در چند روز گذشته و از زمانی که مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی در ارتباط با تصدیگری ساترا و سازمان صداوسیما منتشر شد، بحثهای ریز و درشتی پیرامون آن شکل گرفت. بخشی از این نظرات متمرکز بر این بود که به نام نقد، هویت قانون، شورای عالی انقلاب فرهنگی و سازمان صداوسیما را زیر سؤال ببرند. افرادی که کنار هم قرار گرفتند تا سپاه ابرهه را شکل دهند و به پشتوانه پول های کثیف و از این بگویند که عمر شورای عالی انقلاب فرهنگی بهسر آمده و ساترا حقی برای نظارت بر نمایشخانگی ندارد. حتی کاریکاتورهای منتشرشده از سوی این جریان خاص نشان میدهد که تصور آنها از اجرای قانون، محدودسازی است اما نگاهی کوتاه به قانون و فعالیتهای ساترا در یک سال گذشته نشان میدهد که این نهاد همیشه تلاش کرده دست همراهی و همکاری را به سمت بخش خصوصی و پلتفرمهای فعال دراز کند. شاهد آن هم شورای مشورتی رصتاست که بخش زیادی از فعالان بخش خصوصی و صاحبان پلتفرمهای فعال در آن عضو هستند. هرچند که جریان خاصی که به آن اشاره شد، پیش از این هم تلاش کرده بود در کار این شورا مانع ایجاد کند و قانون را زیر سؤال ببرد. جامجم در گزارش پیشرو، نظرات بخش دیگری از نمایندگان در این خصوص را جویا شده و این قانونشکنی را از بازوی قوه مقننه پیگیری کرده است.
به گزارش جامجم، مسأله نظارت سازمان صداوسیما بر شبکه نمایشخانگی، درست زمانی صدای برخی جریان خاص را درآورد که متوجه شد قرار نیست رها بودن این فضا ادامه داشته باشد و ولنگاری ایجادشده در نمایشخانگی به پایان خود نزدیک شده است.
عدهای پول میگیرند فرهنگ را خراب کنند
به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، شبکه نمایشخانگی همچون دیگر رسانههای جمعی، در فرهنگسازی جامعه و تربیت اجتماعی مؤثر است. مجتبی یوسفی، نماینده مجلس درخصوص تأثیرگذاری نمایش خانگی بر جامعه و دلیل مخالفت با تنظیمگری ساترا و نظارت بر این شبکه، به جامجم میگوید: در موضوعات فرهنگی و اجتماعی در کشور باید به نظرات متفاوت توجه شود، ولی فراموش نکنیم در حوزه فرهنگ و موضوعات مرتبط به جامعه که بهصورت خاص تأثیر مستقیمی در نظام خانواده دارد، شاهد هستیم که فیلمهای نمایشخانگی در نوع فرهنگسازی جامعه، محتواسازی و تربیت اجتماعی خانواده نقشآفرینی میکنند. همیشه در فرهنگ ما موضوعات اصیل ایرانی مثل احترام به پدر و مادر، بزرگتر و موی سفید بزرگترها قابل احترام بوده اما بهتازگی شاهد هستیم که در برخی آثار حوزه نمایشخانگی ترویج خشونت و بیبندوباری صورت میگیرد که این مسأله خارج از حدود اصول تربیتی، آموزشی و فرهنگی جامعه ماست. درست است که فیلمهای مناسبی هم در این زمینه داشتهایم اما فراموش نکنیم به فرمایش رهبری، جاانداختن یک موضوع فرهنگی، با رسانه بیشتر ممکن است. این رسانه یک تیغ دولبه است که میتواند تأثیر مخرب یا آموزشی داشته باشد؛ به همین دلیل باید این بخش را ساماندهی کرد.
وی ادامه میدهد: در حال حاضر در بخشی از آثار شبکه نمایشخانگی، خشونت و خشونتگرایی ترویج میشود. هر جایی و هر مجموعهای یک ساز و کار مشخص دارد. حوزه فرهنگی و اجتماعی باید متولی داشته باشد؛ چراکه در غیر این صورت، هر کس در این زمینه هر چه به ذهنش رسید بیان میکند. اگر سیستم رگولاتوری در این حوزه نباشد، شاهد ساخت محتواهایی خواهیم بود که ممکن است بهعنوان مثال به یک قوم یا فرهنگ خاص اهانت کند. مثل برخی آثاری که میدیدیم به صورت مستقیم یا غیرمستقیم اهانت میکنند و این مسأله مردم را نگران میکرد.
یوسفی به مسأله خرده فرهنگها اشارهکرده ومیگوید: همه جای ایران تهران نیست. فرهنگها، مخصوصا خرده فرهنگهای اصیل کشور، همگی قابل احترام هستند. کسانی که در هر صنفی اجازه متولی بودن به رگولاتوری را به معنی نظارت و حمایت نمیدهند، از دو حالت خارج نیستند؛ یا یک هدف سیاسی - اجتماعی پشت آن دارند که با نبودنظارت میخواهند به آن برسند تا چیزهایی را که فرهنگ و اعتقادات مردم را مورد خدشه قرار میدهد به نمایش بگذارند، یا هدف مالی دارند. کما اینکه برخیها به اسم اتفاقاتی که افتاد مثل سیل یا زلزله منابع مردم را جمع کردند و به هیچ کس هم پاسخ ندادند. اینها مواردی است که اتفاق میافتد و میخواهند از این فرصت بدون نظارت استفاده کنند، میخواهند فرهنگ و اصالت خانوادگی ایرانی اسلامی را از بین ببرند. اینها افرادی هستند که درآمدهای آنچنانی دارند و نظارتی بر آنها صورت نمیگیرد.
برخی دنبال حاشیه هستند
نکتهای که در این میان باید به آن اشاره کرد، مسأله حاشیههایی است که یک جریان خاص برای اجرای قانون ایجاد کرده است. علیرضا سلیمی، نماینده دیگر مجلس شورای اسلامی معتقد است برخی نمیخواهند اجرای قانون در یک فضای قانونی جلو برود. او به «جامجم» میگوید: ای کاش آنهایی که مخالف اجرای قانون هستند، درباره وضعیت آشفته تولید فیلم در نمایشخانگی هم حرف بزنند. کسانی که انگار دوست دارند فیلمهایی با همان محتوای کتک زدن پدر منتشر شود و به صورت واضح برخی ارزشها را زیر پا بگذارند.
وی ادامه میدهد: همه باید بر اساس قانون عمل کنیم. بعضی خود را فراتر از قانون میبینند و مشکلشان همین است. این جریان برای این است که از هر حادثهای - کوچک یا بزرگ - میخواهند حاشیهای درست کنند و اجازه ندهند مسائل در یک فضای منطقی و استدلالی و گفتوگومحور پیش برود. این جریان به دنبال زیادهخواهی بوده و معمولا از هر چیزی به دنبال این است ابزاری درست کند برای کوبیدن دیگران و زیادهخواهیهای خودش.
سلیمی درخصوص پولپاشی یک جریان خاص و تزریق پول کثیف برای جلوگیری از اجرای قانون میگوید: اگر کسی حرف منطقی دارد باید با استدلال بیان کند و استدلالش شنیده شود که اشکالی هم ندارد؛ اما بعضی دنبال ایجاد هیاهو برای پیشبرد برخی اهداف خاص خود هستند.
بعضی افراد از اجرای قانون برآشفته شدند
اما مسأله فرهنگ و ارزشهای اخلاقی که یک جریان خاص آن را زیر سؤال میبرد جای بررسی بسیار دارد. مهرداد ویسکرمی از دیگر نمایندگان مجلس، در این رابطه معتقد است که فرهنگ و ارزشهای اخلاقی به هم پیوسته هستند و باید بر آن نظارت شود. وی در این خصوص به جامجم میگوید: بحث فرهنگ و ارزشهای اخلاقی در کشور یک مسأله به هم پیوسته و واحد است و این طور نیست که بتوانیم بگوییم جاهایی وجود دارد که اخلاق و ارزشهای دینی حاکم هستند و در جاهایی حاکم نیستند؛ چون اصولا در بیانات دینی و اعتقاداتمان، مسأله مدیریت فرهنگی بیان و بر آن تأکید شده است.
وی ادامه میدهد: یک سری از تولیداتی که مخصوصا در سالهای اخیر تحت عنوان محصولات خانگی یا خارج از حیطه اداری و حکومتی در بازار فرهنگی و خانوادگی رواج پیدا کردند و در بین مردم دست به دست میشوند، با ارزشهای اخلاقی، ملی و دینی جامعه همخوانی ندارند و حتی در تضادند. به طور طبیعی باید برای این مسائل تعیین تکلیف شود. این گونه نیست که اگر مطلبی مشکل داشته باشد از برخی مجاری غیرقانونی به دست مردم برسد تا هر بلایی که دوست داشتند بر سر فرهنگ و اخلاق کشور بیاورند. مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی به این دلیل بود که پیش از این برخی معتقد بودند ابهاماتی وجود دارد. حداقل تصویب آن این بود که خلأهای قانونی مورد ادعای افراد را سامان میداد. این مصوبه تلاش کرده این را تعیین تکلیف کند و به دلیل وظیفه ذاتی که بر عهده دارد، سعی کرده به بحث تولیدات فرهنگی و هنری جامعه سر و سامان دهد.
ویسکرمی میگوید: مصوبه اخیر شورای عالی انقلاب فرهنگی با فعالیتهای سازمان صدا و سیما هماهنگی دارد و فهم دقیق سازمان در این حوزه باعث این اختیار شده. حال باید پرسید مشکل کار کجاست که برخی ناراحت شدهاند؟ اگر کسی قصد دارد در چارچوب اخلاق و فرهنگ ملی و اسلامی فعالیت کند و هنجار شکنی نداشته باشد، چرا باید از قانونمند شدن این تولیدات نگران باشد؟ جای تعجب دارد که برخیها تا صحبت از قانونمندی میشود نگران و برآشفته میشوند و تلاش میکنند این را یک نوع ضد ارزش جلوه دهند. این مخالفت در حالی است که همین افراد در موارد دیگر، قانونمندی کشورهای دیگر را به رخ مردم میکشند. قانون برای زندگی بشر یک ضرورت است. سخن بر سر ملاکهای قانونگذاری است؛ چون کشورمان یک کشور اسلامی است و انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی حاصل خون چند صد هزار شهید است که بسیاری افراد برای برپا داشتن آن، رنج و مرارت بسیاری کشیدهاند.
این نماینده مجلس تأکید میکند: به طور طبیعی باید همه شئونات کشور با ارزشهای ملی و اسلامی هماهنگی داشته باشد و لازمه این کار، هم قانون و هم نظارت بر اجرای آن است. به نظر میرسد برخیها دچار یک بام و دو هوا هستند و وقتی صحبت از کشورهای دیگر میشود، هر کاری که انجام میشود را موجه جلوه میدهند و حق قانونی حکومت میدانند. مثلا در ترکیه بحث ورود بانوان محجبه به دانشگاه طبق قانون ممنوع است با این که یک کشور اسلامی است یا در فرانسه کسی نمیتواند با حجاب وارد دانشگاه شود و این را نشانه قانونمندی آنجا حساب میکنند. چرا وقتی به جمهوری اسلامی میرسیم که مبتنی بر قانون اساسی است و طبق اصل چهارم قانون اساسی باید قوانین و احکام اسلامی در همه قوانین و مقررات کشور حاکم باشد، این قانونمندی را مسأله منفی حساب میکنند؟ انگار جایی که در تقابل با بندگی خدا و ارزشهای دینی است، بهبه و چهچه میکنند و وقتی به بندگی خدا میرسد و ارزشهای دینی که در راستای سعادت و تعالی انسان است، شروع به جوسازی میکنند. نباید به این جوسازیها توجه شود. کشور قانون دارد.
وی ادامه میدهد: قانونی که هست باید با قدرت و قوت اجرا شود و در کنار اجرای قانون که یک کار عملی است، ملاک در عمل قانون است، یعنی هیچ گاه نمیشود هر کسی به رأی و نظر خود عمل کند و جامعه ثبات و آرامش خود را داشته باشد. ملاک، قانون است و قانون هم توسط نهادهایی اجرا میشود که صلاحیت این کار را دارند و در همه جای دنیا همین است. مسأله دیگر این است که رسانهها و شبکههای اجتماعی بهجای ناسزا، فشار روانی و تمسخر، باب گفتوگوی منطقی واندیشمندانه را در جامعه رواج دهند و در عین حال مجریان قانون نباید به هیاهو، جنجال و مسائلی که خارج از این منطق عرضه میشود، توجه کنند بلکه باید قانون را با قوت و قدرت اجرا کنند، چون صدا و سیما نهاد رسمی است و باید پاسخگو باشد. اگر مسئولیت متوجه صدا و سیما باشد و تخلفی رخ دهد، میدانیم باید یقه چه کسی را بگیریم.
ویسکرمی تصریح میکند: اگر این حوزه رها باشد، قطعا با هزینهای که دشمن در باب جنگ رسانهای و جنگ فرهنگی میکند، اخلاق جامعه را فاسد میکند و پولهای کثیف و حرامی که صرف فروپاشی خانواده و ضربه زدن به فرهنگ، دین و اعتقادات مردم است، وارد میشود و حتی فضا را بر آن جو سالم رسمی تنگ میکند. هدف برخی، منفعت مادی است و برخی از اینها از هیچ استدلالی فروگذار نمیکنند و هر اقدامی را برای کسب درآمد انجام میدهند. همین هم میشود که دشمن پشت این جریان قرار میگیرد و ضربههایش را از طریق این مجاری غیررسمی به فرهنگ، اخلاق و جامعه وارد میکند. اگر متولی مشخص باشد، کاملا پاسخگویی اتفاق میافتد و اگر اشکالی پیشآمد، میدانیم یقه چه کسی را بگیریم و چه کسی پاسخگوست.
فصل مشترک سخنان ۳ نماینده مجلس
تبیین یک موضوع فرهنگی، با رسانه ممکن است
حوزه فرهنگی و اجتماعی باید متولی داشته باشد
انگیزه هجمههای بیمنطق افراد دریافت پول کثیف است
برخی دنبال رواج ضد ارزش هستند
آثار ضد فرهنگی باید تعیین تکلیف شود
افراد ضدقانون، قانونمداری کشورهای دیگر را به رخ ما میکشند
اگر نمایش خانگی رها باشد، پولهای کثیف به فرهنگ و دین آسیب میزند
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد