گزارشی از نجات شگفت‌انگیز یک مرد 27 ساله از اغمای مطلق‌

نجات معجزه‌آسا از مرگ‌

گاه مرز میان علم و حادثه چنان نزدیک می‌شود که واقعه را دیگر ادغام شده و ترکیبی از هر دو باید دانست. به هوش آمدن بیمار آمریکایی پس از 19 سال کما، جراحی صورت زن فرانسوی که سگ به او حمله کرده بود، باردار شدن مردی چینی به نام «لی» حدود 6 سال پیش، حاملگی مردی آمریکایی که قبلا زن بوده و پس از تغییر جنسیت باردار شده و ... نمونه‌هایی از این دست وقایع است.
کد خبر: ۲۰۸۰۱۸

ندرت، شگفت‌انگیزی و خارق‌العادگی این اتفاقات پزشکی آنها را به حادثه نزدیک می‌کند. حوادثی شیرین که زندگی بهتر را برای انسان نوید می‌دهد. این بار هم خبر از همین دست است اما نه از آمریکا یا فرانسه و چین بلکه از همین به اصطلاح چند‌‌قدمی خودمان، از تهران.

عسگر فرجی جوانی 27 ساله است که در کنار همسر و دو فرزند دختر و پسرش در خانه‌ای در حوالی خانی‌آبادنو زندگی آرامی داشت. او که کارگر چاپخانه بود اخیرا به خاطر ابتلا به یک بیماری به تجویز پزشک داروهای آرام‌بخش مصرف می‌کرد تا این که واقعه‌ای تلخ به وقوع پیوست. عسگر می‌گوید: «آن روز همسرم در خانه نبود. همیشه او داروهایم را به من می‌داد و به همین خاطر خودم قرص‌ها را زیاد و اشتباه مصرف کردم و دیگر چیزی به خاطر ندارم.»

 مصرف زیاد داروی آرام‌بخش باعث بیهوشی عسگر شد و وی را به اغما فرو برد و پس از انتقال او به بیمارستان آیت‌الله کاشانی پزشکان در پرونده وی شرایطش را چنین توصیف کردند: «بیمار دچار میدریاز دوبول و ایست تنفسی شده و به CGS سه رسیده است.

دکتر ناصر فراهانی  پزشک عمومی  درباره این علائم توضیح می‌دهد: «من خبر مربوط به عسگر را از طریق رسانه‌ها پیگیری کردم. میدریازدوبول حالت خاصی در مردمک‌های دو چشم و در واقع گشادی مردمک است که در پی مسمومیت دارویی یا مواد مخدر به وجود می‌آید. ضمن این که زمانی که CGS  بیمار به سه می‌رسد به اصطلاح سطح هوشیاری او به سر رسیده است و دیگر امیدی به بازگشت بیمار وجود ندارد.

پس از معاینه‌های اولیه پزشکان بیمارستان آیت‌الله کاشانی نجات عسگر را تقریبا غیرممکن اعلام می‌کنند به همین سبب خانواده او می‌کوشند تا وی را به مرکز درمانی دیگر منتقل کنند. پدر عسگر می‌گوید: «از بیمارستان‌های آسیا، نوح، لقمان، مصطفی خمینی، پیامبران و چند بیمارستان دیگر درخواست پذیرش کردیم اما با توجه به شرایط پسرم هیچ‌کدام به ما پذیرش ندادند تا این که چون با یکی از پزشکان بیمارستان آزادی آشنا بودیم با کمک او عسگر را به آی‌سی یو آنجا منتقل کردیم و پزشکان درمان او را آغاز کردند.»

پس از انتقال عسگر به بیمارستان آزادی دکتر محمد محسن همایی  فوق تخصص مراقبت‌های ویژه  وظیفه درمان مرد جوان را بر عهده می‌گیرد او در شرایطی چنین مسوولیتی را می‌پذیرد که امیدها بسیار اندک و نزدیک به صفر بود. دکتر میترا کریم‌زاده  سرپرست بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان آزادی  شرایط بیمار را اینطور توصیف می‌کند: «عسگر چند روز در کمای کامل بود هرچند مرگ مغزی نشده، به فلج مغزی که یک درجه کمتر است مبتلا شده بود اما بتدریج سطح هوشیاری‌اش بیشتر شد.»

دو روز از بستری شدن عسگر در بیمارستان آزادی می‌گذرد. او همچنان در اغمای کامل است تا این که بالاخره به اقدامات درمانی پاسخ می‌دهد و بیدار می‌شود اما پس از آن پزشک معالج بیمار را برای
48 ساعت دیگر با استفاده از دارو می‌خواباند تا پس از آن شیوه جدید درمانی‌اش را که در دنیا بی‌سابقه بود، آغاز کند. پدرزن عسگر می‌گوید: «روز حادثه من برای ملاقات دخترم به خانه او رفتم. پس از ورود به منزل عسگر را دیدم که روی زمین دراز کشیده بود فکر کردم خوابیده است سعی کردم بیدارش کنم ولی فایده‌ای نداشت او بیهوش بود با داد و فریاد همسایه‌ها را خبر کردم و بعد به اورژانس تلفن زدیم اما چون فکر کردم ممکن است آمبولانس دیر برسد خودم با خودروی یکی از همسایه‌ها او را به بیمارستان کاشانی که نزدیک بود رساندیم و بعد هم که دامادم به بیمارستان آزادی منتقل شد. روزهای بسیار سختی بود همه دعا می‌کردیم عسگر زنده بماند. خیلی اضطراب داشتیم. دختر و دو نوه‌ام از نظر روحی در شرایط بدی بودند امیدمان اول به خدا بود بعد دکترها.

روش درمانی دکتر همایی تزریق وریدی دارویی به نام اریتروپوتین بود که تاکنون برای درمان بیماران فلج مغزی در هیچ کشوری به کار گرفته نشده بود. دکتر فراهانی درباره این دارو می‌گوید: این دارو هورمون‌های خون‌ساز فعال می‌کند و برای بیماران کلیوی تجویز می‌شود تا کم‌خونی آنها بهبود یابد. من در مطالعاتی که انجام دادم تاکنون نشنیده بودم ازاین دارو چنین استفاده‌ای شود. وقتی خبر را شنیدم اول باور نکردم تا اینکه با پیگیری اخبار مطمئن شدم شنیده‌هایم صحت دارد و یک پزشک چنین کاری را با موفقیت انجام داده است. به نظر من باید در مورد این روش درمانی تحقیق بیشتری انجام شود و آن را باید جدی گرفت.»

طبق اخبار موجود دکتر همایی در 3 مرحله داروی اریتروپوتین را به عسگر تزریق کرد تا این که او در مرتبه سوم به دارو واکنش مثبت نشان داد و به طور معجزه‌آسایی از مرگ نجات یافت. وی در کمال ناباوری پزشک و پرستاران ناگهان از روی تخت بلند شد.

خود عسگر توضیح می‌دهد: «من که از زمان بیهوش شدنم دیگر چیزی به یاد ندارم تا این که یکدفعه بیدار شدم. از روی تخت به پایین پریدم و شروع به قدم زدن کردم. حالت عجیبی داشتم. نوشته‌های روی یک پوستر را که خیلی از من فاصله داشت خواندم اما پزشک و پرستارها گفتند چشم‌شان آن نوشته‌های ریز را نمی‌بیند البته الان دیگر چشم‌هایم آن قدرت لحظات اولیه به هوش آمدن را ندارد. زنده ماندن من واقعا معجزه بود و خداوند لطف بزرگی به من کرد.

پس از به هوش آمدن بیمار، او که چهار روز در اغمای کامل بود، چند روز دیگر نیز در بیمارستان تحت نظر ماند تمام علائم حیاتی او کاملا طبیعی بود. به این ترتیب عسگر از بیمارستان مرخص شد تا به زندگی عادی و طبیعی‌اش ادامه دهد.

پدر عسگر می‌‌گوید: «من به حضرت ابوالفضل(ع)‌ خیلی اعتقاد دارم و زمانی که پسرم در بیمارستان بستری بود و در کما به سر می‌برد از آن حضرت طلب شفا کردم. خیلی نذر و نیاز کردم تا این که بالاخره خداوند عسگر را دوباره به من برگرداند. وقتی دکتر همایی به من گفت عسگر به هوش آمده و حالش خوب است اشک شوق در چشمانم حلقه زد. این پزشک لطف بزرگی به ما کرد و سپاسگزار و مدیونش هستیم. او هیچ پولی نیز بابت درمان پسرم از ما نگرفت.

نجات معجزه‌آسای این جوان از مرگ با تلا‌ش پزشک ایرانی می‌تواند سرآغاز پیشرفتی بزرگ در علم پزشکی محسوب شود، چرا که پیش از این بیمارانی که علائم عسگر را داشتند هرگز درمان نشده بودند و سایر بیماران فلج مغزی نیز مدت‌های مدید تحت درمان قرار می‌گرفتند. اقدام این پزشک اما با بازتاب‌های متفاوتی روبه‌رو بود.
گروهی وی را به این سبب که از روشی غیرآزمایش شده بهره گرفته بود مورد سرزنش قرار دادند و برخی دیگر کار او را ستودند. دکتر همایی درباره این واکنش‌ها و این که چطور استفاده از دارویی جدید به فکرش خطور کرد، توضیح می‌دهد: «قبلا مقالاتی در این باره منتشر شده و آزمایش‌هایی از سوی افرادی که البته پزشک نبودند روی حیوانات صورت گرفته بود. از آنجا که این آزمایش‌ها جواب مثبت داشت بالاخره باید کسی این شجاعت را پیدا می‌کرد که آن را روی انسان انجام دهد عسگر در شرایطی از سوی من پذیرفته شد که پزشکان دیگر همگی قطع امید کرده بودند و حتی در پرونده او نوشته شده بود پزشک معالج قبلی هیچ اقدام درمانی را آغاز نکرد. چون فرصت را از دست رفته می‌دانسته به همین دلیل از پدر بیمار اجازه گرفتم. شرایط را به او توضیح دادم و وی موافقت کرد.»

این پزشک ادامه می‌دهد: «پس از بهبودی عسگر با چندین همکارم تماس گرفتم، بعضی‌ها موضوع را جدی نگرفتند هنوز هم متاسفانه برخی فکر می‌کنند من قصد خودنمایی دارم در حالی که واقعا چنین نیست البته بعضی دوستان و همکارانم با شنیدن موضوع به جستجو در اینترنت پرداختند و مقالاتی درباره خواص داروی اریتروپوتین پیدا کردند.»

اکنون که این روش درمانی پزشک ایرانی موثر واقع شده می‌توان در این باره تحقیقات بیشتری انجام داد، چرا که این روش درمانی می‌تواند این تصور را که حداکثر تا 5 ساعت بعد از این که مغز از کار افتاد، بیمار را باید فوت شده تلقی کرد، باطل کند و فرصت زمانی را از 5 ساعت حتی تا 4 روز نیز افزایش داد.

 علیرضا رحیمی نژاد

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها