کد خبر: ۱۷۰۲۶۳

می‌توان گفت که در این مورد نیز همانند سایر مسائل سالمندی، از توجه به آن غفلت ورزیده شده است و بررسی‌های خشونت نسبت به کهنسالان هنوز در حال برداشتن قدم‌های اولیه خود است. محققان و کارشناسان سالمندی علاوه بر خشونت جسمانی (تنبیه بدنی) به بررسی انواع دیگر خشونت نیز اشاره دارند و از خشونت روانی مثل تحقیر، دشنام، از میان بردن اعتماد به نفس و سرزنش و خشونت اقتصادی همانند قرار دادن فرد سالمند در مضیقه مالی و خشونت اجتماعی چون انزوای اجتماعی و ممانعت از برقراری روابط اجتماعی نام می‌برند.

اگرچه ممکن است فرد سالمند به نوعی قربانی همه خشونت‌های فوق شود، اما این طور به نظر می‌رسد که بیشترین مقدمه‌ای که در مورد سالمندان عمومیت دارد، خشونت روانی است.

این نوع از خشونت شامل بی‌احترامی لفظی مداوم، آزار و اذیت، تهدید، محرومیت فیزیکی و مالی است.

تهدیدهای متداولی مانند دوست نداشتن سالمند، موردپسند نبودن، دشنام دادن، تمسخر و استهزا در جمع، ممنوعیت برقراری ارتباط با دیگران، بی‌توجهی نسبت به نیازهای جسمانی، اجتماعی و روانی سالمند، همه و همه بخش‌هایی از خشونت روانی است که سلامت روانی سالمند را به خطر می‌اندازد.

بروز چنین رفتارهایی از هر فردی که سرپرستی و محافظت از سالمندی را به عهده دارد، موجب بروز احساساتی چون: بی‌میلی به زندگی، سرزنش خود، نداشتن اعتماد به نفس و عدم نگرش مثبت، احساس یاس و ناامیدی و درماندگی، ترس از مردم، اضطراب، احساس گناه، احساس حقارت، حس عدم شایستگی و نهایتا کناره‌گیری سالمند از همه چیز می‌شود.

آنان در این سال‌های عمر، آنقدر شکننده هستند که حتی در مواردی که خشونت بین اعضای دیگر خانواده رخ می‌دهد (حتی خشونت‌های کلامی)، حس رعب و وحشت را در وجود خود حاکم دیده به حدی که گویا آنها مقصر هستند.

در مجموع با بروز چنین رفتارهایی از ساکنان هر خانه که سالمندی در آن زندگی می‌کند، ما با دستان خود، آنها را به ورطه‌های ناامنی می‌کشانیم که دیده نمی شود، ولی خیلی زود سالمند را در گرداب خود فرو می‌کشد.

 از آنجا که تن و روان آدمی وابسته به هم بوده و سلامت یکی در گرو سلامت و شادابی دیگری است، لذا در بیشتر موارد این ناراحتی‌های روانی منجر به بروز بیماری‌های جسمانی در سالمندان شده و سلامت آنان را به مخاطره می‌اندازد.

تاثیر خشونت‌های روانی آنقدر توسعه یافته است که می‌تواند به صورت مادام‌العمر روی فرد باقی بماند.

آنچه مسلم است این که سالمندآزاری در کنار کودک و همسرآزاری در میان گروهی اندک از خانواده‌های ایرانی وجود دارد، اما تاکنون کمتر بررسی جامعی در این زمینه صورت گرفته است. بنابراین لازم است ضمن توجه ویژه به این حوزه، تمهیدات لازم در جهت کاهش، درمان و پیشگیری از سالمندآزاری فراهم شود و از آنجا که ساختار سنی جمعیت در حال حاضر متفاوت از گذشته است و تعداد افراد سالمند نسبت به کل جمعیت به طور مداوم در تمام کشورها رو به افزایش است، لذا این شرایط برای جامعه ایرانی ایجاب می‌کند که توجه به سالمند و مسائل سالمندی بیش از پیش مورد توجه مسوولان جامعه قرار گیرد.

تهیه و تدوین مقررات حمایت از سالمندان باید در برنامه کار مسوولان مرتبط قرار گیرد. خانواده‌ها به صورت منسجم باید آموزش سالمندداری ببینند و باید به کسانی که از سالمندان نگهداری می‌کنند، باز هم گفت: آنها هنوز از ما هستند، پس به بهداشت روانی و جسمانی‌شان مثل حفظ بهداشت برای خودمان توجه کنیم.محققان علوم مرتبط، چون روا‌ن‌شناسی، حقوق، جامعه‌شناسی، علوم تربیتی و بسیاری از علوم دیگر لازم است تحقیق و پژوهش‌های گسترده‌ای درخصوص سالمندآزاری و احترام و تعامل با سالمندان را آغاز کنند گرچه هنوز ایران تا سالمندی دو سه دهه فاصله دارد، اما اگر برنامه‌ریزی برای رفاه و امنیت روانی سالمندان را از امروز آغاز کنیم و برنامه‌های آتی براساس پژوهش‌های امروز صورت گیرد قطعا ملموس‌تر و نتیجه بخش‌تر خواهد بود و وقتی با نیاز برنیامده میلیون‌ها انسان روبه‌رو می‌شویم دچار بحران نخواهیم شد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها