دنبال این میرویم که چطور سریعتر در جریان کوتاهترین اخبار قرار گیریم. در این میان آن چیزی که بیشتر از همه فدا شده، حقیقت زندگی است که روز به روز با همین برشهای کوتاه و گیرا، به حاشیه رانده میشود. انگار که عنوان بیشتر از متن اهمیت دارد و آنچه باید در متن قرار گیرد، به حاشیه رفته است. هر چیز مهمی فقط چند ثانیه توجهمان را جلب میکند و جایش را به خبر جذابتر میدهد. شاید بگویید خاصیت رسانه های مدرن همین است اما تلویزیون به واسطه نقش روشنگری و اطلاعرسانی که دارد، در برخی مواقع تلنگری به مخاطب میزند تا فراموش نکند که ممکن است مسیرش اشتباه باشد. برنامه «مکث» را باید از جمله این تلنگرها دانست.
برنامهای که با دکوری ساده و بیانی گیرا، تلاش کرده روایتی درست و دست اول از مرزهای میان واقعیت و حقیقت باشد. مکث مجموعهای از مستندهای کوتاه است که به بررسی موضوعات روز فرهنگی - سیاسی میپردازد. به عبارت دیگر، بررسی موضوعات فرهنگی با پشت پرده سیاسی، خط اصلی مکث است که با امکانات اندک و در اتاقی ۹ متری تولید میشود.
آن طور که تهیهکننده این برنامه که در قامت مجری هم حضور دارد میگوید، برنامه مکث تلاش کرده تلنگری برای مخاطبان باشد و برخی کلیدواژهها را برای مطالعه یا تحقیق بیشتر در اختیار آنها قرار دهد. جامجم برای بررسی جزئیات تولید و سرخط این برنامه، با یونس محمدی تهیهکننده و مجری برنامه مکث گفتوگو کرده است.
پخش برنامه مکث که پیش از این به عنوان یک برنامه مستقل از شبکههای اجتماعی و یوتیوب پخش میشد، بیانگر سرخطهای کلی و مشخصی است که برنامهسازان سراغ آن رفتهاند. سرخطی که به نظر میرسد برای ساختن یک کل، تکههای یک پازل را کنار هم جمع کرده است. اما این کل و پازلی که قرار است شکل بگیرد، چیست؟
یونس محمدی، تهیهکننده و مجری برنامه مکث در خصوص سرخط کلی این برنامه به جامجم میگوید: برنامه مکث تلاش کرده از همان قسمتهای اول، یک موضوع کلی یعنی سبک زندگی را به عنوان سرخط کلی، در نظر داشته باشد. تلاش کردیم پشتپردههای سیاسی مسائل فرهنگی را مورد بررسی قرار دهیم. واقعیت این است که سالهاست با ورود رسانه به زندگی مردم ایران و جهان، شاهد یک گرایش رسانهای بین مردم هستیم که سبک زندگیشان را بر اساس آنچه رسانهها میخواهند تنظیم میکنند. در عین حال، به دلیل اینکه این اتفاق به مرور و تدریجی وارد زندگی مردم شده، خیلیها آن را طبیعی تلقی میکنند و تصورشان این است که همیشه سبک زندگی ما این طور بوده. وقتی در برنامه مکث گریزی به گذشته میزنیم، میبینیم که سبک زندگیمان این نبوده و این پرسش را مطرح میکنیم که چرا به اینجا رسیدهایم. در این میان، وقتی سراغ تاریخ و برنامههای کلانتری میرویم که عموما صاحبان سیاست و رسانه در دنیا ساختهاند، به پاسخ درستی رسیده و متوجه میشویم که مثل همان اصطلاح برنامه، قورباغه پز شدیم. یعنی دمای آب به مرور بالا رفته و به اینجایی رسیدیم که امروز هستیم. این خط کلی برنامه مکث است: افشای پشت پرده سیاسی ماجراهایی که به سبک زندگی ما مرتبط است و اغلب ایجاد شبهه میکند. بیشتر هم با همین شبهات، اخبار غلط تولید میشود و گاهی به سمت تجاریسازی برخی زوایای زندگی ما حرکت میکنند.
سابقه تولید مکث
وی ادامه میدهد: من وقتی تاریخ را ورق میزنم، از نقطه اختراع دوربین و رادیو شروع میکنم؛ چون بسیاری از بحثهای ما مربوط به بعد از ورود رسانه و کار رسانهای است. هر موضوعی که به این کلانموضوع مرتبط باشد، در برنامه مکث سراغش میرویم؛ از زبان و خانواده گرفته تا سبد خرید و هر چیزی که به چیدمان زندگی امروزی ما مربوط باشد.
محمدی در خصوص سابقه تولید برنامه مکث در فضای مجازی هم میگوید: پیش از مکث، یعنی در حدود سه چهار سال قبل، پادکست تولید میکردم، کسی هم من را نمیشناخت و بیشتر دوستانم، مخاطب من بودند؛ البته من این دوستان را در دسته افراد تأثیرگذار در این کار قرار میدهم چون اغلب یا تهیهکننده و کارگردان بودند یا دستی بر آتش رسانه و پرورش داشتند. به همین دلیل شکافتن حقیقت برای آنها کمک میکرد که گروهی را آگاه و برای آنها که کار فرهنگی میکنند، برخی مسائل را روشن کنم. یعنی ابتدای کار مکث، برای عوام نبود. این پادکست به مرور منتشر شد و بعدتر، درخواست تولید ویدئو مطرح شد. فکری درباره این نکرده بودم که جلوی دوربین بروم و بخواهم چیزی را بیان کنم. در ابتدا شروع به ساختن برخی کولاژها از آرشیو کردم که گاهی همان حرفهای قبل و گاهی حرفهای جدیدتری بود که در طول مسیر پیدا میکردم. به هر حال من همیشه جویندهام و آنچه را که کشف میکنم با مخاطبانم در میان میگذارم. به مرور شروع کردم به ساختن کولاژهایی که از آرشیو تاریخی تا امروز میتوانست کنار هم به یک موضوع واحد برسد. بهتدریج احساس کردم بد نیست که جلوی دوربین بنشینم و برخی محتواها را در یوتیوب به اشتراک بگذارم. این محتواها با استقبال روبهرو شد. البته بخشی از این دیده شدن بهواسطه به اشتراک گذاشتن این محتواها توسط دیگران بود که در کانالهای دیگر منتشر میشد.
وی ادامه میدهد: بهنظرم اپلیکیشنهای اشتراکگذاری عکس یا پیامرسانها، شبکه اجتماعی محسوب نمیشود و بیشتر برای جنگ روانی ساخته شده است. شبکه اجتماعی به این معناست که یکسری مخاطب را پای صحبتهایمان بنشانیم و مخاطب دلش برای شنیدن صحبتها تنگ شود. از این منظر، سوشالمدیا بهمعنای پیدا کردن دوستان اجتماعی از هر نقطه از جهان است که در شبکه ما حضور فعال دارند و نظراتشان به بحث گذاشته میشود. بهنظرم این تعاملی است که هیچکدام از پیامرسانها ندارند و واقعا برای این کار ساخته نشدهاند. من احساس کردم بهعنوان فردی که جوینده است و میتواند برنامهسازی کند، یوتیوب بستر مناسبی برای شکل دادن یک شبکه اجتماعی است تا مخاطبانم را دور آن شبکه جمع کنم. به همین دلیل وارد یوتیوب شدم و بعد از ساختن چند قسمت، دوستان از تلویزیون پیشنهاد کردند که این برنامه روی آنتن برود. تغییراتی هم که دادیم برای این بوده که برنامه جدیتر باشد. چون پیش از آن شاید بهواسطه اینکه بسیاری از دوستانم مخاطب برنامه بودند، برخی چیزها را جدی نمیگرفتم؛ مثل ساخت موسیقی یا ریتم تدوین. در واقع محتوا همان بود و برخی تغییرات فرمی صورت گرفت. هرچند در تلویزیون هم تغییری اعمال نشد و سختگیری از جانب خودم بود که میدانستم قرار است میلیونها نفر از مخاطبان این برنامه را ببینند. در وقع میخواستم سر و شکل مرتبتر و قابلیت پخش از رسانه داشته باشد. در واقع در محتوا تغییری صورت نگرفت؛ چون اتفاقا محتوا باعث شد که تلویزیون اقدام به پخش آن کند.
کمک گرفتن از اطلاعات انباشت
تهیهکننده و مجری مکث میگوید: آنچه تا اینجا در تولید برنامه مکث به من کمک کرده، اطلاعات انباشت است؛ یعنی آنچه نوشته و دیدهام در کنار مشاهداتی که حس میکردم ممکن است گاهی مورد توجه عموم قرار نگرفته باشد؛ مثلا ممکن است رشد برخی فروشگاهها یا تغییراتی را که در فیلمها صورت میگیرد متوجه نشویم، چون حساسیت کمتری به آن پیدا کردیم. حتی ممکن است عموم مردم تصور کنند که در حال بهروزشدن هستیم، در حالیکه این بهروز شدن لزوما سودمند نیست. این اطلاعات انباشته که در طول این سالها شکل گرفته، دستمایه تولید اپیزودهای مکث شد. البته برای تکمیل هر قسمت باید برخی نکات تکمیلی را اضافه میکردیم چون ممکن است یک اتفاق، امتداد تاریخی داشته و در عین حال، مابهازای روز هم داشته باشد. برای همین برای هر قسمت، در هفتهای که تولید میکردیم، برخی فکتهای روز را پیدا کرده و اضافه میکنیم. من معتقدم که اتفاقهای امروز، در ادامه تاریخ است و تنها سر و شکل آن متفاوت شده است. در عینحال برای اینکه مابهازای روز را هم داشته باشیم، نیاز به جستوجو و پیدا کردن فکتهای روز بود. در واقع بیشتر فکتیابی را در طول تولید برنامه داریم.
محمدی درباره دکور ساده برنامه مکث اینطور عنوان میکند: دکور فعلی در درجه اول خواست من بود چون میخواستم به همان شکلی که در یوتیوب بودم وارد تلویزیون شوم تا مخاطب احساس نکند که بهواسطه ورودم به تلویزیون، فرم برنامه را تغییر دادهام. در واقع میخواستیم تلویزیون همان برنامه را نشان دهد، نه اینکه یک برنامه تلویزیونی ساخته شود. پخش مکث در تلویزیون بهنوعی اعتباربخشی به این برنامه بود و نمیخواستم این تصور ایجاد شود که چون یک برنامه تلویزیونی است، فرم آن را تغییر دادهایم. میخواستیم همان صداقتی که پیش از این داشتیم، روی آنتن تلویزیون هم رعایت شود. این برنامه را با امکانات خیلی کم و نیروی انسانی محدود تولید میکنیم که بهصورت تازه بعد از تولید، روی آنتن میرود. اینطور نبوده که دکور بسازیم یا قرار باشد سریدوزی کنیم. البته موضوعات برنامه، یک نخ اتصال به هم دارند اما معمولا به موضوعات روز هم ربط داده میشود.
دوربین، ما را لو میدهد
وی درخصوص صریح بودن زبان در برخی کلاکتهای این برنامه میگوید: قصدمان این نبوده. البته گاهی ممکن است شخصی هم باشد. مثلا ممکن است حس من نسبت به ضربهای که تفکر غربزده به کشور وارد کرده - و هنوز هم وارد میکند - در برنامه منعکس شود. احساس میکنم لطف خداوند بوده که برنامه مخاطب خودش را پیدا کرده. اینها همه حرفهایی است که به آنها معتقدم و هیچکس نمیتواند من را مجبور به گفتن چنین حرفهایی کند. دوربین بهراحتی گوینده را لو میدهد و اگر اعتقاد نداشته باشید، دوربین نشان میدهد حرفی که زدید واقعی نبوده. احساس میکنم چون تولید این برنامه از صمیم قلب بوده، به دل کسانی نشسته که دغدغه موضوعات این چنینی را دارند. از ابتدا زبانمان همین بوده و به این شکل هم خواهد بود.
تهیهکننده مکث در خصوص طیف سنی مخاطبان تصریح میکند: آنچه من در آنالیز یوتیوب و اینستاگرام میبینم، جمعیت ۱۸ تا ۳۵ سال، بیشترین مخاطبان برنامه مکث هستند. البته با توجه به قشر تحصیلکرده جوان که در کشور داریم، طبیعی است چون بیشتر این گروه سنی مسائل اجتماعی را دنبال میکنند و پیشبینی من این است که بیشتر تحصیلکردههایی هستند که دغدغه موضوعات مطرح شده در برنامه را دارند. البته از صدای افرادی که به ۱۶۲ پیام میفرستند هم میتوان فهمید که افرادی از گروههای سنی دیگر هم در میان مخاطبان هستند. مثلا پیامی که از صدایش میتوان فهمید مادر سن و سال دار است. همین نشان میدهد که مکث، طیفهای مختلفی از مخاطبان را جذب کرده اما اغلب، مخاطبان همان گروه سنی است که بیشترشان والدین جوان هستند.
وی درباره واکنش مخاطبان به برنامه میگوید: تا الان واکنشها مثبت بوده است. البته این مسأله گاهی مرا نگران میکند که چرا نقاط ضعف را بیان نمیکنند. واقعا انتظار این میزان واکنش مثبت را نداشتم. شاید مخاطب باور نکند اما از یک جایی به بعد احساس میکنم برنامه خودش به لطف خدا جلو رفته است.
گاهی تصاویر و کلمات بهدرستی سر راه من قرار میگیرند. باور نمیکنم آنقدر آدم پختهای باشم که به اذعان مخاطبان، یک برنامه اینقدر درست و دقیق جلو رفته باشد. تصورم این نیست که برنامه مکث یک فرم خیلی نوآورانهای داشته باشد، چون پیش از این هم یوتیوبرهای زیادی این کار را کرده بودند اما شاید از این جهت تازه باشد که در تلویزیون چنین فرمی نداشتیم. قبل از اینکه مجوز مکث بیاید، برخی از من میپرسیدند واقعا اجازه پخش این برنامه را میدهند؟ شاید دلیلش همین بود که پیش از این برنامه اینچنینی نداشتیم. اینکه مکث از شبکه یک - که رسمیترین شبکه است - روی آنتن برود هم خودش جای تعجب بود چون چنین مدل برنامهای از لحاظ قاب و رنگ و ریتم در این شبکه نداشتیم و این بخشی از روند تحولی در تلویزیون است. بازخوردها نشان میدهد تا الان مورد توجه مخاطبان قرار گرفته است.
حقیقت یا واقعیت؟
یکی از مواردی که در ابتدای برنامه مطرح میشود، کلیدواژههایی همچون واقعیت و حقیقت است. محمدی درباره بیان این دو کلمه و درک مخاطب از تفاوت آن، اینطور بیان میکند: تلاشما این بوده که به مخاطب تلنگر بزنیم. آن چیزی که در واقعیت مشاهده میکنیم چقدر حقیقت دارد. منظور ما مکث میان این دو و تحلیل آن برای رسیدن به حقیقت است.
انتظار نداریم مخاطب بلافاصله آن را درک کند اما انتظارمان این است فردی که جوینده است بعد از چند کلاکت از برنامه دنبال تفاوت معنایی این دو کلمه و دلیل تأکید ما روی تفاوتشان برود. معتقدم هر چیزی را که رسانه منتشر میکند باید یک بار از فیلتر خودمان بگذرانیم. من خیلی سخت پسند هستم چه در خرید کتاب و چه در دنبال کردن آدمها یا شنیدن اخبار. مخاطب را هم اینطور تصور میکنم و میگویم اگر من قانع نشدم، او هم قانع نمیشود. در نتیجه اول باید خودم قانع شوم و بعد آن را منعکس کنم. در برنامه مکث کلیدواژههای بسیاری مطرح میکنم که میتواند سرنخی برای آنهایی باشد که دنبال جستوجو هستند. هر برنامه مکث فهرستی از موضوعات است که نمیخواهیم همه را به شکل عمیق بررسی کنیم. این عادتی است که سوشال مدیا برای مردم ایجاد کرده که تنها اگر در پنج ثانیه اول جذاب باشد آن را تماشا میکنند، در برنامه تلویزیونی هم با عوض کردن شبکهها اتفاق میافتد. اما من دوست داشتم با همان روش شبکه اجتماعی، یعنی پنج ثانیه اول، پیش بروم و مخاطب با ریتم و موسیقی و موارد دیگر با برنامه همراه شود.
تهیهکننده و مجری برنامه مکث پیش از این بهعنوان چهره سال هنر انقلاب اسلامی خراسان شمالی برگزیده شده بود. او در این رابطه و تعلق خاطری که به انقلاب دارد، میگوید: من در یک دوره ایران زندگی نمیکردم و خیلی روی من تأثیر گذاشت. اسمش را سیلی حقیقت میگذارم که برای برخی ممکن است در چند ماه یا چند سال اول اتفاق بیفتد و برای برخی هم اصلا اتفاق نیفتد و همیشه تصور کنند مسیر درستی را دارند. وقتی از ایران خارج میشویم تازه قدر برخی چیزها را میدانیم. تازه متوجه میشویم باید قدر مسیر شروع شده در ۴۴ سال گذشته را بدانیم. من برای اولین بار جنگ را در خارج از ایران تجربه کردم. تازه متوجه شدم هر کاری که میکنم - حتی فعالیت اقتصادی که خیلیهایمان داریم - در سایه امنیت کشورمان است.
گاهی از طریق شبکههای اجتماعی به من میگویند تو پشت جمهوری اسلامی ایستادهای. در حالی که به نظرم ما پشت عقایدمان ایستادهایم و این جمهوری اسلامی است که از عقاید ما دفاع میکند. اتفاقا برای کسی که خارج از ایران زندگی میکند، صحبت از مسائل مرتبط با ایران چالشهای بیشتری دارد.
ما در ایران نهایتا با برخی اختلافنظرها مواجه هستیم. اما در آنجا، با یک روند مخالف ایران طرف هستیم که حرفهای مخالف را برنمیتابند. هر کسی میگوید آنجا آزادی بیان است، بهتر است برود و تجربه کند. البته برخی هم میپرسند چرا به ایران برنمیگردم. قطعا در فکرش هستم اما همانطور که رفتن مقدمات لازم دارد، بازگشت به ایران هم نیاز به انجام برخی کارها و مقدمات دارد. به این معتقدم که در اتمسفر ایران باید برای دفاع از ایران کار کرد و به همین خاطر
در فکر بازگشت به ایرانم.
موفقیت برنامه مکث از ۲ زاویه
رضا پورحسین - سرپرست سابق شبکه چهار: برنامه مکث از دو جنبه، خوب و تأثیرگذار است؛ یکی محتوا و دیگری زبان آن. به لحاظ محتوایی طرح برخی مسائل فرهنگی، اجتماعی و سیاسی که کمتر به آن پرداخته شدهاست، اما از برنامههای مستمر دشمن در استحاله هویت ایرانی ــ اسلامی بوده و هست. من گاهی فکر میکنم دشمنان ما از اینکه ما مسألهشناس خوبی نیستیم و بیشتر مشغول فرعیات بوده و در حاشیهها مشغول هستیم، در درون خود اظهار رضایت میکنند. به همین دلیل یک حرکت رسانهای درست و حساب شده که رفتار دشمن را افشا میکند، موجب حساسیت آنان میشود. ما باید سیاستهای بدخواهان را تحلیل و روشهای آنان بهویژه رفتار رسانهایشان را افشا کنیم، اما به یک شرط، و آن بیان مستند و مستدل مسائل است نه به شکل شعار و اعلام موضع. به قول بزرگان، ما نوکر دلیلیم. مخاطبان وقتی با بیان مستدل و مستند روبهرو میشوند، حرف منطقی را میپذیرند. تبیین درست به همین معناست.
اما به لحاظ دیگر، زبان این برنامه زبان هویت است. ضمن آنکه به لحاظ لحن، نوعی متانت را با توجه به اجرای حرفهای آن به مخاطبان ارسال میکند. متانت، عدم برچسب زدن، لحن خوب و روان و نداشتن چهره عصبی از توفیقات هر برنامه رسانهای خواهد بود. من فکر میکنم حرف خوب با لحن عصبی و به قول امروزیها، با لحن رو کم کنی! هیچ مخاطبی را نه تنها جذب بلکه اقناع هم نمیکند.
در زبان هویت، انتخاب واژهها، لحن و زبان بدن ناظر به تحریک هویت فردی، دینی، سرزمینی و حتی قومی است. آدمها نسبت به ریشهها و هویت خویش حساس هستند و به آن تعلق نشان میدهند؛ تعلق سرزمینی، تعلق دینی، تعلق فرهنگی. اگر مخاطبان آگاه شوند که هویت آنان مورد هجوم قرار گرفتهاست، واکنش نشان میدهند.
نکته دیگر صحبت کردن مجری برنامه «رو به دوربین» و صحبت مستقیم با مخاطبان است. این روش به ظاهر ساده اما به شدت تاثیرگذار است. حتی من معتقدم که مسئولان هم باید رو به دوربین و مستقیم با مردم صحبت کنند. این شکل، نوعی احترام به بیننده را القا میکند. در مجموع، آگاهسازی هویتی توام با لحن درست، از توفیقات مکث به شمار میرود. امیدوارم همین مسیر را ادامه دهد و فرم خوب خود را فدای محتوای بیشتر نکند.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد