تنوع در تولید
ازجمله مسائلی که در سالهای گذشته بیشتر از قبل به آن توجه شده، ژانرهایی است که در آن تولید محتوا شده است. حتی اگر فقط بخواهیم به مجموعههای تلویزیونی نگاه کنیم، این تنوع ژانر را بهخوبی میتوان مشاهده کرد. از تولید و پخش مجموعههای پلیسی گرفته تا مجموعههایی با رنگوبوی امنیتی که هرکدام بخشی از سلیقه مخاطبان را تامین کردهاند. اگر قدری دقیقتر به این مسأله نگاه کنیم، خواهیم دید که در سالهای پیش از این، تولید سریال محدود به چند ژانر خاص بود.
خستگیناپذیر مثل پاکنیت
محمود پاکنیت از همان زمانی که نقش حسام بیگ را در «روزیروزگاری» بازی کرده بود، توانست با آن سبیل تابدار و بیانی که داشت، توانمندی خود برای بازی در نقش خانها را نشان دهد. او در چند سال گذشته بیشتر در این نقشها بازی کرده و میتوان رد و نشانی از بازی او در نقش خان و در مجموعههایی مثل آتش و باد و گیلدخت گرفت.
منفی اما محبوب
شاید شهرام عبدلی را بیشتر با نقش منفی که در سریال «خط قرمز» داشت به خاطر بیاوریم اما در سالهای گذشته، نقشهای متنوعتری را ایفا کرده بود. زمانی که این بازیگر تلویزیون درگذشت، تیتر برخی از رسانهها به سمت بازیهای ضدقهرمانانهای بود که از خود بهجا گذاشته بود. او در این سالها در فیلم و سریالهای زیادی به ایفای نقش پرداخته بود و بازیهای متنوعی داشت اما هنوز هم نقش منفی او در سریال خاطرهانگیز خط قرمز به یاد بسیاری از مخاطبان مانده است. جالب اینجاست که قاسم جعفری، کارگردان خط قرمز در خاطرهای گفته بود که مرحوم عبدلی هنگام فیلمبرداری سکانس مرگش، زیر بار نرفت و اصرار داشت تا ته قصه بماند و زود کشته نشود.
مادرسوجان و هویتمحوری
در طول چند سال گذشته مسأله هویتمحوری و توجه به اقوام مورد تاکید بیشتر رسانهملی بوده کمااینکه در تولید و پخش مجموعه نونخ هم همین مسأله مورد تاکید بوده. بعد از پخش این مجموعه و استقبالی که مخاطب از آن داشت، توجه به این حوزه بیشتر شد. حالا با خبرهایی که از آماده شدن مجموعه مادرسوجان به گوش میرسد، میتوان گفت این مسیر ادامه دارد. مادرسوجان را از این منظر میتوان منطبق بر اهداف هویتمحوری سازمان صداوسیما دانست که فرهنگ مردم گیلان را در خلال روایت تاریخ معاصر، به تصویر میکشد. در واقع، ماجرای اصلی سریال و اتفاقاتش در دهه ۵۰ میافتد اما در فلاشبکها به سال ۱۳۱۰ برمیگردد و بخشهایی از آن سالها را به تصویر میکشد. قصه این مجموعه در چند فصل مقابل چشم مخاطبان قرار میگیرد. «سوجان» با محوریت شخصیت مقاوم زن ایرانی و توجه به نهاد خانواده، میتواند از چند زاویه، مسأله هویت ایرانی را روایت کند. این سریال روایتگر قصه زندگی سوجان، دختری گیلانی از دوره نوجوانی تا دوران مادری و مادربزرگی اوست و در همین دوران بخشهای مهمی از تاریخ معاصر ایران و گیلان روایت میشود. این مجموعه را باید در ادامه تولیدات رسانهملی برای نمایش فرهنگ ایرانی و هویتی دانست.
تنوع لوکیشن
شاید اگر پیش از این کانالهای تلویزیونی را جستوجو میکردیم، بیشترین چیزی که در سریالها میدیدیم، همان قابهای همیشگی بود که سریالهای آپارتمانی را میساخت. چیزی که باعث میشد تا مخاطب قصههای تلویزیونی را در همان قاب محدود تصاویر آپارتمانی ببیند. هرچند که همین قابها روزگاری در زمان پخش مجموعههایی مثل همسران جذاب و بهیادماندنی بود اما به مرور نیاز به تحول داشت. چیزی که در این سالها و در دوران تحول شاهد هستیم، مسأله تنوع لوکیشنهایی است که هرکدام یک نقطه تازه یا شهری دیدهنشده از ایران را در قاب تلویزیون به نمایش میگذارد. این تنوعی که از آن صحبت میکنیم شامل نشان دادن نقاط مختلف سراسر ایران میشود که حتی روستاها و نقاط دورافتاده را شامل میشود. درست مثل وقتی اولین قسمت نونخ روی آنتن رفت و توانست فرهنگ و سنتهای قوم کرد را بهدرستی به تصویر بکشد یا زمانی که بهدلیل کرونا، امکان حضور در همه هیاتهای عزاداری نبود و تلویزیون با تبدیلشدن به یک حسینیه بزرگ، نقاط دور ایران مثل روستاها را هم در حین این عزاداریها نشان میداد.
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
علی میرزابیگی، در گفت و گو با «روزنامه جامجم»:
«جامجم» روشهای مواجهه با کودکان در فضای مجازی و ضرورت سواد رسانهای بزرگترها را بررسی کرده است
درگفتوگو با دبیر مرکز مطالعات راهبردی جمعیت کشور بررسی شد