نقشه شوم افغان ستیزی

به عنوان مثال میتوان متوجه شد میزان تولید محتوا در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی نشان میدهد که در موضوع مهاجران افغانستانی در توییتر بیشتر از دیگر شبکههای اجتماعی بررسی شده است. بررسی گروههای کنشگر منتشرکننده محتوا با کلیدواژهها در موضوع موجمهاجرستیزی نشان میدهد سلطنتطلبان و منافقین مجموعا ۲۹ درصد، کاربران افغانستانی ۱۵ درصد، کاربران حامی انقلاب اسلامی ۱۴ درصد، فعالان سیاسی و مدنی (اصلاحطلبان و کاربران خاکستری) ۲۵ درصد و الباقی کاربران علاقهمند به مسائل اقتصادی، شعر و ادبیات، ورزش و فوتبال، آیتی و ... نیز با ۱۷ درصد در محتوای انتشاریافته سهم داشتهاند. سهم بالای کاربران سلطنتطلب و منافقین در محتوای منتشرشده، نشاندهنده تلاش جریان معاند برای تشدید فضاسازیها و تصویرسازیها از جمهوری اسلامی ایران به عنوان سیستم ناکارآمد در مدیریت مسأله مهاجران افغانستانی است. تا جایی که یکچهارم محتوای منتشرشده به دست فعالان سیاسی و مدنی داخل کشور است. این گروه از تاثیرگذارترین طیفها بربینش عموم کاربران خاکستری و بیطرف است و توانایی بسیج افکار بخشی از جامعه را به عهده دارد که با توجه به مشارکت ۲۹ درصدی آنان در این موضوع احتمالا شاهد افزایش اعتراضهای اقشار خاکستری در این رابطه خواهیم بود اما در این میان ۱۴ درصد از محتوای منتشرشده بهواسطه کاربران انقلابی بوده است تا قبل از هفته گذشته سهم کاربران انقلابی در انتشار محتوا حول موج مهاجرستیزی بسیار کمتر از مقدار فعلی بوده اما در هفته گذشته و در پاسخ به نفرتپراکنیها، نشر اکاذیب و تفرقه‎افکنیهای کاربران و رسانههای معاند، کاربران حامی انقلاب با ایجاد هشتگهایی نظیر برادران تنی و توفان توییتری حول آن به اعتبارزدایی از جریان اختلاف و هراسافکن که به سردمداری معاندین خارجی بهویژه سلطنتطلبان هدایت میشد، پرداختند.روند نمودارها نشان میدهد در ماه پایانی منتهی به سالگرد مهسا امینی، جریان معاند در کنار پیشبرد سایر محورهای خود برای ایجاد آشوب، دوباره در کشور موضوع اعتراضها به حضور مهاجران افغانستانی را نیز دنبال کرده است. روند ملایم و رو بهرشد نمودار در بازه ۱ الی ۲۱ شهریور، نشانگر این موضوع است. در بازه پنجروزه ۲۰ الی ۲۵ شهریور با افزایش خبرهای ضد و نقیض ضدانقلاب در محورهای مختلف موضوع مهاجرستیزی به حاشیه رانده شد اما در تاریخ ۲۵ شهریور که مصادف با سالروز فوت مهسا امینی بود، جریان معاند با بمباران گسترده و استفاده حداکثری از تمامی سوژههای خود به نفرتپراکنی تولید خشم و تهییج مردم به تخلیه خشم در خیابانها پرداخت که طبیعتا موضوع مهاجرین افغانستان نیز از این موضوع مستثی نبوده است.