سریال تلویزیونی دلیران تنگستان، تنها تلاش تصویری است که برای روایت آن مبارزات دلیرانه و در عینحال مظلومانه در سالهای اوایل دهه۵۰ توسط مرحوم همایون شهنواز و دوستانش جلوی دوربین رفت و الحق که تا همین امروز تصاویرش علیرغم همه محدودیتهای ابزاری و فنی آن روزگار، همچنان گیرا و تاثیرگذار است. مجموعهای که اگر از تاریخ تولید آن و سازندهاش اطلاع نداشته باشیم، احتمالا تصور میکنیم در سالهای پس از پیروزی انقلاب و توسط یک هنرمند جبهه انقلاب ساخته شده است!
سریال دلیران تنگستان علاوه بر اینکه تنها تصویری است که از مجاهدان تنگستان و قیام ضداستعماریشان به رهبری رئیسعلی دلواری علیه اشغالگران انگلیسی برجای مانده، مجموعهای است مملو از عشق و حماسه و حادثه و روایات تکاندهنده تاریخی.
کاراکتر، بازی و تیپ مرحوم محمود جوهری (بازیگر نقش رئیسعلی که اولین و آخرین نقش اصلی و مهم زندگیاش را ایفا کرد و در همان زمان، طی یک تصادف رانندگی همراه همسرش به دیار باقی شتافت)، حضور بازیگرانی مثل اسماعیل داورفر (در نقش حاجسیدمحمدرضا کازرونی)، هایگاز استپانیان به نقش مستر چیک انگلیسی، حمید طاعتی به نقش سیدمهدی، محمد ابهری (میرزاعلی کازرونی)، منوچهر آذر (موسیو واسموس)، شهروز رامتین در نقش خالوحسین، همچنین موسیقی فضاساز و جذاب احمد پژمان و صدای روایتگر هوشنگ لطیفپور و... علاوه بر قصهای که براساس اسناد تاریخی نوشته و به کارگردانی بهیادماندنی همایون شهنواز به تصویر کشیده شد، از دیگر رموز ماندگاری سریال دلیران تنگستان بود که در آن روزگار نسل پرشور ما را پای جعبه جادویی میکشاند که بهجز این و یکی دو سریال و برنامه دیگر همچون «سلطان صاحبقران» اکثرا مملو از گمراهی و تباهی بود. داستان دلیران تنگستان دو مقطع از تاریخ این سرزمین را دربرمیگرفت؛ دو مقطعی که نیروهای نظامی استعمار به سرکردگی انگلستان، خاک ما را پس از رنگینساختن به خون جوانان وطن، درنوردیدند و لگدکوب چکمهپوشان خود ساختند. در سال۱۸۵۶ میلادی و در دوران حکومت ناصرالدینشاه قاجار و صدارت میرزاآقاخان نوری که به مقاومت احمد تنگستانی و یارانش انجامید و دومی حدود ۶۰ سال پس از تهاجم نخست ارتش بریتانیا به خاک ایران، در زمان جنگ جهانی اول که بازهم نیروهای بریتانیا برای اشغال ایران به خاک ما هجوم آوردند. این بار نیز همان شیعیان مبارز و علمایشان دربرابر متجاوزان خارجی مقاومت کردند که در میان آنها، نامهایی مانند رئیسعلی دلواری، خالوحسین دشتی، سیدمحمدرضا کازرونی، شیخحسین چاکوتایی و ... بر تارک زرین صفحات تاریخ ما همچنان میدرخشد. مجموعه دلیران تنگستان علاوه بر روایت وفادارانه تاریخی از قیام رئیسعلی دلواری و همرزمانش درمقابل تجاوز ارتش انگلیس، بهخوبی ماهیت اسلامی این قیام و حضور تعیینکننده روحانیت مبارز را در آن به تصویر میکشید. در صحنههایی از این مجموعه که مجاهدان دشتستانی و تنگستانی با تفنگهای ابتدایی و با فریادهای ا... اکبر و یاحسین به نبرد با سلاحهای پیشرفته آن زمان ارتش بریتانیا میرفتند، لحظات رزم جانانه رزمندگان دفاعمقدس در مقابل تجاوز صدام و اربابانش به خاک میهن اسلامی به ذهن متبادر شده و بهخوبی دفاعمقدس را در طول تاریخ این سرزمین به یکدیگر پیوند میزد.
شما معادلات بینالمللی را نمیفهمید
بسیاری از لحظات و حوادث سریال دلیران تنگستان برای همین امروز، ملموس و قابل درک و عینی است. مثلا در قسمتی از آن، مستر چیک انگلیسی (سفیر بریتانیا در بوشهر) برای مردم ایران دلسوزی کرده و درحالیکه یکی از مبارزین به نام سیدمهدی را به بند کشیده، او را بهدلیل حمایت از تنگستانیها شماتت کرده و میگوید: «.. شما معادلات بینالمللی را نمیفهمید!»
یا در قسمتی دیگر رئیسعلی از حضور فرهنگ انگلیسی در میان جامعه ایرانی شکوه کرده که بیبندوباری و خیانت و اباحهگری را رواج میدهد و خطاب به واسموس آلمانی گلایه میکند: «فرنگیا اومدن، اومدن که ما میخوایم تمدن تازه را رواج بدیم. حالا از نکبت این تمدن، خیانت، نفاق، دشمنی، برادرکشی و جیرهخوری محشر کرده. دیگه تو خونهها هم ریشه دوانده، بدتر هم میشه....» و اینگونه معنی و مفهوم تهاجم فرهنگی و تاثیر سبک زندگی غربی بر فرهنگ و آیین اسلامی ایرانی را بیان مینماید.
در بخشی دیگر از مجموعه دلیران تنگستان، رئیسعلی با یارانش در میان عزاداران حسینی حاضر شده و آنها را از عزاداری بر سالار شهیدان و سرور آزادگان منع میکند، چراکه غذا و بنشن و خوراک آن عزاداری از پول انگلیسیها تامین شده، یا در بخشی دیگر انگلیسیها و مزدورانشان، رئیسعلی را یاغی و جنگطلب و آشوبگر خوانده و وی را مسئول بهکشتندادن جوانان تنگستان و بهآشوبکشاندن جنوبایران معرفی میکنند. طرفه آنکه همین انگلیسیهای مبادی آداب، در بخشی از این سریال، برای ترور رئیسعلی به دنبال مزدور و تروریست میگردند و سرانجام یک خائن، یک نیروی ظاهرا خودی، یک فریبخورده داخلی را به خدمت گرفته تا رئیسعلی را از پشت هدف گلوله قرار دهد!
از دشمن اصلی غافل نشوید
همه اینها تصاویر آشنایی به نظر میرسند که گویی برای امروز ساخته شدهاند و همه این وقایع، حرفها و موقعیتها را همین امروز بهوضوح در مقابل خود میبینیم. همچنآنکه شاهد بودیم علیرغم این خیانتها و مزدوریها (چه از سوی نیروی داخلی و چه هندیهایی که گوشت دم توپ انگلیسیها شده بودند) رئیسعلی از دشمن اصلی غافل نمیشد.
در صحنهای از آخرین قسمت سریال دلیران تنگستان، رئیسعلی با تاسف، هندیهایی را نظاره میکند که ناخواسته پیشقراول ارتش متجاوز انگلیس قرار گرفته، جلو میآیند و مورد اصابت گلوله قرار میگیرند. در همین صحنه زمزمه رئیسعلی را میشنویم که با بهزمینافتادن هر سرباز هندی، میشمرد: «.. یه هندی، یه هندی دیگر، بازهم یه هندی و....»
و آنجاست که از پشت سنگرش بیرون میآید، قامت راست کرده و از تهدل فریاد میزند و با همان جمله معروفش، انگلیسی پنهان شده در پشت سر هندیها را خطاب قرار داده و به هماوردی خواند که: «.. آهای! ... انگلیسی! تو با من طرفی. دِ بیا بیرون لعنتی....» دوربین در این لحظه، روی فرمانده انگلیسی که پشت درختی پنهان شده، زوم کرده و وی را نشان میدهد که چگونه مزورانه صحنه نبرد را نظاره میکند.
تاکید رئیسعلی در این جمله ماندگار بر کلمه «تو»، نشانه یک آگاهی تاریخی به نظر میآید که همین امروز میتواند بسیاری از واقعیات جهان امروز را به رخ بکشاند. رئیسعلی با تاکید بر کلمه «تو»، گویی تاریخ را متوجه این موضوع میسازد که گرچه سربازان هندی با او میجنگند، گرچه خونش را یک بهظاهر هموطن میریزد، اما او فریب نخورده و دشمن اصلی را میشناسد و تفنگش را روی این دشمن شلیک میکند.
در بخشی دیگر از سریال دلیران تنگستان که متجاوزان انگلیسی در حال قتل و غارت مردم بیپناه بوشهر هستند و تصویر نشان میدهد در محاصره شعلههای آتش، کودکی گریان میگریزد، صدای هوشنگ لطیفپور را میشنویم که میگوید: «.. ایرانی را میکشد، به حقوق سیاسی و اجتماعی او تجاوز میکند، هندی را به کشتن میدهد، به کشتن ایرانی وامیدارد و بهاینترتیب در میان دو قوم شرقی همسایه تخم کین میپراکند. یعنی ز هر طرف که کشته شود، سود استعمار است....»
و همه اینها را که فیلمسازی به نام همایون شهنواز در شرایط سخت و فضای آلوده و استعماری پیش از انقلاب به تصویر کشید، میتواند درس مهمی برای سینماگران و کارگردانان امروزمان باشد؛ درسی که بیش از هر موضوعی نشان میدهد ماهیت استعمار طی سالها و قرون تغییری نکرده و حتی حرف و شعارهایش نیز مثل صد و اندی سال پیش همچنان نژادپرستانه و البته فریبنده است.
روزنامه جام جم