ژانرهای سریالها هم متفاوت بود؛ هم کمدی داشتیم و هم تراژیک چرا که در زمان اوج کرونا جامعه تلخیهایی زیادی را چشید. ازدست دادن عزیزان و پرپر شدن تعداد زیادی از کادر درمان، کم شدن دید و بازدیدها و... ازاین جمله بودند. البته اتفاقاتی هم میافتاد که امروز به آنها میخندیم. مثل شستن بستهبندیهای پفک و بیسکویت تا ضدعفونی کردن هر چه از بیرون وارد خانه میشد. گفته میشود سریالی تازه درباره این دوره زمانی از امشب راهی آنتن میشود که ما هم به همین بهانه نگاهی به برخی سریالها انداختیم که به طرق مختلف به کرونا پرداخته بودند.
کمدی با طعم کووید
کووید-۱۹ همان نوعی از ویروس کروناست که جان بسیاری را در جهان گرفت و در روند عادی زندگی همه ما اخلال ایجاد کرد. این موضوع و البته این عنوان دستمایه سریالی کمدی قرار گرفته است. نام سریال «بیست کویید» است که گفته میشود از امشب مخاطبان شبکه سه سیما میتوانند تماشاگر آن باشند. ماجرا از جایی آغاز میشود که کرونا اوج گرفته و جوانی مشهدی به نام محمدجواد به دلایلی وارد تیم گروههای جهادی میشود. بیستکویید با همین نام دوپهلویی که دارد، مجموعهای طنز به کارگردانی هادی حاجتمند و تهیهکنندگی رشید حاجتمند است که میخواهد روایتگر روزهای کرونایی باشد. رشید حاجتمند، تهیهکننده بیستکویید پیشتر در خصوص تولید این مجموعه که با حال و هوای کروناست، به جامجم گفت: از آنجا که ایران در اتفاق کرونا توانست عملکرد خوبی را از خودش به جا بگذارد ــ چه در مهار ویروس و چه در تولید واکسن ــ باید گفت کرونا مسألهای نیست که بتوان به راحتی ازآن عبور کرد. رهبری هم درسخنرانیهایشان مکرر به این موضوع پرداختهاند که کرونا را مثل شهید آوینی روایت کنید. برای همین است که سریالهای اخیر صداوسیما در مورد این ویروس منحوس ساخته شدهاست.
علی عامل هاشمی، بازیگر اصلی سریال هم درباره نقشش به جامجم بیان کرده بود: نمیتوان گفت محمدجواد ترسوست. درواقع یک شخصیت محافظهکار است که خیلی جنبههای مذهبی ندارد. البته که نماز میخواند و پایبند به دین است اما شاید بتوان گفت عضو گروه یا وصل به مثلا بچههای مسجد محل نیست. محمدجواد یک جوان عاشقپیشه است که دوست دارد آرامش داشته باشد و زندگی خودش را تشکیل دهد. درعینحال، معیارهایی برای ازدواج و انتخاب همسر دارد. او در نهایت برای رسیدن به دختری که دوست دارد، وارد یک جریان کرونایی شده و با بچههای جهادی که به کادر درمان کمک میکنند همراه میشود. یعنی در ابتدا وارد این جریان نمیشود اما بهخاطر هدف دیگری، وارد گروههای جهادی میشود ولی به مرور هدف ثانویهای که دارد، جای هدف اول را میگیرد.
روایت محرمانه از واکسن ایرانی
پیشرفتهای پزشکی کشور به خصوص در مساله کرونا با سنگاندازی دشمنان مواجه بوده است. این موضوع دستمایه سریال محرمانه قرار گرفت که امسال روی آنتن رفت.سریال ۲۴ قسمتی «محرمانه» در ژانر جنایی علمی، تولید مشترک صداوسیما و موسسه فرهنگی-هنری اندیشه شهید آوینی است. محرمانه به تهیه کنندگی سیدرامین موسوی، کارگردانی محمود معظمی و نویسندگی مهدی حمزه در بستر داستانی، روایتی واقعی از پیشرفتهای علمی دانشمندان کشورمان در حوزه پزشکی است که توطئه مغرضانه دشمن را در پی دارد تا با ایجاد اختلال، مانع از دستیابی ایران به موفقیتی بزرگ شوند. بازیگران این سریال به ترتیب حروف الفبا از این قرارند: لاله اسکندری، نسیم ادبی، آرش آصفی، احسان امانی، رضا توکلی، سولماز حصاری، علیرضا خمسه، الهام طهوری، پویان گنجی، فاطمه گودرزی، فریبا متخصص، مجید مظفری، ایرج نوذری، علیرام نورایی، رحیم نوروزی، زهیر یاری و... . محرمانه علاوه بر پربازیگربودن، در لوکیشن های زیادی هم مقابل دوربین رفت. معظمی پیش از این به ما درباره زاویه نگاه تازه این سریال به موضوع کرونا گفته بود: نویسنده محرمانه مهدی حمزه در قالب قصهای پرماجرا و پر تعلیق، شیوع کرونا پرداخته و هردو باهم نه با زاویهای جدید بلکه با پرداختی درست و منسجم در مورد این مقوله فکر کردیم.
قصه فرشتگان بی بال
امیرحسین عناینی یک سریال ۱۳قسمتی را دراصفهان ساخت که درزمانه شیوع ویروس کرونا میگذشت. این مجموعه روایت داستان زندگی خانواده حاج فتاح، معتمد محل است که پسرش نیما یک تعمیرگاه ماشین دارد و دخترش نیره پزشک است. لیلا دوست نیره که او هم پزشک است نامزد نیماست. نیکان پسر یکی از دوستان قدیمی حاج فتاح که سالها در آلمان زندگی کرده، برای فروش خانه پدریاش به ایران آمده که ویروس کرونا باعث میشود بازگشت وی به تعویق بیفتد.در سریال «فرشتگان بیبال» هنرمندانی چون رزیتا غفاری، آشا محرابی، فریبا متخصص، پرویز فلاحیپور، رحیم نوروزی، شهرام عبدلی، پویا امینی، فقیهه سلطانی، زهره حمیدی، افشین سنگچاپ، بهرام ابراهیمی، فرجا... گلسفیدی، زهره قاسمی، آرش جورکش، مهران هادی، حسین غیاثی، حجتالاسلام کیوان سرافراز، احسان طالبزاده، امید نعمتی، حمید سیچانی محمد ستوده، آرزو کلانتری، حورا رعد، دیانا اسماعیلی، سارینا سلطانی و... بازی کردند.
آزادی مشروط زندانیها
«آزادی مشروط» یک سریال با محوریت طنز درباره فعالیت گروههای جهادی، کادر درمان و پرستاران در ایام کرونا و مصائب و شیرینیهای این دوران است که مسعود دهنمکی تهیهکنندگی و کارگردانی آن را بهعهده دارد. این سریال با محوریت شخصیتهای سه زندانی که با آزادی مشروط مواجه میشوند روی آنتن رفت. دهنمکی پیشتر به جامجم درباره بهرهبردن از زبان طنز برای به تصویر کشیدن یک موضوع تلخ گفته بود: روزهای کرونا بهاندازه کافی تلخ و گزنده بود و ما نمیخواستیم کام مردم را تلخ کنیم، به همین دلیل از زبان طنز بهره بردیم و به فعالیت گروههای جهادی، کادر درمان و پرستاران در ایام کرونا، مصائب و شیرینیهای این دوران پرداختیم.
موج اول بیماری
سریال «موج اول» خط اصلی داستان خود را به کرونا اختصاص داده بود. به گفته تهیهکننده، هدف از ساخت این مجموعه نشاندادن فعالیت کادر درمان در روزهای ابتدایی شیوع کروناست که آنها با شرایط سختی که وجود داشت، در بیمارستان صحرایی حاشیه شهر حضور پیدا کردند تا اپیدمی کرونا ادامه پیدا نکند. در این فصل از سریال مهدی فخیمزاده، فریبا متخصص، محسن قصابیان، زندهیاد سیامک اطلسی، نیلوفر رجایی، کوروش سلیمانی، اصغر نقیزاده، آتش تقیپور و... بازی کردهاند. سعید کمانی تهیهکننده این سریال است. امیرسجاد حسینی، کارگردان سریال پیشتر بیان کرده بود: از آنجا که موضوع این سریال به روز و موضوعی بود که کل دنیا با آن درگیر شدند، به همین دلیل با ساخت این سریال میشد مسائل اجتماعی و روابط انسانی را بیان کرد. همچنین به نکات مهمی مثل مرگ، زندگی، گذشت و ایثار هم اشاره کردهایم. از طرفی نمیخواستم درام، درام پزشکی شود. چون موضوع سریال کروناست و این خطر وجود داشت که سریال به آن سمت و سو پیش برود. به همین دلیل مدام کنترل میکردیم که این اتفاق نیفتد.
همه گیری یک ویروس ناشناخته
سریال «همهگیری» ادامه سریال موج اول بود. سعید کمانی، تهیه کننده سریال همه گیری در خصوص این مجموعه پیشتر به جامجم گفته بود: قصه سریال همه گیری با همان قصه مشکلات کادر درمان و بحران های زمان کرونا آغاز میشود که تلاش شده کمبودهای آن دوران را نشان دهیم. درعین حال، قاچاق و فساد دارو را هم نمایش داده ایم. البته به نظرم مساله دارو و قاچاق آن خیلی جای کار دارد که میتوان بارها به آن پرداخت. حتی در جهان هم وقتی یک بیماری شایع میشود، سالها درباره آن فیلم و سریال تولید میشود. به همین دلیل به نظرمان یک نیاز ضروری برای جامعه است و موضوع آن کهنه نمی شود. مردم باید آمادگی داشته باشند که هر لحظه یک بیماری شیوع یابد.
کمانی بیان کرد: فصل اول که با عنوان موج اول بود، در ۱۱ قسمت تولید و روانه آنتن شد. بعد از آن، شرایط سختی به وجود آمد چون کرونا شدت گرفته بود. گاهی به ما میخندیدند که در این شرایط به فکر ساختن سریال هستیم. کارمان با وجود کمی و کاستی، نقاط مثبتی هم داشت و توانستیم گوشهای از کار کادر درمان و نیرو های جهادی فعال در دوران کرونا را نشان دهیم. ما درست در زمان اوج کرونا، سری اول را به نام موج اول پخش کردیم. تکمیل این جریان و اصلاح نقطه ضعفها نیاز به ادامه سریال داشت که ما در همه گیری آن را تکمیل کردیم. در فصل دوم نشان دادیم وقتی کل کشور درگیر سویه جدید ویروس کرونا شد، کادر درمان و نهادهای انقلابی چه کردند. البته برخی هم در این میان تلاش میکردند از قاچاق دارو برای خود کیسه بدوزند و با جان بیماران کرونایی بازی کنند. من مادرم را به دلیل تحریم دارو از دست دادم. خیلی های دیگر هم در شرایط تحریم از دست رفتند. به نظرم شرایط مان در دوران پیکهای کرونا مثل دفاع مقدس بود، یعنی در تلاش بودند تلفات کشورمان بیشتر شود. همین الان هم از هر شرایطی برای بحران سازی استفاده میکنند. لطف خدا بود که یک جریان جهادی با جان و دل وارد کمک به وزارت بهداشت شد و تلاش کرد تا در بیشتر نقاط، بیمارستان صحرایی بنا کند. همین تلاش بود که باعث شد کرونا را شکست دهیم. به همین دلیل به نظرم جای پرداختن به آن بازهم وجود داشت که درنهایت ما را به سمت ساخت فصل دوم کشید. این که برخی میگویند کشش ساخت محتوا درباره کرونا وجود ندارد، باید پرسید مگر میتوان گفت یک جنگ تمام شده و دیگر نیازی به تولید کار درباره آن نیست؟ به نظرم از رشادت این افراد میتوان دهها و صدها فیلم ساخت. همهگیری ادامه فصل قبل با اضافه شدن برخی کاراکترهای تازه است.
مهمان سرزده
«اصلان و رضا، دوستان دوران جوانی و رقبای کشتی چوخه بودهاند که دست روزگار مسیر آنها را از یکدیگر جدا کرده است. رضا پلیس شده و اصلان به کارهای خلاف کشیده شده است. چهار سال قبل رضا موفق به دستگیری اصلان میشود. حالا اصلان از زندان آزاد شده و در شب نوزدهم ماه رمضان که همه چیز تحت تاثیر شرایط ویژه کرونا قرار دارد، قصد انجام آخرین کارش و توبهکردن را دارد که با زدهشدن رد آنها توسط یکی از افراد رضا تمام برنامهریزیها به هم ریخته و رضا و اصلان مجدد مقابل یکدیگر قرار میگیرند و...» این خلاصهای از سریال تلویزیونی «سرزده» از تولیدات صدا و سیمای خراسان رضوی بود که از شبکه یک روانه آنتن شد. این سریال را میتوان نخستین مجموعه نمایشی دانست که کرونا در آن نقش داشت. بهادر اسدی، کارگردان و تهیهکننده این سریال است و بازیگرانی همچون زندهیاد علی انصاریان، بهرنگ علوی، رویا میرعلمی و... در آن بازی کردند.
ابر غمگین میبارد
کرونا هنوز قربانی میگیرد، هرچند دیگر مثل گذشته شنیدن نامش هراس به جانمان نمیاندازد اما همچنان میتوان راوی روایتهای ناگفته آن بود و از تاثیراتش بر اقتصاد، روان، آمارمرگ ومیر و... گفت. یکی ازسریالها با این محوریت ابر میبارد بود. فریده دریامج، سیماخضرآبادی، مجید پتکی و...ازبازیگران این سریال هستند. رضا معینی، کارگردان و تهیهکننده سریال «ابر میبارد» درباره ساخت این سریال مطرح کرده بود: قصه این سریال، مربوط به کرونا و شروع همهگیری این بیماری است. همانطور که میدانید، کرونا از رشت و قم شروع شد و همزمان با دیگر مناطق، بیشتر در این استانها بود که شدت گرفت. در حقیقت شروع کرونا و مواجهه کشورمان با این بیماری از همین دو استان بود، به همین دلیل احساس کردیم پرداختن به این مسأله و ثبت و ضبط کردن آن میتواند برای مخاطب جذاب باشد. در واقع این سریال مربوط به شیوع کرونا در گیلان و نحوه مواجه شدن با این بیماری است که به نظرمان تازگی داشت. کلیت قصه، همین بیماری است اما در فضای کلی سریال، قصههای فرعی دیگری هم شکل میگیرد؛ از معضلات اجتماعی تا مشکلات خانوادگی که در مجموع یک درام خانوادگی را شکل میدهد. وی ادامه میدهد: شخصیت اصلی سریال، یک پرستار است که آن را عامدانه انتخاب کردیم، چون به نظرمان آمد در بیشتر سریالها تنها به پزشکان پرداخته شده و مشکلات پرستاران کمتر به تصویر کشیده شده است. وقتی موضوع اپیدمی مطرح است، نقش پرستاران خیلی پررنگتر میشود که در کنار دیگر کادر درمان حضور دارند.
وی درخصوص وجه تمایز این سریال با دیگر سریالهایی که مربوط به کروناست، گفت: به نظرم ابر میبارد در میان دیگر سریالهایی که درباره کرونا ساخته شده، توانسته متفاوت ظاهر شود. برخی از این سریالهای مربوط به کرونا، مثل آزادی مشروط به شکل طنز روایت شده و برخی هم در اوج همهگیری کرونا بود و شاید بتوان گفت نگاه واقعگرایانه زیادی نداشته است، ولی این سریال با نگاه واقعی که دارد، متفاوت ظاهر شده است. نکته دیگری که سریال ما را با دیگر سریالهای ساخته شده درخصوص کرونا متفاوت میکند، ساخت آن در گیلان است. پیش از این سریالها بیشتر در تهران ساخته میشد و ابر میبارد را باید از آنها متفاوت دانست، چراکه اولین مواجهه مردم ایران با کرونا را در شهر رشت روایت کرده است. در واقع مردم گیلان را در مقابل این ویروس میبینیم آن هم در شرایطی که هیچ سابقهای درباره این بیماری نبود. به نظرم ظرفیتهای بهتری برای به تصویر کشیدن مواجهه ایران با کرونا وجود داشت که ما سراغ آن رفتیم.
همراه بوتیمار در ایام کرونا
نووز ۱۴۰۰ بود که سریال بوتیمار با فضایی کمدی روانه آنتن شبکه سه سیما شد. زمانی که از ورود کرونا به ایران حدود دوسال گذشته بود. در این سریال هم قصه در زمانی رخ میداد که کرونا در کشور و البته همهگیر و دردساز شده بود. مردم ملزم به زدن ماسک بودند و باورهای بامزه، اما گاه آزاردهندهای هم میان عموم درباره شستن و ضدعفونی کردن همه چیز وجود داشت. «بوتیمار» از همین ویژگیها برای نمکی کردن قصه خود بهره برد. مساله برگزاری مجازی برخی کلاسها، اوج گرفتن استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی، همچنین شستن و ضدعفونی کردن خریدهای خانه و... جزو همین موارد بود که در سریال دستمایه کمدی قرار گرفت. داستان این سریال در مورد خانوادهای به اسم خانواده گلابی است که قبل از شیوع ویروس کرونا، چهار خودرو از شرکت لیزینگ خریداری کردهاند تا آنها را بفروشند و خانه بزرگی برای مادر خانواده بخرند اما خودروها تحویل داده نمیشود تا اینکه پدر خانواده یعنی پرویز گلابی (با بازی حمید لولایی) متوجه میشود این شرکت کلاهبرداری بوده و برای پیدا کردن طلاهای خانم خود یعنی مریم (با بازی مرجانه گلچین) که به یکی از کارمندان لیزینگ داده بود عازم شمال میشود.