در نشست عوامل فیلم سینمایی «بازیوو» در تحریریه «جام جم» بررسی شد:

سرمایه‌گذاری برای فیلم کودک پُرخطر است

غول بزرگ سرزمین بازیوو به نام «سیلوس» چون از بچه‌ها بسیار شکست خورده، خسته شده و می‌خواهد برنده شود، اما از آن‌طرف «ماپان»، مخترع بازی‌ها و خالق سرزمین بازیوو برای نجات سرزمینش از چنگال این غول بزرگ به دنبال پیدا کردن یک قهرمان از میان بچه‌های زمین است و ژوبین پسربچه‌ دست‌ و ‌پا چلفتی بدترین انتخاب ممکن برای این کار است.
کد خبر: ۱۳۷۹۰۱۵
نویسنده ساناز قنبری - گروه فرهنگ و هنر

چون او اعتماد به نفس ندارد، اما در ادامه داستان می‌بینیم که ماپان اعتماد به نفس ژوبین را تقویت و در نهایت ژوبین بر این غول بزرگ غلبه می‌کند. این خلاصه‌ای است از فیلم سینمایی «بازیوو» که مدتی است در سینما‌های تهران و شهرستان‌ها اکران آن آغاز شده است. این فیلم البته در سی و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم کودک و نوجوان روی پرده رفت و توانست چند جایزه این رویداد ازجمله پروانه زرین بهترین کارگردانی سینمایی ایران، بهترین فیلمنامه سینمایی ایران، جایزه ویژه دبیر جشنواره در بخش کسب و کار و دیپلم افتخار جایزه مرکز توسعه سینمای کودک را از آن خود کند. «بازیوو» از متفاوت‌ترین تجربه‌های سینمای کودک و نوجوان است و به جرات می‌توان آن را مصداق بارز یک فیلم خانوادگی و استاندارد دانست. ایده خلاق فیلم و البته شالوده طنز آن باعث شد تا در تحریریه جام‌جم میزبان امیرحسین قهرایی (کارگردان) و غلامرضا موسوی (تهیه‌کننده این فیلم و همچنین رئیس اتحادیه تهیه‌کنندگان سینمای ایران) باشیم و با آن‌ها به گفتگو بپردازیم.

آقای قهرایی، آنچه در آثار شما (چاق و لاغر، علی کوچولو، سفر پرماجرا و...) بسیار محسوس است این که هر چند فیلم‌ها یا مجموعه‌های شما در ژانر کودک و نوجوان است، اما بزرگسال هم از تماشایش لذت می‌برد. اولویت شما ساخت فیلم درباره کودک است یا برای کودک؟

امیرحسین قهرایی، کارگردان: بچه‌ها را که کسی پای تلویزیون نمی‌نشاند، آن‌ها خودخواسته می‌نشینند و کارتون تماشا می‌کنند. در ژانر کودک و نوجوان هم هر چند مضمون داستان برای کودکان است، اما کودکان جدا از والدین و جامعه بزرگسال نیستند و در روح تمام آدم بزرگ‌ها کودکی نهفته است؛ بنابراین وقتی قصه‌ای برای کودکان به تصویر کشیده می‌شود که در آن قهرمان به درستی تعریف می‌شود، بزرگسال هم با علاقه می‌نشیند و آن را تماشا می‌کند.

پس بدون این‌که مولفه خاصی را برای جذابیت این ژانر برای بزرگسال رعایت کنید فیلم‌تان به دل مخاطب بزرگسال هم می‌نشیند؟

قهرایی: نه، کار خاصی نمی‌کنم. فقط قصه‌هایی که انتخاب می‌کنم جذاب است و قهرمان دارد، یعنی صرفا نمی‌روم سراغ چیزی که منحصرا مربوط به جهان کودک باشد.

درعصر کنونی که ارتباط کودکان و نوجوانان با شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌ها به طور چشمگیری فزونی یافته، چه شد که به فکر ساخت فیلم سینمایی در ژانر کودک و نوجوان افتادید؟

قهرایی: میثم معراجی (جانشین تهیه‌کننده) سناریویی داشت که سلمان خورشیدی (نویسنده) آن را نوشته بود. این سناریو در ژانر کودک بود و جلوه‌های رایانه‌ای زیادی داشت. به همین دلیل میثم معراجی از آنجا سابقه کاری‌ام را در فیلم کودک و همچنین جلوه‌های ویژه رایانه‌ای می‌دانست از من درخواست همکاری کرد. داستان را خواندم و آن را دوست داشتم و به همین دلیل از این پیشنهاد استقبال کردم.

غلامرضا موسوی، تهیه‌کننده: میثم به‌عنوان دستیار و جانشین من همیشه مشغول فعالیت است. ایشان و سلمان خورشیدی، نویسنده فیلمنامه سر قصه «بازیوو» با هم به نتیجه رسیدند و بعد از این‌که طرح بخش اول فیلمنامه آماده شد، میثم فیلمنامه را به من ارائه داد و نظرخواهی کرد. کار بسیار خوبی بود و به گمانم جزو کار‌هایی است که برای بچه‌های قرن۲۱ ساخته شده. چون همانطور که می‌بینید بعضی از فیلم‌های کودک و نوجوان ما همچنان در قرن۲۰ میلادی باقی مانده‌اند! این‌طور شد که با فیلمنامه موافقت کردم و از ایشان خواهش کردم کارش را ادامه دهد.

چون فیلمنامه با توجه به تغییرات دنیای امروز و با سبک جدید نوشته شده، می‌گویید بازیوو مطابق سلیقه و خواست کودک و نوجوان امروز است؟

موسوی: بله، در دنیای کنونی گیم و رسانه‌های دیجیتال، دنیای پیرامون بچه‌ها را احاطه کرده و دیگر به این بچه‌ها حتی نمی‌توانید بگویید چطور متولد شدی، چون با یک جست‌وجو کشف می‌کنند. امروز دیگر شبکه‌های مختلف تلویزیونی در دسترس بچه‌هاست، از پلتفرم‌های مختلف می‌تواند استفاده می‌کنند و اگر کمی به زبان هم علاقه داشته باشند، می‌توانند به امکانات بیشتری دسترسی پیدا کنند. امکاناتی که البته برای کودکان مجاز است. وقتی شرکت والت دیزنی آثاری را با به کارگیری مدرن‌ترین تجهیزات در اختیار کودکان و نوجوانان سراسر دنیا قرار می‌دهد، ما در ایران نمی‌توانیم هنوز پایبند چارچوب‌های ساخت آثار کودک در ۵۰-۴۰ سال پیش باشیم. باید بپذیریم که سطح سلیقه و توقع بچه‌های نسل امروز افزایش پیدا کرده است. این‌که دو تا حیوان را برداریم و ببریم در جنگل تا برای بچه‌ها شعر و آواز بخوانند، بچه را اقناع نمی‌کند. ضمن این‌که در دنیای کنونی وقتی می‌گویید کودک و نوجوان، از شش تا ۱۶سال را در بر می‌گیرد. ما با نسلی مواجهیم که به شدت باهوش است، می‌داند چه می‌خواهد و سرش هم کلاه نمی‌رود؛ بنابراین برای این نسل باید قصه‌هایی تولید شود که هم از پشتوانه غنی فکری و فرهنگی برخوردار باشد و از سطح بین‌المللی آثار کودک و نوجوان هم پایین‌تر نباشد. تهیه‌کننده اجرایی کار بیشتر میثم معراجی بود و اثری که همراه با استاد قهرایی تولید کردند به جرات از به‌روزترین آثاری است که در این ژانر در سینمای کودک و نوجوان ساخته شده. در شکل‌گیری این فیلم جلوه‌های ویژه رایانه‌ای نقش به سزایی داشت و متخصصان زیادی باید روی آن کار می‌کردند که مثلا وقتی یک نفر از طبقه بیستم پرت می‌شود، کودک آن را باور کند. همان‌طور که گفتم کودک نسل امروز باهوش است و نمی‌توان او را گول زد. باید قصه فیلم یا سریال را باور و با آن ارتباط برقرار کند تا از آن تاثیر بگیرد. بچه‌های نسل ما شاید با یک آدمک یا یک ماشین چوبی سرگرم می‌شدند، اما بچه‌های این نسل با این چیز‌ها سرگرم نمی‌شوند. چون نوع سرگرمی‌شان، خواسته‌ها و توقعات‌شان از جهان متفاوت شده. بچه‌های این نسل دیگر به کم قانع نیستند. بار‌ها دیده‌ام میثم معراجی (که داماد من هم هست) با نوه‌ام گیم بازی می‌کند، برای هم به قول معروف کری می‌خوانند و اگر جایگزین صدای نوه‌ام صدای یک بزرگسال می‌شد من با نوع دیالوگ‌هایشان واقعا فکر می‌کردم دو بزرگسال هستند که اینطور با هم بحث و بازی می‌کنند. در مجموع می‌خواهم بگویم نسلی در حال رشد است که آگاه است و اگر فیلمی نتواند در مدت یک ساعت و نیم در سالن سینما سرگرمش کند بی رودربایستی آن را پس می‌زند و تا پایان آن را همراهی نمی‌کند. گرچه بازیوو باید دو سال پیش اکران می‌شد و با توجه به گسترش کرونا اکران عمومی‌اش به تعویق افتاد، اما امروز با حداقل شرایط در اکران روی پرده سینما‌ها رفته و البته با همین شرایط حداقلی هم توانسته نظر کودکان را به خود جلب کند.
 
یعنی شیوه روایت و نگاهتان به دغدغه و خواست کودکان امروز در بازیوو به گونه‌ای بود که توانست آن‌ها را اقناع کند؟
موسوی: بله، فکر می‌کنم توانستیم به هدف‌مان برسیم. من دو جا این قضیه را آزمایش کردم. می‌خواستم بدانم حس و حال بچه‌ها بعد از تماشای این فیلم چیست. بعد از این‌که دوستان در جشنواره فیلم کودک و نوجوان آن را به نمایش گذاشتند بازخورد خوب مخاطبان را دیدم و همچنین بعد از اکران عمومی. عادتم است که زمان اکران عمومی فیلم‌هایم، در سالن‌های نمایش دهنده می‌روم و حرف‌های مردم را چه در داخل سالن و چه بیرون از سالن می‌شنوم. برای بازیوو هم همین کار را کردم و از برآیند نظرات و حرف‌های مردم بعد از تماشای فیلم راضی بودم. البته در جشنواره کودک مواردی مثل اسپشیال افکت و... فیلم ناقص بود، اما دبیر وقت جشنواره اصرار داشتند که حتما بازیوو به جشنواره برسد. بعد از اتمام جشنواره دوستان زحمت بسیاری کشیدند و کار را تمام کردند. به نحوی که امروز فیلم بسیار جذاب‌تر از اکران جشنواره‌ای‌اش است.

آقای قهرایی، شما در این فیلم به مقوله فانتزی و تخیل پرداختید. اتفاقی که در سینمای ایران خیلی کم سراغ آن می‌روند. به نظرم پشت این فانتزی تفکر خاصی از سمت شما نهفته است. چه هدفی از این کار داشتید و با چه ذهنیتی سراغ ساخت فیلمی فانتزی برای کودکان رفتید؟

قهرایی: من و میثم معراجی و سلمان خورشیدی سه ماه روی قصه اولیه بازیوو کار و بازنویسی‌اش کردیم تا چیزی شد که امروز شما بر پرده سینما می‌بینید. آن سه ماه را خیلی تلاش کردیم. با میثم معراجی می‌رفتیم جا‌هایی که بچه‌ها گیم بازی می‌کنند، می‌ایستادیم و گیم‌ها را نگاه و با آن‌ها بازی می‌کردیم. درست مثل خود بچه‌ها و خیلی هم لذت می‌بردیم. به نوعی خودمان را بردیم در جهان بچه‌ها؛ رفتیم جهان بچه‌ها که ببینیم چه چیزی را دوست دارند و... و بعد از همان گیم‌ها ایده پیش برنده داستان را گرفتیم. به عقیده من کودکان به داستان نیاز دارند، آن‌ها با داستان رویا می‌سازند، تخیل می‌کنند و در آن تخیلات برای خود هدف تعریف می‌کنند. بازیوو این فضای فانتزی را در اختیار کودکان می‌گذارد.

در بازیوو هم هر آنچه تصور می‌کردید را به تصویر کشیدید؟

قهرایی: بله، هرچه می‌خواستیم را ساختیم و البته فشار زیادی هم به انیماتورمان آوردیم.

بازی گرفتن از بچه‌ها سخت بود؟

قهرایی: هم سخت بود و هم خوب. به هر حال بچه هستند دیگر.

بعد از سال‌ها فعالیت در عرصه تهیه و تولید فیلم، فکر می‌کنید در درجه‌بندی سینمای کودک و نوجوان و فاصله‌گذاری دقیق بین مراحل رشدی و ساخت فیلم‌های متناسب با سن کودک در هر دوره رشد رعایت می‌شود؟

موسوی: خیر. حدودا دو-سه سال پیش در دوره معاونت دکتر انتظامی مبحث درجه‌بندی سنی برای آثار سینمایی بسیار مطرح بود، اما یکسری از دوستان برای همین درجه‌بندی به دیوان عدالت اداری شکایت کردند! مثل هر حوزه دیگری، یکسری غیرمتخصص هزار، اما و اگر آوردند که جلوی این طرح را بگیرند. در حالی‌که آقای انتظامی سعی داشت با برنامه‌ریزی گروه‌های سنی را درجه‌بندی کند؛ همان‌طور که کتاب‌های کودکان و نوجوانان در کانون پرورش فکری درجه‌بندی می‌شوند. ما هم به عنوان فیلمساز و یک فعال در صنف سعی در حمایت از ایشان داشتیم. چون به نظرمان کاری بسیار صحیح بود. درجه‌بندی باعث می‌شد پلتفرم‌ها و شبکه‌های نمایش اینترنتی هم کم‌کم عادت کنند و یاد بگیرند که چه فیلمی برای چه سنی از کودکان‌شان مناسب است. حتی قرار بود در خصوص این درجه‌بندی سنی از یکسری روان‌شناس و فعال در حوزه کودکان و نوجوانان هم بهره برد که در نهایت نشد. متاسفانه ما در بسیاری مواقع آدم‌ها نه بر اساس تخصص بلکه بر اساس این‌که فلان آدم را می‌خواهند بزنند یا از فلان آدم می‌خواهند انتقام بگیرند حرفی را می‌زنند یا کاری را انجام می‌دهند! حتی تجربه داشته‌ام و فیلمی تهیه کرده‌ام که در جشنواره فجر اکران شده، قوه قضاییه هم آن را دیده، اما برای آن که فلان مسئولی که آن را تایید کرده به قول معروف بزنند مانع از اکران عمومی‌اش شده‌اند و می‌شوند! از مشکلاتی که ما در کشورمان داریم، این است که به جای این‌که فکر کنیم همه باید یک مسیر را طی کنیم و به یک نقطه برسیم، سعی می‌کنیم به هم پشت پا بزنیم، همدیگر را دور بزنیم، سد راه هم شویم و.... اگر این اتفاقات و این رویه در کشور ما رخ نمی‌داد قطعا رشدی که لایقش بودیم بهتر اتفاق می‌افتاد. درجه‌بندی سنی در سینما هم شامل همین شد. مسئول درستی بر اساس ایده و نگاهی اصولی می‌خواهد کاری انجام دهد، اما عده‌ای دیگر به دلایلی نامعلوم جلوی او را می‌گیرند!
 
و بر همین اساس جلوی راهی که باعث می‌شد والدین از طریق آن تصمیم آگاهانه‌ای در مورد انتخاب فیلم برای تماشای کودکان‌شان بگیرند، گرفته شد!

قهرایی: بله، متاسفانه و همین مثلا مدیریت جدید حوزه سینمای کودک و نوجوان امروز صحبت از این می‌کنند که جشنواره سالانه کودک و نوجوان را به دو سالانه تبدیل کنند! این در حالی است که جشنواره فیلم کودک برای احیا و رشد سینمای کودک ثمرات مثبتی داشته. انگار قرار است سینمای کودک را از ریشه نابود کنند که فقط بودجه برای برگزاری جشنواره کودک به نظرشان بیهوده و غیرضروری است! بسیاری از فعالان و دغدغه‌مندان سینمای کودک نگران چنین تصمیمی هستند و نگرانی‌شان را هم به عناوین مختلف ابراز می‌کنند.

البته بار‌ها پیش آمده فیلمی‌در جشنواره کودک و نوجوان از استقبال خوبی برخوردار بوده، اما زمانی که به چرخه اکران عمومی رسیده حتی از سوی خود متولیان سینمای کودک هم جدی گرفته نشده!

موسوی: مثل بازیوو. در جشنواره کودک و نوجوان برنده ۴ جایزه شد، اما در اکران عمومی هیچ! و این در حالی است که ساخت فیلمی مثل بازیوو با جلوه‌های ویژه گسترده‌ای که دارد تولید مشکل و هزینه بالایی را می‌طلبد.

قهرایی: و مهم‌تر این‌که وقتی فیلمی در ژانر کودک و نوجوان در اکران عمومی هیچ سودی به تهیه‌کننده آن نمی‌رساند دیگر کدام تهیه‌کننده‌ای حاضر می‌شود سرمایه‌اش را برای تولید فیلمی در این ژانر بگذارد.

موسوی: دو ارگان باید از اکران فیلم‌های سینمایی حمایت کنند؛ شهرداری و صدا و سیما.

البته اکران فیلم‌های کودک و نوجوان نیازمند حمایت وزارت آموزش و پرورش نیر هست...

موسوی: به دلیل ویروس کرونا مدارس دو سال تعطیل بود و زمان می‌خواهد تا دوباره وزارت آموزش و پرورش ساز و کار مناسبی به خود بگیرد. اما سوال اینجاست که رسانه‌ها با پخش تیزر‌های کوتاه تبلیغاتی از فیلم‌های سینمایی چقدر به اطلاع یافتن مخاطبان از اکران فیلمی کمک می‌کند؟ چند سال پیش زمانی‌که شبکه تلویزیونی GEM به دلیل جذب مخاطب شروع به پخش آگهی فیلم‌های سینمای ایران کرد، تلویزیون به صاحبان آثار گفت که ما خودمان این کار را می‌کنیم و شما جلوی پخش آگهی‌های‌تان را از این شبکه بگیرید و شروع به حمایت کرد. انصافا هم خوب این کار را می‌کرد تا زمانی‌که حمایت از سینما را پولی کردند! از طرف دیگر سازمان شهرداری از زمانی که آقای زاکانی آمده برخلاف مدیریت قبلی شهرداری و حتی قبل‌تر از آن، هیچ اقدام باصرفه‌ای برای فیلم‌های سینمایی در جهت تخصیص بیلبورد‌های تبلیغاتی به آن‌ها نمی‌کند! به قدری گرفتن بیلبورد‌های تبلیغاتی هزینه‌بر و پیچیده است که صاحب فیلم عطایش را به لقایش می‌بخشد. قبلا شرایط این گونه نبود و بنیاد سینمایی فارابی نامه‌ای به سازمان زیباسازی می‌فرستاد و دیگر با نرخ‌های عجیب و غریب برای گرفتن بیلبورد‌های تبلیغاتی مواجه نبودیم. طبیعتا در شورای شهر هم همین روند در جریان است. روزی که حکم دکتر پیمان جبلی برای ریاست سازمان صدا و سیما خوانده شد همراه عده‌ای از دوستان سینمایی در دفترشان بودیم و او اعتقاد داشت که باید باکس‌های ویژه‌ای برای آگهی‌های سینمایی تعریف کرد، اما هنوز این ایده آدمی که با حسن نیت می‌خواهد برای سینما کار کند، اجرایی نشده است. قرار بود هر سه ماه یک بار جلسه‌ای با اتحادیه تهیه‌کنندگان داشته باشیم، اما الان غیر از همان جلسه اول، جلسه دومی برگزار نشد! ایشان انسانی فرهنگی است و حوزه فرهنگ و هنر را می‌شناسد، ولی هنوز تمام ایده‌های خوبش را عملی نکرده است. حالا با این سیستم ما چطور می‌توانیم تبلیغات را درست داشته باشیم؟ اواسط اکران فیلم بازیوو من یک توییت گذاشتم و درخواست کمک برای اکران کردم و جالب اینجاست که یک تلویزیون برون‌مرزی برای فیلم من آگهی پخش کرد! آن‌هم نه یک روز بلکه حدود ۱۵ روز همه آگهی فیلم ما را رفت! آگهی‌ها را هم خودش برداشته بود، یعنی رفته بود از فضای مجازی چند آگهی فیلم را پیدا کرده بود و نمایش می‌داد!

آقای قهرایی، شما به‌عنوان کسی که از دهه ۶۰ تا امروز دغدغه سینمای کودک را دارید، به نظرتان این ژانر از گذشته تاکنون دستخوش چه تغییراتی شده و آیا از وضعیت سینمای کودک در حال حاضر راضی هستید یا نه؟

قهرایی: الان دست و پای سینمای کودک بسته‌تر از همیشه است. به دلیل کرونا سینما چند سال از فعالیت باز ماند. من هم مثل آقای موسوی دو-سه بار رفته‌ام در بین تماشاچی‌ها نشستم و دیدم چقدر فیلم را دوست دارند. حتی یک بار در اینستاگرام یک پست گذاشتم و گفتم بروید بازیوو را ببینید، اگر دوست نداشتید، من دیگر فیلم نمی‌سازم. چون فیلم قشنگی است و اگر فروش نکند اتفاقی ناخوشایند است. شما سئانس‌های اکران فیلم‌های سینمایی را نگاه کنید. ببینید چند سئانس به اکران فیلم‌های ژانر کودک و نوجوان اختصاص داده‌اند. بازیوو فقط سه سئانس اکران دارد! و از آنطرف نمی‌توان سئانس‌های اکران فیلمی مثل «تی تی» را شمرد! بعد می‌گویند مثلا تی تی رکورد فروش را زده و.... وقتی تعداد سئانس اکران فیلمی محدود است در نتیجه تعداد نفرات کمتری می‌توانند از آن دیدن کنند. ایده‌های زیادی برای سینمای کودک و نوجوان دارم، اما وقتی شرایط اکران این گونه است دیگر نمی‌توانم به تهیه‌کننده‌ای برای سرمایه‌گذاری مراجعه کنم. با هر تهیه‌کننده‌ای صحبت می‌کنم، می‌گوید صبر کنید ببینیم بازیوو چقدر می‌فروشد.

گفتید ممکن است جشنواره فیلم کودک و نوجوان را دوسالانه کنند! فکر می‌کنید اگر واقعا این اتفاق بیفتد، چه اتفاقی برای سینمای کودکان و نوجوان و در نهایت برای بچه‌های این سرزمین می‌افتد؟

قهرایی: طبعا به ندرت فیلمی برای کودکان و نوجوانان ساخته می‌شود. برای جشنواره فیلم کودکان و نوجوانان تمهیدات فراوانی می‌توان اندیشید. مثلا این‌که فیلم‌هایی از این ژانر از کشور‌های دیگر وارد و آن‌ها را اکران کرد. یک بار با سید‌مهدی جوادی (مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی) صحبت می‌کردم و گفتم سمینار بگذارید که سینماگران بیایند آنجا و تجارب خود را بیان کنند. اینطور نباشد که فقط برویم و فیلم ببینیم؛ سمینار هم خیلی خوب است، گفتگو داشته باشیم، یک روانشناس کودک بیاید و صحبت کند و خلاصه کار‌های مفید زیادی می‌توان انجام داد. فقط اگر بخواهند.

آقای موسوی، شما به‌عنوان رئیس انجمن تهیه‌کنندگان سینمای ایران و کسی که واقعا سال‌هاست دغدغه کلیت سینمای ایران را دارد، چه پیشنهادی برای رونق سینمای کودک و نوجوان دارید؟

موسوی: حرف به عمل در بیاید. ما یک جایی داریم به نام شورای عالی انقلاب فرهنگی. قاعدتا شورای عالی انقلاب فرهنگی برای این ساخته شده که مجلس و پارلمانی باشد برای این‌که همه یک گونه کار کنند، همه یک راه را بروند، همه به یک نتیجه برسند، اما هیچ وقت نگذاشتند شورای عالی انقلاب فرهنگی کار درستش را انجام دهد و به نتیجه برساند. یعنی اگر شورای عالی انقلاب فرهنگی به درستی کار کند، هر دولتی روی کار بیاید کار به سمتی می‌رود که سیاست‌گذاری کلان در شورای انقلاب فرهنگی شده است. خیلی سعی شده تمام آدم‌هایی که از لحاظ حقیقی و حقوقی آنجا هستند، کسانی باشند که بتوانند فرهنگ کشور را به درستی ترسیم کنند، اما اتفاقی که می‌افتد، این است که هر کسی کار خودش را می‌کند! ارشاد یک مسیر را می‌رود، سازمان تبلیغات یک مسیر را می‌رود، بخش‌های هنری دانشکده‌های هنری یک راه را می‌روند و... یعنی هر کی هر کی است. در چنین شرایطی نمی‌توان توقع داشت اتفاق خاصی بیفتد. چون همه چیز شانسی است. واقعیت قضیه این است، اما این طرف قضیه هیچ کسی و هیچ کدام از این دوستان چشم‌اندازی که بشود درازمدت را دید، ندارند. شورای عالی انقلاب فرهنگی چه کرده است؟ شورای عالی انقلاب فرهنگی در حقیقت مجلس شورای اسلامی فرهنگ است. قانون‌گذاری‌اش در حد مجلس شورای اسلامی است، یعنی هر چیزی را که آ‌نها تصویب کنند، لازم الاجراست، مثل قانون مجلس شورای اسلامی. اتفاقی می‌افتد؟ نه. اصلا شما می‌دانید چه‌کار می‌کنند؟ نه. چرا هر کسی کار خودش را می‌کند؟ ما الان یک سیستم هنری داریم که هر کسی به هر مسیری دوست دارد، می‌رود. امروز من می‌روم و یک نگاه دارم، فردا شما می‌آیید و نگاه‌تان عوض می‌شود و یک طور دیگر حرکت می‌کنید. در حالی که ما باید یک نقشه راه داشته باشیم. نمی‌شود نقشه راه نداشته باشیم و در مسائل فرهنگی بتوانید به موفقیت برسید. به جایی رسیده‌ایم که هر کسی راهی را که خودش فکر می‌کند صحیح است، می‌رود و این راه‌ها معمولا راهی که به نفع مردم باشد نیست.

آقای قهرایی، شما در حال حاضر مشغول چه کاری هستید؟
قهرایی: مشغول نگارش سناریو برای فیلم کودک هستم. دوباره «چاق و لاغر» را در روزگار کنونی می‌نویسم. می‌خواهم آنها را بیاورم در سینما و در دنیای جدید. یک نسخه سینمایی برایشان می‌نویسم و یک سریال تلویزیونی.

تلویزیون با پخش مجموعه عروسکی «چاق و لاغر» موافقت کرده؟
قهرایی: چند بار با تلویزیون صحبت کردم که اجازه بدهید این مجموعه را به‌روز کنیم. چون الان دیگر آن سبک چاق و لاغر دهه ۶۰ جواب نمی‌دهد. باید آن‌ها را به زمان حال بیاوریم تا مخاطب امروز را جذب کند. می‌خواهم این دو کاراکتر را به دنیای امروز بیاورم. چطوری؟ فکرهایش را کرده‌ام و می‌دانم با چه سبکی می‌خواهم کار کنم. حتی با یک‌سری ایتالیایی هم در این باره صحبت کردم، اما دنبال این هستم تا یک تهیه‌کننده پیدا کنم که بیاید جلو و بگوید بله، من می‌خواهم بسازم. البته خوبی مجموعه چاق و لاغر این است که حس نوستالژی را برای بچه‌های دهه ۶۰ که امروز دیگر بزرگسال هستند، بیدار می‌کند. آن‌ها می‌روند که چاق و لاغر را ببینند و بچه‌هایشان را با خود به سالن‌های سینما می‌برند؛
 
و در پایان فکر نمی‌کنید اگر بازیوو را در فصل مدارس اکران می‌کردید، مخاطب بیشتری را با خودش همراه می‌کرد؟
قهرایی: چند معلم مدرسه برای من روی اینستاگرام پیغام دادند که حیف، اگر مهر بود، اگر زمان تحصیلی بود، ما حتما بچه‌ها را تشویق می‌کردیم که بروند و فیلم را ببینند. حالا مثل این‌که قرار است اکرانش تداوم پیدا کند و مهر و آبان چند سینما در تهران بازیوو را کماکان اکران کنند که واقعا امیدوارم این اتفاق بیفتد.

به گفته قهرایی هدف از ساخت «بازیوو» سرگرمی‌سازی مفید برای بچه‌ها بوده. همین که کودکان و نوجوانان با دیدن این فیلم بتوانند دو ساعت از عالم واقعیت دور شوند و در دنیای فانتزی لذت ببرند یعنی کارم را درست انجام داده‌ام. تمام آثارم هم همین حالت فانتزی گونه را دارند. چرا که اگر بستر فانتزی مناسبی را برای کودکان فراهم کنیم خلاقیت‌شان را تقویت کرده‌ایم. از نظر من، بشر هر آنچه را که تصور کند و تخیل کند به آن دست پیدا می‌کند و ما هرچه بتوانیم تخیل بچه‌ها را تقویت کنیم خلاقیت آن‌ها را بارور کرده‌ایم. خلاقیتی که بعد‌ها در بزرگسالی بار‌ها و بار‌ها دستگیرشان می‌شود. خوشبختانه امروزه به کمک قدرت جلوه‌های ویژه رایانه‌ای می‌توان دنیای فانتزی را برای کودکان بهتر ترسیم کرد. به کمک تکنیک‌های پیشرفته رایانه‌ای دیگر می‌توان به تصورات ذهنی یک کارگردان عینیت بخشید. یعنی من به عنوان کارگردان هر آنچه را که تصور کنم، می‌توانم بسازم. پس چرا این‌کار را نکنم؟

به گفته موسوی، بنیاد سینمایی فارابی نمی‌تواند حمایتی در جهت اکران فیلم انجام دهد. صرفا بتواند نامه‌ای بفرستد به نهاد دیگری برای این‌که امکانات بگیرد که البته تخصیص امکانات برای حمایت از اکران فیلم منوط به حضور شهرداری فرهنگ دوست است. اگر شما یک شهردار فرهنگ دوست داشته باشید، می‌تواند مثلا ۲۰۰ تابلو در اختیار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بگذارد که تئاتر و سینما را پوشش دهد. در این صورت فضای شهر، فضایی فرهنگی هم می‌شود و البته هزینه هنگفتی روی دست شهرداری نمی‌گذارد. مثلا اگر همین فردا بگویند ما اجازه می‌دهیم شما ۳۰۰-۲۰۰ تابلو برای فیلم‌های سینمایی جانمایی کنید و هزینه‌اش را هم خودتان بدهید، من به عنوان رئیس اتحادیه تهیه‌کنندگان حاضرم مسئولیت تمام این کار را بپذیرم.

روزنامه جام جم 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها