ایزاک آسیموف

آسیموف از ابتدا نبوغ خود را در آموختن نشان داد و چند کلاس را یک مرتبه بالا رفت که موفق به دریافت دیپلم در 15 سالگی شد. با داستان علمی - تخیلی از طریق مجلاتی که در مغازه پدرش بود آشنا و خود در 18 سالگی نخستین داستانش را با نام " گشتی در حوالی سیارک وستا " نوشت که در مجله داستانهای حیرت‌آور چاپ شد.
ایزاک آسیموف نویسنده‌ روسی‌الاصل دارای مدرک دکترای بیو شیمی و استاد دانشگاه کلمبیا بود. او نویسنده‌ای بسیار موفق و پرکار بود و عمده‌ی شهرتش به خاطر کتاب‌های علمی- تخیلی و سری کتاب‌های علم به زبان ساده اوست. آسیموف در طول زندگی‌اش بیش از 500 کتاب نوشته یا تالیف کرده ‌است لذا در این نوشتار سعی شده بیشتر به آثار مهم و آثاری که بواسطه آنها جوایزی را برای او در برداشته و یا داستانهایی که به صورت مجموعه هایی پیوسته تالیف کرده ، پرداخته شود.

سالشمار زندگی ایزاک آسیموف:

1920- تولد در دوم ژانویه و در شهر پتروچی شوروی .

1923- عزیمت و مهاجرت به آمریکا بهمراه خانواده در 3 سالگی .

1928- اخذ تابعیت آمریکا در سن 8 سالگی.

1935- اخذ دیپلم متوسطه در 15 سالگی .

1938- انتشار اولین داستان با نام " گشتی در حوالی سیارک وستا " .

1339- اخذ مدرک لیسانس در رشته بیو شیمی از دانشگاه کلمبیا .
- شروع به نگارش داستانهای کوتاه .

1941- انتشار داستانی با نام " شبانگاه " در مجله داستانهای علمی – تخیلی و حیرت آور .
- اخذ مدرک فوق لیسانس در رشته بیو شیمی از دانشگاه کلمبیا .

1942- ازدواج در 26 جولای با یک دختر کانادایی تبار .
- انتشار سی و دومین داستان کوتاهش با نام " شبانگاه " .
- شروع به نگارش مجموعه داستانهای بنیاد .

1948- اخذ مدرک دکترا در رشته بیو شیمی از دانشگاه کلمبیا .

1950- انتشار داستان علمی تخیلی با نام " سنگریزه ای در آسمان " .
- شروع به نوشتن یکصد کتاب اولش تا سال 1969 .
- وضع قوانین سه گانه روباتیک و انتشار کتاب " من، روبات " .
- شروع به نگارش داستانهای بلند .

1951- تولد پسرش دیوید .
- انتشار اولین داستان از مجموعه سه گانه بنیاد با نام " بنیاد " .
- انتشار داستان علمی تخیلی با نام " سنگریزه ای در آسمان " .
- انتشار داستان علمی تخیلی با نام " ستارگان همچون غبار " .

1952- انتشار کتاب علمی تخیلی " بنیاد امپراتوری " .
- انتشار داستان علمی تخیلی با نام " جریانهای فضا " .
- شروع به نگارش داستانهای غیر تخیلی .
- مشارکت در نگارش کتاب دانشگاهی با نام " بیو شیمی و متابولیسم  " .
- انتشار داستان با نام " دیوید استار، تکاور فضا " .

1953- انتشار سومین داستان از مجموعه سه گانه بنیاد با نام " بنیاد دوم " .
- انتشار داستان با نام " راهزنان سیارکها " .

1954- انتشار داستان علمی تخیلی با نام " غارهای پولادی " .
- انتشار داستان با نام " اقیانوس زهره " .

1955- تولد دخترش روبین.
- کسب عنوان دانشیاری و تدریس در رشته بیوشیمی .
- انتشار داستان علمی تخیلی با نام " پایان ابدیت " .

1956- انتشار داستان با نام " خورشید بزرگ عطارد " .

1957- شروع به نگارش مجموعه داستانهای غیر تخیلی علمی تحت مجموعه ( علم به زبان ساده ) همزمان با پرتاب اولین ماهواره ساخت انسان توسط روسیه .
- دریافت جایزه از بنیاد توماس ادیسون بخاطر نوشتن داستان " واحدهای سازنده جهان " .
- انتشار داستان با نام " قمر مشتری " .

1958- نگارش آخرین داستان بلند با نام " خورشید عریان " .
- انتشار داستان با نام " حلقه های زحل " .
- انتشار داستان معمایی با نام " دلالان مرگ " .

1959- انتشار داستان کوتاه فانتزی با نام " باران! باران! دورشو! " .

1960- دریافت جایزه از انجمن قلب آمریکا برای انتشار " رودخانه زنده " .

1962- دریافت نشان لیاقت و جایزه مرتی از دانشگاه بوستون .

1963- دریافت جایزه ویژه هوگو بخاطر اضافه کردن علم به مطالب تخیلی و انتشار مقالات در نشریات فانتزی و علمی تخیلی .

1965- اخذ جایزه ویژه جیمز تی گریدی از انجمن شیمی آمریکا .

1966- نوشتن کتاب " جمهوری رم " .
- کسب جایزه هوگو بعنوان بهترین داستانهای علمی تخیلی بخاطر تریلوژی سه گانه بنام " امپراتوری کهکشانی " .
- انتشار داستان با نام " سفر شگفت انگیز " .

1967- نوشتن کتاب " مصریان ".
- نوشتن کتاب " امپراتوری رم " .
- کسب جایزه ویژه سال وستینگ هاوس بخاطر نوشته های علمی .

1968- نوشتن کتاب " ده هزار سال تاریخ " .

1969- شروع به نوشتن یکصد کتاب دومش تا سال 1978 .

1970- شروع زندگی جداگانه با همسرش .
1972- انتشار کتاب علمی تخیلی با نام " خدایان هم " .

1973- طلاق و جدایی از همسرش .
- کسب جایزه نبولا برای بهترین رمان سال بخاطر انتشار کتاب " خدایان هم " .
- کسب جایزه هوگو برای بهترین رمان سال بخاطر انتشار کتاب " خدایان هم " .

1974- ازدواج با جانت جیسون .
- شروع به نوشتن و انتشار مجموعه داستانهای پلیسی جنایی با نام " بیوه مردان سیاه " .

1976- نوشتن رمان اسرار آمیزش با نام " قتل در آ . ب . آ " .

1977- بروز بیماری و حمله قلبی، بستری در بیمارستان .
- کسب جایزه بهترین نویسنده برای انتشار دویستمین داستان کوتاهش .
- شروع به انتشار مجله علمی تخیلی با نام " ایزاک آسیموف " .
- کسب جایزه نبولا برای بهترین رمان سال بخاطر انتشار کتاب " انسان دو قرنی " .

1979- کسب عنوان استاد تمامی دانشگاه کلمبیا بخاطر خدمات و نوشتن کتابهای زیاد .
- انتشار اولین جلد زندگی نامه خودش با نام " خاطره ای هنوز سرسبز " .

1982- انتشار کتاب " لبه بنیاد " و کسب عنوان پر فروش ترین کتاب .
- آغاز دومین مرحله نگارش داستانهای علمی تخیلی .
- نگارش و انتشار داستان علمی تخیلی با نام " لبه ی بنیاد " و اضافه کردن به سه گانه بنیاد .
- انتشار داستان کوتاه فانتزی با نام " شب آواز " .
- انتشار داستان کوتاه فانتزی با نام " لبخندی که می بازد" .
- انتشار داستان کوتاه فانتزی با نام " بسوی ویکتور " .

1983- کسب جایزه هوگو برای کتاب " لبه بنیاد " .
- انجام 3 عمل جراحی کوچک طی یکسال .
- انتشار داستان علمی تخیلی با نام " روباتهای سپیده دم " .
- انتشار داستان کوتاه با نام " مرد پوزیترونی " .

1984- عضویت در انجمن اومانیست های آمریکا ( AHA ) تا پایان عمر .
-  پایان نوشتن و انتشار سیصدمین کتابش .

1985- انتشار داستان علمی تخیلی با نام " روباتها و امپراتوری " .

1986- انتشار کتاب با نام " بنیاد و زمین " و اضافه کردن به سه گانه بنیاد .

1987- کسب جایزه استاد بزرگ از طرف انجمن نویسندگان علمی تخیلی آمریکا به پاس یک عمر فعالیت موفقیت آمیز .
 - کسب جایزه استاد بزرگی نبولا .
- انتشار قسمت دوم داستان " سفر شگفت انگیز " .

1988- انتشار کتاب علمی تخیلی با مضمون زمان قبل از بنیاد بانام " سر آغاز بنیاد کهکشانی " .
- نامگذاری یک سیارک به افتخارش با نام " 5020 آسیموف " .
- انتشار مجموعه داستانهای کوتاه فانتزی با نام " آزازل " .
- انتشار داستان کوتاه فانتزی با نام " اهریمن دو سانتی متری " .

1989- انتشار داستانی با نام " نمسیس " .

1990- انتشار داستانی با مشارکت رابرت سیلور برگ با نام " پسرک زشت " .
- انتشار کتاب علمی تخیلی با نام " روباتها خواب می بیینند " .

1992- نوشتن کتاب علمی تخیلی با نام " پیشبرد بنیاد کهکشانی " .
- دریافت جایزه هوگوی بهترین رمان بخاطر داستان " طلا " .
- فوت در ششم آوریل در بیمارستان دانشگاه نیویورک در سن 72 سالگی .

ده سال پس از مرگش، نسخه‌ جانت آسیموف از اتو بیوگرافی او که " زندگی خوبی بود " نام داشت، آشکار ساخت، آسیموف از بیماری ایدز درگذشته‌است. ویروس اچ‌آی‌وی هنگام انتقال خون در عمل بای‌پس قلب به بدن او وارد شده بود. جانت آسیموف در مقدمه " زندگی خوبی بود " نوشته‌است، آسیموف قصد داشت این مطلب را اطلاع عموم برساند، اما دکترها به او توصیه کردند ساکت بماند، زیرارفتارهای تبعیض آمیز ضد ایدز ممکن بود برای اعضای خانواده‌اش مشکل ایجاد کند. ده سال بعد از مرگ او، جانت و روبین به این نتیجه رسیدند که این داستان را دیگر می‌توان بازگو کرد.

تهیه و تنظیم : محمد شکراله زاده