جهاد در راه اعتلای فرهنگ و مطالعه

...گیرم که سحر رفته و شب دور و دراز استدر کوچه خاموش زمان، گام شمایید پیرایه یغمایی اهالی ادبیات از جنس عشق هستند. کارشان، فکر، ذهن و اندیشهشان، رزق و روزیشان زیاد باد که آن هم خواهی نخواهی از همین دریچه است.نمایشگاه کتاب۱۴۰۲ بعد از چند سال کسادی ایام، با حضور عاشقان این عرصه، محفلی دوباره ساخت تا شریانهای خشک، جریان تازهای بیابند. نشست و برخاستها همه با کتاب بود و از کتاب. برنامهسازان، مدت ۱۰روز مجاهدت کردند تا آنچه در پیشخوانهای کتاب است به ویژه تازهرسیدهها را به اهلش عرضه کنند، یکی از آن برنامههای جریانساز که اوضاع کتاب را ورز میداد، برنامه «جلد دوم» بود که با حضور عوامل ادبدوست و ادبیاتدان، امتیاز خوبی در این عرصه و برهه زمانی کسب کرد. برنامه جلد دوم با حوصله و سر صبر ساخته شد، کارگردان در پی صمیمیت، درِ خانه و محل کار نویسندگان را میزد تا به مردم بگوید زندگی آنها شبیه شماست، بیایید ببینید ولی عشق و روزگار کار آنها را به قلم کشانده همان قسمگاه مقدس.جلد دوم که از شبکه اینترنتی کتاب و شبکه چهار پخش شد، احتمالا در اذهان بینندگانش که حتما بخش زیادی از آنها اهالی فن هستند، باقی خواهدماند؛ چرا که نشستهای حرفهای با مولف و ناشر و همزمان پرداختن به چندوجهِ کارِ تالیف و چاپ، ثواب بجایی بود. رمان «معجزهی معلق» یکی از ۱۰انتخاب جلد دوم بود که در این دوره از نمایشگاه بررسی و ارزیابی شد. به عنوان نویسنده این کتاب، آنچه دیدم و آنچه اتفاق افتاد چیزی جز مجاهدت نبود. خواندن و بررسی کتابها و انتخابشان از جانب عوامل زحمتکش برنامه یکطرف، طراحی و ساخت برنامه که خود پروژهای طاقتفرسا و طولانی بود از طرف دیگر، قطعا جهاد در راه اعتلای فرهنگ و مطالعه بود. در نهایت نمیشود ابعاد این کار را به طور کامل بررسی کرد، خداوند سلامت و فرصت دیدن نتیجه مطلوب برگرفته از عملشان به فعالان این حوزه عطا فرماید.