برای تحلیل درست این رویداد، باید به روند دو سال گذشته توجه کرد؛ دورهای که شاهد حوادث متعددی بودهایم و همگی از تشدید نفرت و اعتراض جهانی نسبت به جنایات بیسابقه و فجیع صهیونیستها در غزه حکایت دارد.
این اعتراضها ابعاد مختلفی داشته و در صحنهها و کشورهای گوناگون بروز پیدا کرده است، هرچند رسانههای وابسته به آمریکا و صهیونیسم تلاش کردهاند این وقایع را کوچک جلوه دهند، از حافظه عمومی پاک کنند و افکار عمومی را از آن منحرف سازند.
اگر به نمونهها نگاه کنیم، سال گذشته در همین ایام شاهد مفقود شدن یک خاخام یهودی در امارات بودیم که رژیمصهیونیستی بعدتر به کشته شدن او توسط افراد ناشناس اعتراف کرد. پیش از آن نیز در ماههای اخیر، حملاتی به مراکز یهودیان در شهرهایی مانند پاریس و لندن رخ داد که خبرگزاریها آن را نشانهای از خشم عمومی علیه صهیونیستها دانستند.
این موج اعتراض، محدود به یک منطقه خاص نبوده است؛ در دانشگاههای سراسر جهان و حتی در ورزشگاهها، بهویژه هنگام برگزاری مسابقات فوتبال، بارها شاهد ابراز خشم تماشاگران علیه تیمهای ورزشی وابسته به رژیمصهیونیستی بودهایم. حتی در کشورهایی مانند هلند، که بهعنوان محیطی مناسب برای فعالیت صهیونیستها شناخته میشود، مردم خشم و نفرت خود را علیه طرفداران تیمهای اسرائیلی بهطور آشکار نشان دادند.
فراتر از این موارد، واکنشهای فردی تکاندهندهای نیز در آمریکا رخ داده است؛ ازجمله اقدام یک خلبان تحصیلکرده آمریکایی که در اعتراض به جنایات ضدانسانی و نسلکشی در غزه، جان خود را به شکلی دردناک فدا کرد و خودسوزی انجام داد. موارد مشابه دیگری نیز از سوی برخی خلبانان آمریکایی اتفاق افتاد که البته بازتاب گستردهای در رسانهها نیافت.
مجموعه این رخدادها نشان میدهد آنچه امروز در سیدنی اتفاق افتاده، نتیجهای طبیعی از حجم خشونتهایی است که احساسات انسانی را بهشدت جریحهدار کرده است.
این پدیده البته سابقهای طولانی دارد. اگر به سال ۱۳۵۲ بازگردیم، یعنی پنج سال پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، اخباری منتشر شد مبنی بر اینکه سه جوان ژاپنی به فلسطین آمدند و در فرودگاهی با سلاحهایی که همراه داشتند، دست به حمله زدند. آنها اعلام کرده بودند که نمیتوانند رفتار با مردم فلسطین را تحمل کنند.
این نوع واکنشها، برخاسته از احساسات انسانی است، اما همان زمان نیز صهیونیستها بهشدت نگران شدند، چراکه این حوادث نشان میداد میزان خشم عمومی تا چه حد گسترده و عمیق است.
امروز نیز رژیمصهیونیستی میکوشد از چنین حوادثی بهرهبرداری کند. یکی از مهمترین شیوههای آنها، نسبت دادن این اعتراضها به ایران، حزبالله یا حماس است تا در افکار عمومی چنین القا کنند که مخالفانشان صرفا به این جریانها محدود میشوند. در حالیکه اگر به مجمع عمومی سازمان ملل در همین ماههای اخیر نگاه کنیم، بیش از ۱۲ قطعنامه با امضای حدود ۱۵۰ کشور علیه جنایات صهیونیستها به تصویب رسیده است؛ قطعنامههایی که نشان میدهد نهتنها ملتها، بلکه دولتهای جهان نیز ــ ناگزیر از خواست افکار عمومی ــ این رژیم را محکوم کردهاند.
نمونه دیگر، شکایت آفریقای جنوبی علیه نتانیاهو بهاتهام نسلکشی است که با همراهی ۴۹ کشور دیگر انجام شد. افزون بر این، کشورهای متعددی از آمریکای لاتین نیز بدون حضور ایران، پروندههایی علیه رژیمصهیونیستی در دادگاههای بینالمللی مطرح کردهاند. این واقعیتها بارها و بارها تکرار شده و نشان میدهد خشم علیه اسرائیل پدیدهای جهانی است، نه محدود به ایران یا گروههای خاص.
جالب آنکه واکنشهای مقامات رژیمصهیونیستی خود گویای این واقعیت است. رئیس این رژیم در نخستین واکنش به حادثه اخیر اعلام کرد که در استرالیا طی دو سال گذشته موج عظیمی از یهودیستیزی به سطح خیابانها کشیده شده و گسترش یافته است.
این اظهارنظر، بهویژه بهدلیل آنکه واکنشی اولیه و بدون محاسبات بعدی بود، اعترافی آشکار به عمق بحران محسوب میشود. اشاره به «دو سال» نیز معنادار است؛ چراکه این بازه زمانی دقیقا با آغاز جنایات گسترده رژیمصهیونیستی در غزه همزمان است و نشان میدهد این موج خشم، ریشه در رفتارهای این رژیم دارد.
از سوی دیگر، صهیونیستها تلاش دارند با این حوادث، دولتها را تحت فشار قرار دهند تا مخالفتها و حمایتهای مردمی از فلسطین را سرکوب کنند. آنها حتی دولت استرالیا را به اهمالورزی در قبال یهودیستیزی متهم کردهاند. حال آنکه دولتها بهخوبی میدانند مقابله با اعتراضات ضدصهیونیستی، هزینهای سنگین در انتخابات آینده برایشان خواهد داشت و به معنای از دست دادن رأی مردم است؛ امری که کمتر دولتی حاضر به پذیرش آن خواهد بود.
در کنار این، تلاش دیگری نیز برای بهرهبرداری از ناامنیها صورت میگیرد؛ ازجمله جلوگیری از مهاجرت صهیونیستها از سرزمینهای اشغالی یا تشویق آنها به بازگشت، اما این سیاست نیز محکوم به شکست است.
وقتی شهرهایی مانند تلآویو بهعنوان ناامنترین شهرها معرفی میشوند و احتمال درگیریهای گسترده، بهویژه با لبنان، وجود دارد، طبیعی است که بسیاری زندگی در کشورهایی مانند استرالیا را امنتر بدانند. در صورت وقوع جنگ تمامعیار، این شهرها هدف موشکهای سنگین قرار خواهند گرفت و این واقعیتی است که با تبلیغات رسانهای قابل پنهانسازی نیست.
در مجموع، حادثه سیدنی نه یک اتفاق استثنایی، بلکه پدیدهای طبیعی و نشانهای روشن از خشم عمومی جهانی است؛ خشمی که از باتلاقی خبر میدهد که رژیمصهیونیستی با جنایات خود در جهان ایجاد کرده و بیتردید همین باتلاق، به یکی از عوامل فروپاشی و تضعیف روزافزون آن تبدیل خواهد شد.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
تینا چهارسوقی امین در گفتوگو با جام جم آنلاین:
سهراب بختیاریزاده در گفتوگو با جامجم:
سفیر کشورمان در روسیه در گفتوگو با روزنامه «جامجم» اهمیت سفر وزیر خارجه را تشریح کرد