وضعیت ترافیک در خیابان های شهر تهران و دیگر شهرهای بزرگ کشور به صورت یک معضل بزرگ درآمده است و آلودگی هوا به حدی رسیده که زنگهای خطر را برای همگان به صدا درآورده است.
کد خبر: ۱۹۶۰۷
حاصل چنین شرایطی ، اتلاف عمر آحاد جامعه در راه بندان ها، ابتلا به انواع و اقسام بیماری های جسمی و روانی ، استهلاک بیش از حد خودروها و نیاز مفرط به لوازم یدکی و همچنین آلودگی های مختلف زیست محیطی است که هزینه های هنگفت و سرسام آوری را بر اقتصاد کشور و سلامت جامعه تحمیل می کند؛ اما از آنجا که این هزینه ها بیشتر پنهان و غیرمستقیم هستند، چندان که باید جلب توجه نمی کنند و حساسیت ها را برنمی انگیزند. اگر به ریشه یابی این معضل بپردازیم به موجودی برمی خوریم به نام «خودرو شخصی» ، یعنی چیزی که در ظاهر اگر نه برای همگان ؛ اما برای عده ای داشتن آن یک حق مسلم و انکارناپذیر تصور و تلقی می شود و بر همین مبنا نیز تلاش های وسیعی صورت می گیرد تا مبادا این عده از دستیابی به حق خود محروم بمانند؛ اما براستی این ره که در پیش گرفته شده یعنی تولید روزافزون خودروسواری به کجا ختم خواهد شد؛ آیا لحظه ای به این مساله اندیشیده ایم ؛ آیا خیابان و بزرگراه هایی که بویژه طی سالهای گذشته به منظور روان شدن ترافیک احداث شدند، دیگر گنجایش پذیرش تعداد بیشتری خودروسواری را دارند؛ آیا قرار است تمام سطح شهرهایمان را به خیابان و بزرگراه تبدیل کنیم؛ آیا آلودگی هوا و پیامدهای بیماریزا و کشنده آن ، کافی نیست و باید هر دم بر آن افزوده شود؛ آیا افزایش فشار هزینه های گوناگون ناشی از «کاشت ، داشت و برداشت» خودروسواری بر اقتصاد کشور و سلامت جامعه واقعا قابل تحمل است؛ برای من به عنوان یک شهروند ، سالهاست که این پرسشها به صورت جدی مطرحند و در ورای آنها این پرسش مهم وجود دارد که براستی کدام منافع و مصالح اجتماعی ، موید سیاست افزایش مستمر و شتابنده تولید خودرو سواری است؛ بله ؛ امروز تقاضای زیادی برای خرید خودرو سواری در جامعه وجود دارد و مجموعه صنایع مربوط به این کالا ، بخش قابل توجهی از اشتغال در سطح کشور را تشکیل می دهد ؛ اما اگر از سالها پیش ، سیاست توسعه و تجهیز ناوگان حمل و نقل شهری و بین شهری به صورت جدی در پیش گرفته می شد و امروز ناوگانی سریع ، کارآمد ، تمیز ، راحت و در خور شان انسانی آحاد جامعه در دسترس مردم قرار داشت آیا بازهم ، چنین اشتیاقی برای خرید خودرو سواری وجود داشت؛ از طرفی توسعه صنایع ساخت وسایط نقلیه عمومی نیز قطعا می توانست به اشتغالزایی و تحرک چرخهای اقتصاد و صنعت کشور کمک کند. در ورای تمام اینها باید توجه داشت که یک شهر پهناور و بزرگ با بیش از 10میلیون نفر جمعیت الزامات خاص خود را دارد که همگان باید به آن پایبند باشند و قواعد و ضوابط مربوط به صورت فرهنگ عمومی درآید. متاسفانه نه تنها آن گونه که باید برای تجهیز ناوگان حمل و نقل عمومی گامهای موثر برداشته نشد؛ بلکه به بهانه های گوناگون از جمله کاهش میزان سوخت و آلایندگی کمتر ، پی در پی مجوز احداث کارخانه های مونتاژ خودرو یا ورود خودروهای خارجی مدل بالا صادر شد و گذشته از تبعات اجتماعی و فرهنگی این مساله که خود عرض عریضی دارد مرتبا بر تعداد خودروهای در حرکت در سطح شهرها افزوده شد و خودروهای نو و کهنه در کنار یکدیگر به مصرف سوخت و آلوده سازی هوا ، تخریب محیط زیست و اقتصاد کشور و سلامت جامعه مشغول شدند و همچنان این روند ادامه دارد. براستی ملاکها، معیارها و مبانی طرح «هر ایرانی یک دستگاه سواری» چیست؛ آیا این طرح مبتنی بر منافع و مصالح جامعه است یا اساس و بنیان آن را منافع افراد وگروههای خاص تشکیل می دهد؛ بیایید قدری دقیق تر و عمیق تر به این مساله بیندیشیم و چنانچه به این نتیجه رسیدیم که منافع ملی و مصلحت عمومی در محدویت تولید و ورود خودرو سواری و تجهیز صنایع تولیدی وسایط نقلیه عمومی است ، جهتگیری سیاستها و برنامه ریزی ها را به آن سمت سوق دهیم . اگر چه بی تردید سالها طول خواهد کشید تا طلیعه بهبود وضعیت در این زمینه آشکار شود ؛ اما از قدیم گفته اند جلوی ضرر از هر کجا که گرفته شود ، منفعت است.

مسعود رضایی
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها