فیلم دو روایت موازی از دو فروغ را دنبال میکند: یکی فروغ فرخزاد، با بازی باران کوثری و دیگری زن کارگردانی به نام فروغ، با بازی ستاره پسیانی. با اینکه این فیلم اولین ساخته کوثری در مقام کارگردان است اماحضور وسابقه او در سینما به سالها قبل برمیگردد.اوتجربه تهیهکنندگی ومدیریت تولید فیلمهای متعددی رادرکارنامه دارد،بنابراین انتظارمیرفت درنخستین کارگردانیاش، تسلط بیشتری بر روایت و شخصیتپردازی داشته باشد.
ازنکاتی که در همان ابتدای فیلم جلب توجه میکند،بیشباهتی فیزیکی باران کوثری به فروغ فرخزاد است. گرچه برخی ویژگیهای چهره تا حدی قابل قبول به نظر میرسد، اما این میزان شباهت برای باورپذیری کافی نیست. علاوه بر این، صدای باران کوثری و نحوه بیان دیالوگهایش نیز فاصله بسیار زیادی با لحن و تُن صدای واقعی فروغ فرخزاد دارد.
مشکل بزرگتراین که به نظر میرسد کارگردان تفاوت میان شاعرانگی درفیلم وصرفا شعرخواندن را درک نکرده است. شخصیت فروغ در این فیلم بهجای آنکه بازتابی از ذهنیت و روحیات یک شاعر باشد، بیشتر بر اساس کلیشههای رایج درباره زنان هنرمند و شاعر شکل گرفته است. این رویکرد باعث شده فروغ به شخصیتی منفعل، هیستریک و گاهی نمایشی تبدیل شود؛ برداشتی که با آنچه نزدیکانش از او نقل کردهاند، تفاوت زیادی دارد.
فیلم بهجای اینکه مخاطب را به عمق ذهنیت فروغ از طریق آثار و زندگیاش وارد کند، بیشتر بر احساسات سطحی و واکنشهای غلوشده شخصیت تمرکز دارد. این موضوع بهویژه در کلوزآپها محسوس است، جایی که احساسات بازیگر بیشازحد برونریزی شده و بازی او در لحظاتی اگزجره به نظر میرسد.
با تمام این ضعفها، فیلم از نظر بصری کیفیت بالایی دارد. فیلمبرداری و ترکیببندی تصاویر همچنین طراحی صحنه هوشمندانه انتخاب شده به طوری که استفاده ازقاب ۴:۳حس نوستالژیکی ایجاد کرده وبه فضایکلی فیلم کمک میکند.طراحی خوب قاببندیها در برخی صحنهها موفق شده جلوههای بصری اثر را تقویت کند.غیرقابل تصور است که درمورد فروغ فیلم ساخت و حرفی از ابراهیم گلستان به میان نیاورد!
رابطه آنها، چه در بُعد شخصی و چه در بُعد هنری، تأثیر انکارناپذیری بر زندگی و شکلگیری جهانبینی فروغ داشت. اما رگهای آبی این بخش مهم از زندگی او را نادیده میگیرد. پرهیز از پرداختن به رابطه فروغ و گلستان، انتخابی آگاهانه است که درمجموع فقدان این عنصر مهم در این فیلم باعث شده رگهای آبی در خلق فروغ فرخزاد نزدیک به واقعیت ناکام بماند.
در نتیجه میتوان رگهای آبی را تلاشی ناموفق برای ارائه تصویری واقعی و چندبعدی از فروغ فرخزاد به حساب آورد. فیلمی که میتوانست فرصتی برای واکاوی شخصیت پیچیده این شاعر باشد اما با کلیشهپردازی در سطح باقی ماند.