دولت ریگان به عنوان بخشی از آغاز روابط با بغداد ، در فوریه 1982 عراق را از فهرست کشورهای تروریست وزارت خارجه حذف کرد. هر چند این اقدام منجر به اعتراض های
کد خبر: ۲۲۴۱۵
شدید کنگره شد. تایکر می گوید: بدون این اقدام امکان نداشت حتی کوچکترین گام را در جهت کمک به بغداد برداریم عراق به همراه سوریه ، لیبی و یمن جنوبی یکی از 4کشور اصلی این فهرست بود که نخستین بار در سال 1979 تنظیم شد. برخی از مقامات سابق امریکا می گویند: حذف عراق از فهرست کشورهای تروریست انگیزه ای برای صدام حسین به وجود آورد که در سال 1983 ، ابونضال ، رهبر چریکهای فلسطینی را از بغداد اخراج کند.
لابی های عراق برای خرید سلاح
در هنگام مذاکرات رامسفلد با صدام حسین و طارق عزیز در بغداد، تاجران سلاح و دیپلمات های عراق در پایتخت های کشورهای غربی پراکنده شدند و با افسونگری دیپلماتیک و ولخرجی مشغول خرید سلاح های تهاجمی بودند. در واشنگتن ، شخص برجسته در این زمینه نزار حمدون ، کاردار سفارت عراق بود که بخوبی به زبان انگلیسی صحبت می کرد و به عنوان یکی از ماهرترین افراد ذی نفوذ در محل ماموریت خود ، مقامات دولت ریگان را تحت تاثیر قرار داده بود. جفری کمپ ، کارشناس امور خاورمیانه در زمان ریگان در کاخ سفید ، به خاطر می آورد که «او با پیراهن آبی و کراوات سفید وارد شد و مشخص بود که عضوی از باند کله گنده هاست . او 6ماه تمام در محل اقامت خود میهمانی های باشکوه شام ترتیب می داد و طی آن با تلاش سخت و تاثیرگذار وارد مذاکره می شد. حمدون در جامعه یهودیان امریکا فوق العاده ذی نفوذ بود. کمپ می گوید: یکی از وسایل کمکی حمدون ، شال سبز رنگی بود که ظاهرا در بدن یک سرباز ایرانی پیدا شده بود. این شال مزین به نقشه خاورمیانه بود و فلشهایی در جهت بیت المقدس در آن وجود داشت . حمدون در کنفرانسها و جلسات کنگره این «شال را به نمایش می گذاشت» و آنرا مدرکی معرفی می کرد دال بر این که پیروزی ایران بر عراق باعث می شود «اسراییل به همراه اعراب قربانی شود.» طبق یک شهادتنامه به قید سوگند دادگاه که تایکر در سال 1995 تنظیم کرده بود ، امریکا «با دادن میلیاردها دلار اعتبار ، ارائه اطلاعات و مشاوره نظامی به عراقی ها و نظارت دقیق بر فروش سلاح کشورهای ثالث به عراق به منظور اطمینان از این که عراق تجهیزات نظامی لازم را در اختیار دارد، فعالانه تلاشهای جنگی عراق را مورد حمایت قرار می داد.» تایکر در این شهادتنامه گفته است که ویلیام کیسی ، رئیس سابق سیا، با همکاری یک شرکت شیلیایی به نام کاردوئن ، بمبهای خوشه ای در اختیار عراق قرار داد که می توانست برای شکست موج حملات انسانی ایرانی ها به کار رود. تایکر از بحث درباره شهادتنامه خودداری می کند. زمانی که دولت ریگان زمینه تامین تسلیحات و قطعات نظامی بغداد را فراهم می کرد. همزمان کوشید تحت عنوان عملیات جلوگیری از خونریزی ، مانع رسیدن تجهیزات به ایران شود. تلاشهای مذکور عمدتا موفقیت آمیز بود. با وجود ناهنجاری فاحش رسوایی ایران کنترا در سال 1986 ، کاخ سفید علنا معامله سلاح در برابر گروگان ها را پذیرفت و این برخلاف سیاستی بود که امریکا می کوشید بر بقیه کشورهای جهان تحمیل کند. اگرچه سازندگان سلاح در امریکا به اندازه شرکتهای آلمانی یا انگلیسی در فروش سلاح به عراق نقش نداشتند، دولت ریگان عملا صدور اقلام «با کاربرد دوگانه» از قبیل مواد اولیه شیمیایی و لوله های فولادی را که می توانست کاربرد نظامی و غیرنظامی داشته باشد، نادیده گرفت . به گفته چند تن از مقامات سابق ، وزارت خارجه و وزارت بازرگانی تجارت اینگونه اقلام را به عنوان راهی برای تقویت صادرات امریکا و کسب نفوذ سیاسی بر صدام حسین تشویق می کردند. هنگامی که بازرسان تسلیحاتی سازمان ملل پس از جنگ خلیج فارس در سال 1991 اجازه ورود به عراق را یافتند، فهرست بلندی از مواد شیمیایی ، قطعات موشکی و رایانه ای متعلق به تولیدکنندگان امریکایی ، از جمله نامهای مشهوری چون یونین کاربید و هانی ول به ثبت رساندند که برای اهداف نظامی به کار می رفتند. تحقیقات کمیته بانکداری سنا در سال 1994 نشان داد که مقادیر فراوانی از عوامل بیولوژیکی طی اواسط دهه 80 با مجوز وزارت بازرگانی به عراق ارسال شده است . موادی از قبیل انواع مختلف سیاه زخم که متعاقبا پنتاگون آنها را بخش اصلی برنامه جنگ بیولوژیکی عراق اعلام کرد. وزارت بازرگانی نیز صدور حشره کش به عراق با وجود ظن قوی بر استفاده از آن در تسلیحات شیمیایی را تاکید کرد. این حقیقت بر کسی پوشیده نبود که عراق از سلاحهای شیمیایی استفاده می کند. در فوریه 1984 ، یک سخنگوی نظامی عراق با هشدار هراس انگیز به ایران عملا به کاربرد سلاحهای شیمیایی اعتراف کرد: «متجاوزان باید بدانند که برای هر حشره خطرناک ، حشره کشی است که قادر است آن را از میان ببرد... و عراق این حشره کش مرگبار را در اختیار دارد.»
کشتار کردها با سلاحهای شیمیایی
طبق گزارش های وزارت خارجه در اواخر سال 1987 ، نیروی هوای عراق اقدام به مصرف مواد شیمیایی علیه نیروهای مقاومت کرد در شمال عراق که به اتحاد ضعیفی با ایران دست یافته بودند ، نمود. این حملات که بخشی از استراتژی زمین سوخته برای نابودی روستاهای تحت کنترل شورشیان بود، موجب خشم کنگره امریکا شد و سبب گردید که نمایندگان بار دیگر خواستار اعمال تحریم علیه عراق شوند. وزارت خارجه و کاخ سفید نیز از این عمل به خشم آمدند؛ اما به قدری نبود که دست به اقدامی بزنند که احتمالا به مناسبات امریکا با بغداد لطمه جدی وارد کند. ریچارد دبلیو. مورفی ، معاون وزیر امور خارجه ، در سپتامبر 1998 گزارشی درباره مساله سلاح های شیمیایی نوشت : «رابطه امریکا و عراق برای اهداف درازمدت سیاسی و اقتصادی ما ... حائزاهمیت است . به اعتقاد ما تحریم اقتصادی سودی ندارد یا بر روی نفوذ بر عراقی ها نتیجه معکوس دارد». سخنگوی دولت بوش نیز به کاربرد سلاحهای شیمیایی به وسیله صدام حسین علیه مردم خود بویژه در حمله سال 1988 به روستای کردنشین حلبچه اشاره کرده تا موید این استدلال آنها باشد که رژیم او خطری بزرگ و فزاینده برای امریکاست . عراقی ها تا پایان جنگ با ایران به کاربرد سلاحهای شیمیایی علیه ایرانی ها ادامه دادند. ریک فرانکونا ، افسر اطلاعات نیروی هوایی ، اعلام کرد که در تابستان سال 1988 هنگام گشتزنی در شبه جزیره فاو، واقع در جنوب عراق ، پس از بازپس گیری آن به وسیله ارتش عراق به کاربرد وسیع گاز اعصاب از سوی عراق پی برده است . جبهه جنگ پر از بقایای تزریق کننده آتروپین بود که نیروهای ایرانی به عنوان پادزهر در برابر حملات عراق با گاز اعصاب مصرف کرده بودند. طبق کتابی که فرانکونا در سال 1999 تحت عنوان «تبدیل شدن متحد به دشمن ، شرح یک شاهد عینی از مغضوب واقع شدن عراق» منتشر کرد، ارائه اطلاعات نظامی امریکا به عراق نه تنها کاهش نیافت ؛ بلکه در سال 1988 عملا افزایش یافت . به گفته منابع مطلع ، بخش عظیم اطلاعات جبهه جنگ از طریق دفتر سیا در بغداد به عراقی ها منتقل می شده است . اگرچه کنترل صادارت امریکا به عراق در اواخر دهه 1980 شدیدتر شد، باز هم روزنه های بسیاری وجود داشت . در دسامبر 1988 ، شرکت شیمیایی دو به ارزش 5/1 میلیون دلار سموم دفع آفات به عراق فروخت . هرچند دولت امریکا می دانست که از این مواد می توان برای تولید تسلیحات شیمیایی استفاده کرد. یک مقام بانکی صادرات واردات ، در گزارشی نوشت که نتوانست دلیلی برای منع فروش بیابد، هرچند شواهد حاکی از آن بود که سموم دفع آفات بسیار سمی است و این امکان وجود دارد که منجر به مرگ ناشی از خفگی شود. اسناد نشان می دهد که سیاست امریکا در تربیت صدام حسین به عنوان یک رهبر میانه رو و منطقی عرب ، دقیقا تا زمان تجاوز او به کویت در سال 1990 ادامه داشت . براساس نسخه عراقی گفتگوها هنگامی که ایپریل گلاسپای ، سفیر وقت امریکا در بغداد ، در 25جولای 1990 یک هفته پیش از حمله عراق به کویت با صدام حسین ملاقات کرد به او اطمینان داد که بوش خواستار روابط بیشتر و عمیق تر است . سفیر مذکور با اشاره به پدر رئیس جمهور کنونی ، به صدام حسین گفت که پرزیدنت بوش فرد باهوشی است . او قصد ندارد علیه عراق اعلام جنگ اقتصادی کند. جو ویلسون معاون سابق گلاسپای در سفارت امریکا در بغداد و آخرین مقام امریکایی که با صدام حسین ملاقات کرد، گفته است : همه در ارزیابی خود از صدام اشتباه کردند. همه جهان عر ب به ما گفتند که بهترین راه برخورد با صدام ایجاد مجموعه ای از روابط اقتصادی و بازرگانی است که باعث تعدیل رفتار او خواهد شد. تاریخ نشان خواهد داد که این محاسبه اشتباه بوده است .
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها