نگاهی به وانتی های میوه و سبزی فروش در اردبیل

  ضعف تفکر تولیدی و معضل دستفروشی 

وانتی های میوه و سبزی فروش در کنار خیابانها به مثابه زخم های چرک کرده جامعه می مانند که در طولانی مدت و با افزایش فقر و گرانی متورم شده اند. گرچه به ظاهر چهره شهر را به هم ریخته اند اما حقیقت عریانی هستند که از بیکاری و بیچارگی سخن می گویند.
وانتی های میوه و سبزی فروش در کنار خیابانها به مثابه زخم های چرک کرده جامعه می مانند که در طولانی مدت و با افزایش فقر و گرانی متورم شده اند. گرچه به ظاهر چهره شهر را به هم ریخته اند اما حقیقت عریانی هستند که از بیکاری و بیچارگی سخن می گویند.
کد خبر: ۱۳۷۸۵۳۹
نویسنده سولماز نعمتی


اردبیل –  سولماز نعمتی

داشتم روزنامه ای را پشت فرمان ماشین ورق می زدم که صدای برخورد انگشتی به شیشه اتومبیل باعث شد سرم را بطرف صدا بچرخانم. شیشه را پایین دادم و قبل از اینکه چیزی بپرسم مرد میانسال گفت اگر امکان دار ماشین تان را جای دیگری پارک کنید. هاج و واج اطرافم را نگاه کردم که علت این حرف را پیدا کنم. گفت ماشین شما جلوی دید وانت مرا گرفته است. من میوه فروشم. نگاهی به وانتی که با زاویه 45 درجه نسبت به گوشه خیابان پارک شده بود انداختم. بین من و وانت به اندازه یک ماشین فاصله بود. بااین حال چیزی نگفتم. حرکت کردم و مثل همه راننده های دیگر به زحمت از کنار وانتی گذشتم که تقریبا نصف عرض خیابان را اشغال کرده بود.

 مدتی است که همه گوشه کنار خیابانهای شهر پر شده است از این وانت های میوه فروش. کسب و کار حلال کار پسندیده ای است. مشکل این است این وانتها به طرز بدی پارک می شوند و تردد  ماشینهای دیگر را با مشکل مواجه می کنند. اکثر خیابانهای اردبیل مخصوصا خیابانهای قدیمی کم عرض هستند و جای کافی برای این وانتها ندارند. از آن بدتر زمانی است که بعضی از راننده هایی که می خواهند میوه بخرند کنار وانت نگه می دارند و ترافیک سنگینی راه می افتد و از آنجا که ما عادت نداریم به متخلفان اعتراض کنیم با زحمت فراوان از آن مسیر بسیار باریک رد می شویم ولی چیزی به راننده های خاطی نمی گوییم. گاهی اطراف این گونه وانتی ها آنقدر از ماشین پر می شود که مسیرعبور ماشینها به کل مسدود می شود. گاهاٌ دیده می شود که ماٌموران راهنمایی و رانندگی این وانتی ها را بخاطر سد معبر جریمه می کنند. ولی این کار نه تنها دردی را دوا نمی کند بلکه روز به روز هم بر تعداد این وانتی ها اضافه می شود. میزان تصادفات رانندگی و دعواهای راننده ها و صدای ناهنجار بوق ممتد و داد و فریاد راننده ها در این قسمتها بیشتر از هرجای دیگر است. حسن یکی از این وانتی هاست که در میدان فرهنگ کارشناسان میوه می فروشد. او می گوید : "پول اجاره کردن مغازه را ندارم. برای همین مجبورم روی وانت میوه بفروشم. کسی نیست که از ما حمایت کند. فقط تلاش می کنند ما را از کنار خیابانها جمع کنند." وقتی می گویم وجود شما کنار خیابان باعث ترافیک می شود می گوید :"من تا حد امکان به مشتریهایم می گویم که راه را بند نیاورند. اگر مردم کمی رعایت کنند هیچ ترافیکی اتفاق نمی افتد."
اگر خوب دقت کنیم وانتی های میوه و سبزی فروش در کنار خیابانها به مثابه زخم های چرک کرده جامعه می مانند که در طولانی مدت و با افزایش فقر و گرانی متورم شده اند. گرچه به ظاهر چهره شهر را به هم ریخته اند اما حقیقت عریانی هستند که از بیکاری و بیچارگی سخن می گویند. 

راهکار هر چه که باشد نیازمند بکارگیری اصولی افرادی کاربلد در این خصوص هست گرچه تقدیر مسولان از یکدیگر نشان دهنده تایید کاردانی و کاربلدیشان هست اما با همه این حرفها همچنان با معضل دستفروشی همیشه مواجه بودیم.

در همین منطقه کارشناسان و دیگر مناطق مشابه همیشه شاهد ترافیک هستیم که دلیل اصلی آن همین معضل پارک نادرست وانتی های دستفروش است. بعضی از راننده ها حتی به خودشان زحمت پیاده شدن از ماشین را هم نمی دهند. و از داخل ماشین  سفارش می دهند تا برایشان میوه  بیاورند. چه برسد به اینکه بروند یک گوشه خلوت پارک کنند و بعد بیایند برای خرید میوه.

اکثر مشتریانی که از وانتی ها میوه می‌خرند معتقدند که خرید میوه از وانتی ها ارزان‌تر و به صرفه است. زیرا با سود کمی میوه می فروشند و در مقابل میوه هایی که در مغازه ها چیده می شود به مراتب گران‌تر هست. به دلایل متعدد از جمله پرداخت اجاره بهای مغازه، گلچین کردن محصولات و کیفیت بالای میوه ها باعث شده تا میوه هایی که در مغازه ها به فروش می رسد نسبت به میوه ها و سبزی های ه فروشان سیار گران‌تر باشد.

فاطمه یکی از مشتریان دائمی از میوه فروشان خیابان تازه میدان است وی در باره کیفیت و قیمت میوه ها در این محل می گوید: ما سالهاست میوه و سبزیجات و حبوبات را از منطقه تازه میدان تهیه می کنیم زیرا در مقایسه با محصولاتی که وانتی ها می‌فروشند از کیفیت بالایی برخوردار هستند.

وی ادامه داد: گاها پیش آمده در همین بازار میوه فروشی، فروشنده ای باتوجه به بورس شدن این منطقه به فروش میوه و سبزی و خواربار از اعتماد مشتری سواستفاده کند و میوه هایی با کیفیت پایین را با قیمتی بالا بفروشد که باید از سوی مسولان رسیدگی شود. 

مرد میانسالی در حال خرید از وانتی است که پیاز و سیب زمینی در ماشین خود بار کرده. نظر وی را در رضایت خود از میوه فروشان سیار می پرسم  می گوید: میوه فروشان سیار و وانتی ها کمک حال قشری هستند که با در آمد پایین روزگار می‌گذراند. وقتی قیمت محصولات در مغازه های میوه فروشی ساماندهی نمی شود و محصولاتی که در مغازه ها گلچین می کنند فرق زیادی با محصولات وانتی ها ندارد، در این وضعیت گرانی مردم حق دارند سراغ میوه فروشان سیار بروند.

وی در ادامه از افزایش ترافیک به دلیل پارک غیراصولی وانتی ها در خیابان‌ها گفت:  اگر تعادلی در قیمت گذاری محصولات باشد هیچگاه وانتی گوشه ای از خیابان را مسدود نمی کند. اگر امکانات برای مردم فراهم شود هیچ فردی نمی‌خواهد نظم عمومی و شهری را به هم بریزد. بیکاری،گرانی و در آمد پایین باعث شده عده ای از مردم با خرید وانت میوه و سبزی جات بار کرده و امرار معاش کند.

 محمد زینالی اُناری از جامعه شناسان فعال در اردبیل از ریشه گیری و پیدایش دست فروشی می گوید: دست فروشی یک پدیده اقتصادی است و می‌توان آن را در قالب علم اقتصاد درک کرد. در عین حال از منظر جامعه شناسی اقتصادی و جامعه شناسی شهری هم می توان آن را تحلیل کرد و من روی جامعه شناسی شهری آن متمرکز می‌شوم.
وی ادامه داد: عمدتا در شهرهای ما، بازار در دوره ای از تغییر و تحولات اجتماعی ساختار مختص به خودش را پیدا کرده است. بازارهای سنتی ما قدمت زیادی دارند و یکی از ساختارهای اصلی توسعه و تحول جامعه ایران محسوب می‌شوند. گرانیگاه بازار را می‌توان در دوره صفویه دید که رفته‌رفته بر قدرت حاکمیت نهیب زد و در تاریخ همراهی خرده نظام مذهبی و خرده نظام بازار را در ماجرای تحریم تنباکو را شاهد هستیم‌. در جنبش تحریم تنباکو، این دو نهاد در کنار هم، در برابر سیستم یه جانبه گرایی حاکمیت قدعلم کردند.
این کارشناس امور اجتماعی ادامه داد: نظام بازار در جامعه ما قدمت ساختاری داشته و سیستم توزیع خاص خودش را هم دارد. بخش توزیع خرد هم در مناطق دیگر شهر هست. البته در دوره سنت یک دوره میانی از تغییرات ایران، بازار را داریم که ساختار رسمی به خود اختصاص داده است. بازار در مرکز شهرها و حول مساجد جامع قرار داشته و در بخش‌هایی از محلات هم بازارچه‌های محلی شکل گرفته بود. شهر ایرانی که گاهاً به آن شهر اسلامی هم گفته می شود ساختار کافی برای بازار خود داشته که بر اساس اخباری که شنیده ایم کمتر کسی دیده می شد که در ارابه یا گاری اجناس خود را بفروشد. در هر صورت دستفروشان و دوره‌گردان در گذشته هم بوده اند اما نه به این صورت که ما شاهدش هستیم. دستفروشان و دوره‌گردان، کولی‌ها و افراد فاقد بازار و با جنس کم و گذری فعالیت می کردند یا روی ارابه‌ شان اجناس خود را می‌فروختند و یا در سی چهل سال قبل که دیده میشد،‌ روی فرغون‌ها باقالی می‌فروختند. بعدها در پشت دوچرخه و موتور هم اقدام به خرید و فروش اجناس خود می‌کردند.

زینالی ادامه داد: این افراد را در اقتصاد شهری بعنوان کولی‌های بازار می‌توان شناخت که بازار اجازه می‌داد در حول و حوش بازار خرید و فروش کنند و مایحتاج خود را تأمین کنند. اما در دهه ۶۰ ما با طغیان ارابه‌ها مواجه شده بودیم که بنوعی می‌توان گفت تبعات ناشی از جنگ بوده و شاید به دلایل ساختاری دیگر تعدادی از صاحبان ارابه و بقول آقای آصف بیات، تهیدستان با ارابه در اطراف شهر صف‌آرایی کردند، دریک تقابل جدی در بین صاحبان ارابه‌ها و کسانی که سیستم بازار را در دست داشتند. به نحوی می‌شود گفت که این سیستم ارابه‌ها با این تقابل جدی‌شان اشتراک و اتحادی با خودشان داشتند یعنی ما یک سیستمی از دستفروشان یا ارابه‌گردان را می‌دیدیم. در همان زمان شهرداری اردبیل توانست آن‌ها را ساماندهی کند. 
وی ادامه داد: در دوره کنونی هم اینگونه است و ما نمی‌توانیم بگویم این وانت باری‌ها صرفاً یک سری فقرا هستند و از روی ناچاری به سمت دستفروشی پناه بردند. در زمانی ممکن بود به طور پراکنده دیده شوند و بشود آن‌ها را فقط فقیر و برای گذران معیشت در این کار پنداشت، اما در حال حاضر ما با یک سیستم توزیع اجناس و میوه‌ها توسط وانت‌بارها مواجهه هستیم. زیرا تعدادشان نسبت به گذشته بیشتر شده و سیستم بازاری برای خود تشکیل داده اند. زمانی که دستفروشان سیستم بازار تشکیل دادند، همان طور که شهرداری اردبیل در دهه‌ی شصت ارابه‌گردان را ساماندهی کرد، دولت باید به این پدیده توجه بیشتری می‌کرد. اما چرا ما ایرانیان که در شهرهای‌مان بازارهای مرکزی و بازارچه های محلی وجود داشتند و نیازی به دستفروش نبود با این معضل روبرو شده ایم؟ این معضلات ناشی از تلاطم و فروپاشی نظام بازار و نظام شهری ما هست که نظم و نظامی ندارد. در مسیرهایی از خیابان‌ها که ما مغازه‌هایی با تعداد بیشماری می‌بینیم در نوع خود هرج و مرج محسوب می‌شود. دلیل گسترش سرسام آور مغازه‌های خیابان‌ها، ضعف تفکر تولیدی در شهر ما هست نه ضعف تفکر اقتصادی. همین موضوع باعث شده است تا مردم در انتخاب شغل به داد و ستد بیشتر رغبت پیدا کنند.
از طرفی، عدم خودداری شهرداری‌ها از پرهیز در به تاراج کشاندن فضای شهری، باعث شده اکثر مناطق شهر توسط صاحبان خانه‌ها و پارکینگ‌ها، به بازار تبدیل شود. همین موضوع دلیل دیگر ازدیاد و فعالیت بیشتر دست‌فروشان در سطح شهر شده است و نمی تواند این موضوع را صرفاً به فقر اقتصادی و تنگدستی مردم ربط داد. 

این کارشناس ادامه داد: عملکرد شهرداری حائز اهمیت است؛‌ از طرفی شهرداری‌ها توجهی به تأسیس بازارچه‌های محلی ندارند و اگر هم دارند، آن را به صورت خیابانی و مزاحم مردم ساخته‌اند. چرا که ویترین‌سازی و نمایش کالاها توسط مغازه‌دارها در کنار خیابانها که از پاساژها تقلید می‌کند،‌ باعث سلب آرامش و تردد و ترافیک بیشتر در شهرها می‌شود. از سوی دیگر، وا ماندگی نظام شهری و یا ضعف و رانت‌خواری شهرداری‌ها از احتیاجات مردم برای انتخاب شغل به فروش فضاهای خانگی، پارکینگ‌ها و حیاط‌ها بعنوان مغازه و گرفتن جریمه توسط شهرداری، باعث شد تا بازارهای شهری، شکل پراکنده، بی‌نظم و مزاحم به خود بگیرد.

وی ا امه داد: اینکه این معضلات از سمت شهرداری به وجود می آید جای بحث دارد. زیرا با زیاد شدن تعداد مغازه‌ها که بیشتر از تعداد مشتریان است، باعث می‌شود مغازه‌ها تبدیل به انبارهای دستفروشان شود و روز به روز بر نرخ سود و خواب سرمایه‌ها اضافه شود. در نتیجه توجیحی هم برای وانت بارها شکل می‌گیرد تا به رقابت با ساختار مریض توزیع کالا در بازار اردبیل بپردازند. ساختاری بودن دستفروشی جدی است، چرا که در دوره‌ی دولت قبل، سخنرانان چپ مدام از دولت قبلی انتظار داشتند دستفروشان را معضل اقتصادی تلقی نکند و حتی دولت پیشین برخی از دستفروشان را به عنوان افرادی متشخص و تلاشگر معرفی می‌کرد. 
نکته‌ی نهایی این است که اکثر نمایشگاه‌ها برای تخلیه‌ی اجناس بنجل از انبار، دایر می شوند و دستفروشی‌ها هم نمایشگاهی بیش نیستند، نمایشگاهی سیار که به بهانه‌ی ارزانی، اجناس ضعیف و دست چندم را به مردم می‌فروشند خصوصاً مردمی که به خاطر کمبود منابع مالی، مشتری این وانت‌بارها می‌شوند. کاسبان بدون شناسنامه، در فقدان بازارچه‌های محلی به هرج و مرج اقتصادی، برای به هم ریختن ظاهر شهر و لطمه به جسم و جان مردم در تلاش هستند.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها