در سالهای اخیر، فضای پلتفرمهای نمایشی، این بستر را برای ایرج طهماسب ایجاد کرد تا با شخصیتهای عروسکی امروزی، وارد شود و با مردم ارتباط بگیرد. عروسکهای بچه، پشه، قیمه، کته، مگسی و ...، نسل جدیدی هستند که با مردم و روابط امروزی درگیر شدند و در گفتارها و کنشها، نکاتی را منتقل کردند که با اندک تأملی، تحولات اجتماعی امروزی جامعه ایرانی را میشد در آن یافت و با ذهن خود محک زد و نزدیکی یا دوری آن را با خود سنجید. تحول در گفتار مردمان امروزی، دوری از پردهپوشی و حجب و حیای سنتی و صراحت بعضا آزاردهنده و گاه سوقیابنده به ناهنجاری، در برنامه «مهمانی»، به عینه به کار گرفته شد و برای خانوادههای ایرانی بسیار عجیب بود و البته بداعت در نمایش آن را جذاب میکرد. رفت و آمدهای کلامی میان این شخصیتها یا حتی فرورفتن در قالب افراد از اقشار مختلف از مسیر نیش زدن پشه و هویت گرفتن جدید و ناپایدار، نیاز به مهربانی در جامعه امروزی و البته خشن که در پذیرش ایرج طهماسب و قیمه از سوی بچه دیده میشود، عدم اعتماد به یکدیگر که گاه در فروش گل توسط بچه و چگونگی دریافت پول آن بروز میکند، نمونههایی کوچک از روابط انسانی امروزی است که در این برنامه از سوی نویسندگانش و قطعا با هویت ایرج طهماسب طرح شده است. این تجربه امروزی، امسال در تلویزیون تحول دیگری پیدا کرد. یعنی با درگیر کردن عروسکهای برنامههای کلاهقرمزی ــ البته بهجز خود کلاهقرمزی و پسرخاله ــ از نسل قدیم با این عروسکهای نسل جدید، نوعی درگیری اجتماعی تازه را رقم زد. عروسکهایی که برند طهماسب در بیرون سیما بودند با عروسکهای قدیم همراه شدند و برای مدیریت بهینه و همینطور هضم موضوع از سوی بیننده، عروسکهای قدیم بهتدریج و شبی یک کاراکتر، به مجموعه وارد شدند.
نکته درگیری روابط انسانی نسل قدیم و نسل جدید، بهصراحت و روشنی در سری نوروزی این مجموعه مشاهده شد. دو نسل در برابر هم قرار گرفتند. نسلی که برای نمونه، حتی نام کوچک پدر یا افراد را صدا نمیزند و با عناوینی چون آقا و مانند آن به جلو آمده و نسلی که با اسم کوچک ایرج و مانند آن برخورد دارد. یا رودربایستی دیگری میان بچه و کاراکتر جیگر که جیگر از نسل قدیم با رعایت حالش، کسی به او خر نمیگفت اما بچه از نسل جدید معتقد است که واقعیت را باید بهصراحت بیان کرد و این دروغی بیش نیست که به او جیگر میگویند یا اسب و البته بهزعم نسل امروز که فکر میکند افراد در ظاهر هستند و کاری به هویت درونی آنان ندارند، معتقد بود که اگر دوست دارد به او اسب بگویند، برود جراحی زیبایی کند و گوشهایش را کوتاه نماید. طعنهای به این رفتار امروزی که سیرت افراد مهم است و نه ظاهر که با جراحی به تغییر آن ادعا داریم. حتی مباحث آقای همساده درباره رخداد کرونا، که معتقد بود خفاشی را بهعنوان حیوان خانگی نزد خود آورده بود و با گازگرفتن ساده دستش توسط خفاش، سویه ابتدایی کرونا ایجاد شده بود، که طعنهای به نگهداری حیوانات عجیب خانگی رواجیافته در جامعه ما داشت. حتی ماجرای خواب کته، که همیشه منتظر سوارکاری است بیاید و او را به عقد خود درآورد که طعنهای عام به افزایش سن ازدواج میتواند باشد و اینکه افزایش سن و عدم تأهل، افراد را وارد خیالپردازیهایی میکند یا آنان را پشت عناوینی چون رفتن به خارج برای تحصیلات عالیه برای توجیه مجرد ماندن میاندازد و مانند آن. چنین نمونههای جامعهشناسانه، در مجموعه نوروزی مهمونی کم نبود که با ریزبینی میتوان به آنها پرداخت. جسارت در این نوع طراحی کاراکتر، جسارت در رعایت ویژگیهای نسلی، جسارت در طرح موضوعات به زبان عام و مفهوم، به گونهای که حتی افراد با سنین پایین هم میتوانند از این مجموعه استفاده کنند، از ویژگیهایی است که در این مجموعه نوروزی با سیاست و کیاست نویسندگان و جناب طهماسب و همراهی اصولی دستاندرکاران شبکه نسیم، بروز و ظهور یافته است.