این فیلم تحت تاثیر فیلمهای خارجی مثل «قطار بازی»، «نردبان جیکوب» و «مرثیهای برای یک رویا» ساخته شده است؟
علی محمدی: اقتباس تعریف مشخصی دارد. صرف شباهت مضمون یک فیلم به فیلم دیگر دلیل بر اقتباسی بودن آن نیست؛ اما تاثیر گرفتن از فیلمهای سینمای جهان مقوله دیگری است. در سینما نمونههای بسیاری از فیلمسازان هستند که تحت تاثیر فیلمهای دیگر قرار گرفتهاند یا حتی در فیلمهایشان ارجاعات مستقیمی به سکانسهای فیلمهای محبوب خود دارند. سکانس ایستگاه قطار در فیلم تسخیرناپذیران برایان دی پالما ارجاع مستقیمی به فیلم رزمناو پوتمکین آیزنشتاین است یا فیلم دار و دستههای نیویورکی مارتین اسکورسیزی که تحت تاثیر فیلم الکساندرنوسکی آیزنشتاین است یا سکانس چترهای فیلم گزارش اقلیت استیون اسپیلبرگ که تحت تاثیر سکانس مشابهی از فیلم خبرنگار خارجی هیچکاک ساخته شده. همین طور سکانس مسابقه بوکس در فیلم گاو خشمگین مارتین اسکورسیزی بر اساس سکانس معروف حمام فیلم «روانی» هیچکاک ساخته شده است. این نمونهها نشان میدهند تاثیر گرفتن در سینما نشانهای از عشق به هنر سینما از سوی فیلمسازان است، اما در ایران غالبا به عنوان نکتهای منفی و دال بر اصیل نبودن خلاقیت یا ایدههای فیلمساز تلقی میشود. فیلم دوم ما «شبانهروز» هم پر از ارجاعات مختلفی به فیلمها، شعرها و نقاشیهای گوناگون است.
بنکدار: شاید بتوان گفت فیلمی که بیش از همه در زمان ساخت شبانه میتواند منبع الهام ما نام بگیرد فیلم «شبهای بوگی» ساخته پل توماس آندرسون است که اتفاقا دارن آرنوفسکی هم در فیلم مرثیهای بر یک رویا تحت تاثیر همین فیلم بوده است.
یکی از ویژگیهای فیلم شبانه استفاده از بازیگران متعدد و معروف سینماست که برخی از آنان نقشهای کوتاهی هم داشتند. دلیل چنین انتخابی چه بود و به نظر شما این انتخاب باعث تجاری شدن فیلم نمیشود و با سویه فرهنگی و روشنفکرانه فیلم در تضاد نیست؟
بنکدار: با نگاه به تاریخ سینمای جهان میتوان دید که بازیگران چهره یا ستارههای سینما همیشه با فیلمسازان فرهنگی همکاری و در آنها حضور داشتهاند. آلن دلون در اوج دوران شهرتش در فیلم کسوف آنتونیونی بازی کرده است یا در سینمای امروز آمریکا هم میتوان چهرههایی مثل برد پیت (ترور جسی جیمز)، جولیا رابرتز (ارین بروکوویچ)، تام کروز (ماگنولیا) نیکول کیدمن (ساعتها) یا آنجلینا جولی (قلب قادر) را در فیلمهای سینمای مستقل و فرهنگی دید. این اتفاق نه تازه است و نه عجیب و این که حضور بازیگران با سویه فرهنگی فیلمها در تضاد است به تعریف نادرست ما از فیلم فرهنگی برمیگردد که سینمای فرهنگی را محدود به سینمایی از جنس کیارستمی میشناسیم که یکی از مولفههایش استفاده از نابازیگران است، اما این تنها یک گونه از فیلمهای فرهنگی است کما این که خود کیارستمی هم وقتی با رویکرد متفاوتی فیلم فرهنگی میسازد بازیگرانی مثل ژولیت بینوش را به کار دعوت میکند. آیا میتوان گفت فیلم رونوشت برابر اصل فیلمی تجاری است، چون بینوش در آن بازی کرده است؟ یا فیلم شیرین فیلمی گیشهای است چون پر از بازیگران زن سینماست؟
درباره چگونگی کارگردانی فیلم توضیح دهید. آیا همه سکانسها را با هم میگرفتید یا تقسیم کار انجام شده بود و در صورت اختلاف نظر چه میکردید و آیا قصد دارید بازهم به شکل 2 نفره فیلم بسازید یا اینکه هر کدام راه خود را خواهد رفت؟
علی محمدی: کارگردانی فیلم شبانه هم مثل بقیه فیلمهای کوتاه و مستند ما به طور مشترک انجام شد. ما معمولا تقسیم کار نمیکنیم و هر دو در تمام مراحل فیلم همفکری داریم. درمواقع اختلاف نظر هم تا وقتی یکی از ما دیگری را متقاعد نکند که پیشنهادش بهترین و مناسب ترین روش و در خدمت فیلم است با هم بحث میکنیم. بیشتر ترجیح میدهیم فیلمهای ما به واسطه ویژگیها یا امتیازهایی که اگر داشته یا نداشته ارزیابی شود نه صرفا به عنوان محصولی که 2 کارگردان داشته است.
بنکدار: در مورد ادامه همکاری هم فکر میکنم گفتن هر حرفی ادعاست. بهتر است به جای پیشگویی کردن، پاسخ این پرسش را به زمان بسپاریم.
در تیتراژ فیلم نام رخشان بنیاعتماد به عنوان مشاور کارگردان آمده است. شیوه این همکاری چگونه بود؟
بنکدار: خانم بنیاعتماد از فیلمسازان مورد احترام و از دوستان بسیار عزیز ما هستند. وقتی قرار شد طبق قوانین مصوب برای ساخت فیلم شبانه که فیلم اول ما بود مشاوری معرفی کنیم خانم بنیاعتماد به یاریمان آمد و توانستیم با کمک او پروانه ساخت فیلم را دریافت کنیم. در طول زمان فیلمبرداری هم خانم بنی اعتماد بارها به ما سرزدند و هر زمان که به کمکشان نیاز بود به کمکمان میآمدند.
شبانه پس از 5 سال اکران شد و ظاهرا علت آن مخالفت سینماداران برای نمایش بود. چه شد که آنان با اکران فیلم موافقت کردند و آیا نسبت به استقبال مخاطبان از فیلم راضی هستید؟
علی محمدی: شاید بهتر باشد پرسش اول خود را از کسانی که با اکران فیلم مخالف بودند بپرسید. اما در مورد استقبال مخاطبان میتوانم بگویم با آن که فیلم پس از این انتظار طولانی در ایام محرم و درست در روزهای پیش از جشنواره در راکدترین فصل اکران روی پرده آمده در حالی که شرایط اجتماعی مردم را چندان به سینما رفتن سوق نمیدهد، به نظرم شبانه استقبال قابل قبول و فروش مناسبی داشته است. با اینکه زمان معین شده برای اکران فیلم 3 هفته بوده و در هفته اول نسخههای فیلم به همه سینماهای تحت قرارداد نرسیده و در هفته دوم تعدادی از سینماها فیلم خود را عوض کردهاند، شبانه همچنان رشد فروش داشته و این نشان میدهد فیلم در اکران بهتر، قابلیت فروش بهتری را داشته است.
با توجه به موضوع فیلم که درباره قرصهای روانگردان است برخی این نقد را وارد میکنند که فیلم نسبت به این مساله دارای موضعگیری و قضاوت اخلاقی و اجتماعی نیست و بیش از اندازه به فرم وابسته است. پاسخ شما به این نقد چیست؟
بنکدار: با پرسش شما این سوال مطرح میشود که آیا فیلمساز اصولا مجاز یا موظف است که درباره مسائل مختلف قضاوت کند؟ متاسفانه این اشتباه رایج در جامعه ما مدتهاست حاکم شده که بسیاری از سینماگران و هنرمندان خود را در جایگاهی تصور میکنند که به عنوان یک مصلح اجتماعی و معلم اخلاق به مردم بگویند چه کنند یا چه نکنند. من فکر میکنم در این شرایط جامعهشناسان، قانونگذاران و تحلیلگران هم میتوانند فیلم بسازند یا درباره ارزشهای هنری کارهای هنرمندان قضاوت کنند ولی این اشتباه است. هنرمند یا فیلمساز میتواند مسائل و مشکلات جامعهاش را در قالب کار هنریاش باز کند و پیش روی مخاطبان قرار دهد. این رسالت او نیست که راه حلی بیابد یا آن را به دیگران توصیه کند، چون چنین کاری در تخصص و در جایگاه قانونی و اجتماعی او نیست. ما در فیلم شبانه هم با چنین نگاهی عواقب و عوارض مصرف داروهای محرک را با جزئیات کامل پیش روی تماشاگر گذاشتهایم. تجربهای که بیشتر به یک کابوس هولناک میماند... ما در مورد آن قضاوت نکردیم، اما تبعاتش را نشان دادهایم. بیننده فیلم بعد از تماشای آن،عواقب مصرف این نوع مواد را با جزئیات میداند و میشناسد و اگر بخواهد چنین تجربهای داشته باشد میداند که میتواند سر از کجاها در آورد. این به نظر شما کافی نیست؟
سید رضا صائمی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: