فضای فیلم همانند سایر آثار کارگردان، خلوت و در بیشتر لحظات با ضرب-آهنگی کند همراه است، روشی که فرصت بیشتری به بیننده برای شناخت شخصیتها و موقعیت داستان می دهد.
در همان صحنه های ابتدایی فیلم متوجه شکاف در خانواده به خاطر ذهنیت پسر نوجوان در مورد نامادری اش می شویم. تعلیق موجود در ساختار فیلم باعث می شود که بیننده حس کند قرار است اتفاقی بیفتد، و حدس میزند که مربوط به حمله نیروهای عراقی به این منطقه باشد، اما نمی داند که چگونه و چه زمانی این اتفاق خواهد افتاد.
پس از مدت زمانی که نشانه های خطر جدی تر می شوند، لحظه بحرانی موعود فرا رسیده و دلهره به اوج خود در داستان می رسد، خانه آنها در محاصره چند سرباز عراقی قرار می گیرد که می خواهند به زور وارد شوند؛ صحنه و نماهایی که به خوبی ساخته و پرداخته شده اند و کشش و جذابیت لازم را برای ادامه همراهی بیینده فراهم می کنند.
نهایتا خانواده با همبستگی و مقاومت خطر را از خود دفع و بقای خود را حفظ می کند و این همبستگی موجب رفع شکاف میان خانواده می گردد. در نمای پایانی فیلم که اعضای خانواده سوار بر ماشین در حال خروج از منطقه خطر هستند و ظاهرا آرامش بعد از طوفان فرا رسیده، شاهد انفجارهای متداول توپ و خمپاره در حوالی ماشین در حال حرکت هستیم که نشان می دهند جنگ و خطر هنوز به پایان نرسیده، نه برای این خانواده و نه برای سایر خانواده ها و مردم.
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد