بنابراین سیاست خارجی موفق برمبنای اولویت توسعه روابط با همسایگان حتما سیاست موفقی خواهد بود؛ بهخصوص اگر همسایگان شما ظرفیتهای بالایی داشته باشند، مانند روسیه که یکی از قدرتهای برتر و مؤثر جهانی است و در بعضی از ابعاد توسعه مزیتهای بالایی دارد، بنابراین کاملا منطقی است که توسعه روابط با چنین همسایهای از اهمیت بیشتری برخوردار خواهد بود و در واقع اولویت توسعه رابطه با این کشور یک توجیه دوگانه دارد؛ یعنی هم از حیث اولویت توسعه روابط با همسایگان و هم از جهت توسعه روابط با قدرتهای جهانی. بعضی از کارشناسان ممکن است منتقد توسعه روابط ایران با روسیه باشند و استدلال میکنند که قدرتهای بزرگ بیشتر بهدنبال منافع خودشان هستند یا دربعضی از فرازونشیبهای حساس بینالمللی آن چیزی را که منافع ملی ماست، دنبال نکنند و بیشتر دنبال اهداف خودشان باشند. اینجا ما باید به این دسته از منتقدان تذکربدهیم که اصولا همه کشورها به دنبال تامین منافع ملی خودشان هستند و ما هم باید به دنبال تامین منافع خودمان باشیم. در واقع ما درسیاست خارجی دوست یا دشمن دائم نداریم و این ما هستیم که بایددرسیاست خارجی مراقب باشیم وپیشبینیهای لازم رابکنیم ودرتصمیمگیریها از روی سه اصلی که مقام معظم رهبری فرمودند، یعنی عزت، حکمت و مصلحت در منافع کشورمان راپیگیری کنیم. منافع توسعه روابط با روسیه هم بهمعنای محدودیت روابط با سایر کشورها نیست و ما باید برای توسعه روابط با سایر کشورهاهم برنامه داشته و ازاین نظر بهدنبال ایجاد توازن باشیم، چراکه بهطور طبیعی نبود توازن و تمرکز رابطه بر یکی دوکشور ضربهپذیری ما رابیشترمیکند. بهطور خاص رابطه با روسیه و همینطور در ایجاد کریدورهای انتقال مواد راهبردی چون غلات و فرآوردهای نفتی وتامین انرژی ایران میتواندمسیر مناسبی برای این کریدورها باشد و منافع خودمان را تامین کند. بار دیگر باید تأکید کنیم که توسعه روابط ما باید باعث غفلت از گسترش ارتباطات با سایر کشورها نشود. بهویژه در رابطه با کشورهای غرب اروپا، باید روابطی بر اساس منافع ملی تعریف کرده و اختلافات را از طریق مذاکرات و تنشزدایی، با حفظ اصل اقتدار، حل و فصل کنیم. این رویکرد به ما کمک میکند تا توازن لازم را در سیاست خارجی خود حفظ کنیم.