خاطرات کاغذی

شیر و موش

خاطرات کاغذی

زنبور  و  گل رز

ماجراهای زنبور دست و پاچلفتی که کارش شده بود بخور و بخواب.آخر تنبلی بود.این قدر که زنبورهای کندو از دستش به ستوه آمده و شکایتش را به ملکه بردند.وقتی ملکه متوجه شد چنین زنبوری در کندویش است به زنبورهای کارگر دستور داد هرچه زودتر او را از کندو بیرون کنند.
کد خبر: ۱۴۲۳۲۸۳
نویسنده مریم فلاح

بالاخره یک روز این زنبور نر بیکار و بی عار که از جمع اهالی کندو ترد شده بود،بی انگیزه و سردرگم راهی دشت شد. رفت و رفت تا به گل سرخی تنها برخورد کرد. زنبور ترد شده که همچنان از دست زنبورهای کارگر عصبانی بود، وقتی گل سرخ را تنها و بی دفاع دید با آزار و اذیت او سعی کرد برای خودش سرگرمی و دلمشغولی تازه ای پیدا کند. در نهایت خود را در پوششن گلبرگ رز استتار کرد تا به کندو برگردد.

زنبور ناقلا که به مفت خوری عادت کرده بود از همان بدو ورودش به کندو سعی کرد غذای زنبورهای نوزاد را بدزدد اما خیلی زود زنبورهای کارگر متوجه شده و حقش را کف دستش گذاشتند. این انیمیشن تک قسمتی با صدای گرم «اصغر افضلی» روایت می‌شد. 

زنبور  و  گل رز

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها