فرزند مادر کش ، اعدام می شود

حکم اعدام پسر جوانی که با مشارکت دختر فراری مادر خود را به قتل رسانده بود ، از سوی دیوان عالی کشور تایید شد.

کد خبر: ۲۹۲۲۱

روز 20مهرماه سال گذشته ، مردی به کلانتری کمال شهر کرج مراجعه کرد و گفت : همسرش از اواخر شهریور ماه برای رفتن به منزل دخترش خانه را ترک کرده و تا حال بازنگشته است . ماموران پس از دریافت گزارش ، تحقیقات خود را آغاز کردند و دریافتند فاطمه 44ساله آن روز به منزل دخترش نرفته است . پرونده ای در این خصوص تشکیل و به دایره ویژه قتل اداره آگاهی کرج ارجاع شد. گروهی از ماموران دایره ویژه قتل به دستور قاضی حاجعلی ، رئیس شعبه 119 جزایی کرج ، به اقدامات محسوس پلیسی ویژه ای دست زدند. در بازجویی ها از پدر خانواده ، متوجه شدند وی 24سال پیش با همسرش ازدواج کرده است که ثمره ازدواجشان یک دختر و یک پسر است . وی گفت : پس از ازدواج دخترم ، پسر 19ساله ام حر، بدون در نظر گرفتن موقعیت خانوادگی ما با دختران فراری دوست می شد و حتی گاهی اوقات آنها را به خانه می آورد. در همین اواخر با دختری فراری به نام شهرزاد دوست شد و او را به خانه آورد. همسرم از او می خواست دست از سر این دختر فراری بردارد، ولی انگار صحبت کردن با او فایده ای نداشت . ماموران با شگردهای ویژه پلیسی ، حر را که از خانه متواری شده بود به خانه کشاندند و او را بازداشت کردند و در بازجویی گفت : با چند دختر فراری دوست بودم ، ولی هیچ اطلاعی از مادرم ندارم و فکر می کردم به منزل خواهرم رفته است . او با سخنان ضدونقیض خود قصد گمراه کردن ماموران را داشت ؛ اما پس از 10روز ناگریز لب به اعتراف گشود و پرده از راز جنایت خونین برداشت . وی در بازجویی گفت : 2ماه پیش با شهرزاد که از منزل پدرش فرار کرده بود دوست شدم و تصمیم گرفته بودیم باهم ازدواج کنیم . او جای مناسبی برای زندگی نداشت . مجبور بودم همراه او در مکانهای مجردی بمانم . گاهی اوقات او را به خانه می بردم . مدتی از این ماجرا گذشت ، همسایه ها به رفت وآمدهای شهرزاد مشکوک شده بودند و مادرم را علیه من تحریک می کردند و به سراغ من می فرستادند. دیگر خسته شده بودم . روز حادثه مادرم در خانه تنها بود. ساندیسی را که به قرصهای خواب آور آلوده کرده بودم به مادرم خوراندم ، پس از این که خوابش برد به کمک شهرزاد او را به قتل رساندیم و جسدش را در گودالی که داخل آشپزخانه حفر کرده بودیم ، دفن کردیم و بلافاصله از آنجا متواری شدیم .