«پگاسوس» اسب افسانهای بالداری که وقتی مادرش مدوزا، توسط قهرمان یونانی پرسئوس، سر بریده شد؛ ناگهان از گردن بریده او ظهور کرد. پگاسوس،توسط «بلروفون» از نامآورترین قهرمانان اسطورهای یونان اهلی شد.هنگامی که بلروفون پسربچهای بود،آرزو داشت سوار بر پگاسوس شود اما مانند هرکس دیگری قادر به نزدیک شدن به این اسب افسانهای نبود. پس این چنین شد که او نصیحتهای پولیدوس غیبگو را درپیش گرفت. پولیدوس به او توصیه کرد شبی را در معبد آتنا بگذراند و به او هدایایی ارائه نماید.
درعوض،هنگامی که بلروفون در خواب به سر میبرد، آن ایزدبانو به رویای او آمده و افساری از جنس طلا به او اهدا کرده و چاهی را که پگاسوس از آن آب مینوشید را برای پیداکردنش مشخص کرد. صبح آن روز بلروفون از خواب بیدار شد و افسار را کنار خود پیدا کرد. او در بوتههای کنار چاه مخفی شد و منتظر ماند تا پگاسوس برای نوشیدن آب در لبه چاه خم شود،بعد از فرصت استفاده کرد و افسار را به دور سر پگاسوس انداخت. پگاسوس به آسمان پر کشید و سعی کرد بلروفون را از روی خود به زمین بیاندازد اما بلروفون اسب سوار ماهری بود و پگاسوس را به مبارزه طلبید. در نهایت پگاسوس قبول کرد که دارای ارباب تازهای شدهاست.
در این انیمیشن تضاد و ناهمگونی کاراکتر در جامعه ای با قوانین معمول و رویه ای خشک و متداول موجب بروز مشکلات و فاجعه برای او میگردد . در سکانس پایانی این اثر میبینیم که شخصیت شاعر نهایتاً میتواند به اشعار خوب دست یابد که برداشتی طنزگونه از این افسانه است.
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد