نمونه های دیگر تا حد یک نمایشنامه مبتذل ، تنزل یافتند. از این رو برای نشان دادن امریکاستیزی روشنفکری که در خارج از مرزهای ما حاکم است
کد خبر: ۱۵۲۸۳۸
، جیمزترائوب ، روزنامه نگار امریکایی به عنوان مثال درباره هارولد پینتر، برنده جایزه نوبل در سال 2005 چنین می گوید: «عقاید سیاسی وی به حدی افراطی است که نمی توان از آن پیروی کرد».
دلیل وی ، ابراز انزجار پینتر از جنگ هوایی ناتو در کوزوو در سال 1999 ، است که بنا به گفته ترائوب ، وی آن را به عنوان اقدامی جنایی توصیف کرد که برای تحکیم سلطه امریکا بر اروپا، اجرا می شد.ترائوب اضافه می کند که تمامی افراد راست اندیش می دانند که بمباران های ناتو، در اصل آخرین ابزار در مقابل عملیات وحشیانه پاکسازی نژادی اسلوبودان میلوشوویچ بود. ترائوب معتقد است در حالی که چنین افکار جنون آمیزی در میان روشنفکران اروپایی در حال گسترش است ، به سختی می توان درون فرهنگ روشنفکری عقلانی تر ما، کسی را یافت که بتواند جلوی نوام چامسکی و گورویدال را که همانند پینتر ساکت نمی شوند، بگیرد.چندان سخت نیست که افراد دیگری را به این فهرست اضافه کرد. یک گزینه می تواند، تنها نویسنده امریکایی باشد که عملا موضعی اتخاذ کرده که چنان افراطی است و نمی توان از آن پیروی کرد: آندرو بکویچ ، تاریخ نگار معتبر وقایع نظامی و نویسنده کتابی معروف که در آن ، تظاهر به انگیزه های انسان دوستانه در جنگ کوزوو یا مداخله نظامی در بوسنی را به کناری نهاده و ادعا کرد که آنان تنها از این رو آن اقدامات را انجام می دادند تا پیوندهای ناتو و اعتبار قدرت امریکا را تضمین کنند و تفوق امریکا بر اروپا را ادامه دهند.در میان افرادی که سکوت نمی کنند، کسانی هم هستند که با این تبلیغات شرم آور که در همان لحظه با گزارش های روزانه مطبوعات ابطال می شوند، راضی نمی شوند و کسانی که با مشاهده اسناد رسمی فراوان درباره شرح وقایع بمباران و پاکسازی نژادی ، قاطعانه به این نتیجه می رسند که حقیقت کاملا خلاف آن چیزی است که افرادی مثل ترائوب می گویند. از این رو، چون واقعیات غیرقابل مناقشه هستند، پس به دلایلی که ترائوب توضیح می دهد، نامربوط تلقی می شوند: «غیرممکن است بتوانید نظر این ایدئولوگ های سرسخت را عوض کنید، حتی سخت تر از آن که بتوانید عقیده تروریست های جهادی را تغییر دهید.»قاضی گلدستون از آنجا که به واقعیت ها اعتراف می کند، فردی غیرعادی است . بنا به گفته های او نتیجه مستقیم بمباران های ناتو، فرار حدود یک میلیون نفر از مردم کوزوو به کشورهای همسایه و آواره شدن حدود نیم میلیون نفر درون خود کوزوو بود؛ فاجعه ای هولناک برای مردم کوزوو که پس از اشغال نظامی غربی ها، با جنایات شدیدی ، وخیم تر نیز شد.قاضی گلدستون با بررسی عواقب پیش بینی شده بمباران ناتو اضافه می کند که حامیان جنگ مجبور بودند با این باور خود را تسلی دهند که «عملیات نعل اسب » یعنی نقشه صربها برای پاکسازی نژادی علیه آلبانی تبارها در کوزوو، قبل از بمباران ناتو آغاز شده بود. این امر به هر حال می تواند اندکی تسلی بخش باشد. مدارک فراوان و مستند غربی ، هیچ گونه تغییر قابل توجهی در نحوه عملکرد صربها قبل و بعد از بمباران های ناتو، نشان نمی دهد و از سوی دیگر آشکار می سازد که بزرگترین فجایع از جمله آوارگی مردم ، پس از شروع بمباران ها، به وقوع پیوسته است . وسلی کلارک ، فرمانده ناتو، چند هفته پس از آغاز بمباران ها، گزارش داد که همانند عملیات نعل اسب ، از بمباران های ناتو نیز اطلاعی ندارد.پس از آشکار شدن عواقب تکان دهنده بمباران های ناتو، مشخص شد که قدرتهای ناتو در این باره ، از مدتها قبل ، اطلاعات را دستکاری کرده اند. در حقیقت اندکی عجیب است که این امر همچنان در رسانه ها و مجامع دانشگاهی ذکر می شد، چرا که هیچ نیازی به جعل اطلاعات نبود. همان گونه که ذکر شد، در این که در صورت وقوع حملات ناتو، صربستان چنان طرحهای احتیاطی داشته باشد، چندان نمی توان شکی داشت . دقیقا همان طور که با اطمینان می توان گفت اسرائیل طرحهایی برای اخراج فلسطینیان در شرایط اضطراری دارد و همین طور است طرحهای احتیاطی ایالات متحده که بشدت تکان دهنده اند و در این صورت به سختی می توان از دیگران انتظار داشت که مهربان باشند.کوزوو، قبل از بمباران ناتو، محل تهدیدکننده ای بود. متاسفانه با استانداردهای بین المللی طبق گزارش های منابع غربی ، حدود 2000نفر از طرفین در سال قبل از حمله ناتو، در کوزوو کشته شده بودند. بسیاری از کشته شدگان متعلق به چریک های ارتش آزادیبخش کوزو KLA بودند، که از این رو، از آلبانی به صربستان حمله می کردند تا به آن حد که خود نیز علنا اعلام می کردند، موجب واکنش تند صربها شوند و بتوانند افکار عمومی غرب را به نفع خود برانگیزند.دولت انگلیس ادعا دارد که تا ژانویه 1999، اغلب 2000نفر مذکور توسط ارتش آزادیبخش کوزوو KLA کشته شده بودند و از سوی دیگر منابع غربی ، مدام گزارش می دهند تا زمانی که جنگ ناتو اعلام و انجام نشده بود، تغییر چشمگیری در اوضاع رخ نداده بود. یکی از چند مطالعه علمی جدی که به این موضوع پرداخته ، تخمین می زند که صربها مسوول کشته شدن حداقل 500نفر از این 2000نفر هستند. این بررسی دقیق و سنجیده را نیکولاس ویلر انجام داد. وی نیز از عملیات ناتو دفاع می کرد چون معتقد بود اگر ناتو کوزوو را بمباران نمی کرد، فجایع وخیم تری به وقوع می پیوست . این سخنان ، قوی ترین استدلالاتی است که تحلیلگران برجسته توانسته اند برای توجیه بمباران ناتو ابداع کنند و این واقعیت چیزهای زیادی درباره بمباران ها به ما می گوید، بویژه اگر به یاد آوریم که در آن موقع هنوز گزینه های دیپلماتیک وجود نداشتند.شاید اشاره به یک توجیه شگفت آور برای بمباران که توسط شماری از حامیان آن اختراع شده ، ارزش گفتن را داشته باشد، گرچه این توجیه را مقامات انگلیسی و امریکایی ارائه نکرده اند. این که حمله ناتو را جنایات انجام شده در سربنیتسا و کل بوسنی توجیه می کند. فرض کنید که بخواهیم این استدلال را جدی بگیریم . اگر این کار را انجام دهیم ، براحتی می توان نشان داد که همین حامیان حقوق بشر، می توانند حتی مصرانه تر خواستار بمباران واشنگتن و لندن نیز شوند.

اثر: نوام چامسکی
مترجم : یعقوب نعمتی ورو جنی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها