مهمترین مسأله در بحث ارتقا و تعالی تلویزیون، تولید آثاری است که بتوانند ضمن داشتن کیفیت، لبخند و شادی را برای مردم به همراه بیاورد. لبخند رضایت مخاطب است که باعث میشود سریالسازان انرژی بگیرند و باز هم حمیت به خرج دهند برای تولید محصولات جذاب.
سریالهای تلویزیون ملی هر کشوری باید سریالهایی باشد که المانهای ملی در آنها وجود داشته و هرچقدر این عناصر ملی در سریالی بیشتر باشد آن سریال بیشتر دیده میشود و بهتر ماندگار خواهد شد.
البته برخی، سریال ملی ساختن را با سریال تاریخی ساختن اشتباه گرفتهاند و کلی خرج دکور و لباس و گریم میکنند که بگویند کارشان ملی است، ولی، چون فلسفه ملیت را درک نکردهاند، سریالشان فقط در حد یکسری قاب پررنگ و لعاب باقی میماند. سریالی ملی است که ملیت ایران و ایرانی را بازنمایی کند و ورای اینکه در چه دورهای داستانپردازی میکند بتواند بر اصول اساسی زندگی ایرانیان که یکیاش خانواده است، تاکید کند.
سریالهای ملی باید سنتهای خوب ایرانی را زمینه داستانپردازی کنند و حتی اگر میخواهند آسیبهای مدرنیته را بیان کنند باز در نگاهی منطقی و بدونموضعگیری یکطرفه باشد.
سریالی موفق است که مضامین و حرفش برای مخاطب قابل درک و باور باشد و در آن دنیای تخیلی و بدون مابه ازا خلق نشود. طبیعی است سریالهایی که بدون نیازسنجی مخاطب ساخته میشود نمیتواند با مخاطب ارتباطی برقرار کند و هرچقدر قبل از تولید توجه به نیازهای مخاطب و علاقهمندیهایش مورد توجه قرار گیرد بیشتر و بهتر میتوان به نتیجه کار خوشبین بود.
سریالساز تلویزیون ایران باید بداند با مردمی بهشدت طرفدار اخلاقیات و حفظ ارزشهای خانوادگی روبهرو بوده و اینطور نیست که، چون در فضای مجازی نوعی پرده دری هست پس باید سریالهای تلویزیون را هم به همان سمت برد. سریالسازان باید بدانند وارث امثال علی حاتمی، اکبر خواجویی، داوود میرباقری، سیدضیاءالدین دری و... هستند که در تمامی آثار خود اخلاقیات را مبنای داستانپردازی کردند.
روزنامه جام جم