گروه فرهنگ و هنر: دوباره آغاز سال میلادی برای اهالی ادبیات خوش یمن نبود، سال گذشته همین روزها دوستداران ادبیات داستانی با مرگ «جان آپدایک » شوکه شدند و امسال نویسنده مورد علاقه چندین نسلشان را بدرقه کردند. در این که جی.دی.سالینجر در ایران نویسنده محبوبی بود شکی نیست، فروش آثارش نشان‌دهنده این موضوع است، هرچند این نویسنده مدت‌ها بود که نمی‌نوشت، اما همان آثار قبلی او در ایران خوانندگان و هواداران زیادی داشت. این همذات‌پنداری با نویسنده گوشه‌گیر مختص مخاطب ایرانی نبود؛ او در دیگر کشورها هم آنقدر محبوب بود که کتاب‌ها و آثارش (باوجودی که سال‌ها از تاریخ نوشته شدنشان می‌گذشت) با چاپ‌های فراوانی توسط نسل‌های مختلف خوانده شد.
کد خبر: ۳۱۰۰۱۶

اما در ایران بعد از انتشار کتاب «دلتنگی‌های نقاش خیابان چهل و پنجم» به یکباره کتاب‌های سالینجر به کتاب بالینی دوستداران ادبیات داستانی تبدیل شد. اما فتح‌الله بی‌نیاز نویسنده و منتقد، محبوبیت سالینجر را بیشتر در نوع زندگی او می‌داند نه آثاری که او خلق کرده است. او در این رابطه به ایسنا می‌گوید: من برخلاف آن چیزی که دیده می‌شود، سالینجر را نویسنده‌ برجسته‌ای نمی‌دانم. رمانی نوشته است که از نظر منتقدان جهانی، رمان عالی‌ای نیست و به باور جمعی از منتقدان هم رمان خوبی است؛ اما به هرحال، سالینجر بعد از «ناتور دشت»، چیزی برای گفتن نداشت و شاید دلیل به انزوا رفتنش هم همین مساله بود.

بی‌نیاز معتقد است: سالینجر می‌خواهد مردم با چهره «ناتور ‌دشت»، او را به یاد بیاورند؛ در حالی که نویسنده‌ای مانند فاکنر بیش از 90 داستان کوتاه دارد که 80 اثرش جزو شاهکارهاست؛ ولی نویسنده‌ «ناتور دشت»، بعد از این رمان، نمی‌تواند اثری را خلق کند و گوشه‌گیر و منزوی می‌شود.

البته اسدالله امرایی با این نظر مخالف است؛ او می‌گوید: سالینجر برای دیده‌ شدن نیست که عزلت می‌گزیند و بنده خیلی موافق این قضیه نیستم که او با این انگیزه به انزوا می‌رود؛ هر چند انزوایش به نوعی برای او شهرتی بیشتر همراه آورد. از این‌ هم که چرا سالینجر پس از رمان «ناتور دشت» و داستان‌های‌ کوتاهش، سال‌ها دیگر اثری را خلق نکرد، چیزی نمی‌دانم.

اما انتقادهای «بی‌نیاز» از سالینجر تمامی ندارد. او معتقد است سالینجر نویسنده‌ای در حد نویسنده‌های عادی آمریکاست. او برای اثبات این نظرش از فاکنر یاد می‌کند و می‌گوید: فاکنر 19 رمان دارد که 15 اثرش شاهکار است. با اولین اثرش، شاهکارنویسی‌اش به پایان نرسید. یا ناباکوف، جوزف‌ کنراد و کافکا؛ اینها شاهکارنویس‌اند؛ در حالی‌که سالینجر اصلا این‌طور نبود؛ مثل پل ‌استر که این روزها مد شده است. اما از سوی دیگر اسدالله امرایی با این نظر مخالف است. او نه‌تنها سالینجر را نویسنده‌ای معمولی نمی‌داند، بلکه معتقد است: او حتی در ادبیات داستانی ایران هم تاثیر گذاشته است.

خوانده شدن سالینجر ناشی از مد‌ شدن این نویسنده نیست؛ بلکه می‌تواند به‌دلیل تاثیر‌گذار بودن او باشد؛ کما این‌که تقریبا تمام کارهای سالینجر در زبان فارسی منتشر شده است. اکنون این نویسنده در زبان فارسی مطرح شده است؛ اما این‌که او چقدر در ادبیات داستانی ایران تاثیر‌گذار بوده، بحث دیگری است. »

فتح‌الله بی‌نیاز اما به این مساله اعتقادی ندارد: نویسندگانی چون همینگوی، فاکنر و آلن ‌پو نویسندگانی تاثیر‌گذار بودند؛ اما تردید دارم که بتوان سالینجر را به عنوان نویسنده‌ای تاثیر‌گذار پذیرفت. او چندان تاثیر نداشته است. ممکن است چند نفر متاثر از او بوده باشند؛ اما تاثیر‌گذاری او فراگیر نبوده است و طبیعتا با ترجمه‌ آثارش، در حوزه‌ داستان فارسی هم چندان تاثیر‌گذار نبوده است، او حتی این نظر را مختص به خود نمی‌داند و می‌گوید: نه این‌که این باور من باشد؛ این نگاه منتقدان جهانی درباره‌ سا لینجر و جایگاه نویسندگی اوست.

این موضعگیری‌‌ها خاص منتقدان و نویسندگان و مترجمان ایرانی نیست، در زادگاه نویسنده هم در هر دو طیف (دوستداران و مخالفان آثار سالینجر)‌ نمایندگانی وجود دارد. سالینجر که پس از نیم قرن انزوا در گذشته حالا 15 جلد اثر را آماده انتشار دارد، اما معلوم نیست که وصیت کرده این آثار چاپ شود یا نه؟

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها