بازداشت مجرمانی با کلکسیونی از جرایم

سردارحسین رحیمی، فرمانده انتظامی تهران بزرگ در جمع خبرنگاران گفت: در اجرای این طرح ۸۲۳ نفر که اقدام به ‌کیف‌قاپی، گوشی‌قاپی و زورگیری ‌در سطح تهران ‌می‌کردند بازداشت ‌شدند و ‌33‌باند مجرمانه متلاشی و ۲۴ میلیارد و 500 میلیون تومان اموال مسروقه هم کشف شد‌. 93 پاتوق سارقان و محل‌ فروش اموال و مالخری نیز ‌پاکسازی شد. 6 نفر از اراذل و اوباش فعال در سرقت و ۵۴ نفر دیگر از اراذل و اوباش که اقدام به ایجاد مزاحمت برای مردم و ناامنی در سطح شهر کرده بودند هم بازداشت شدند.

وی افزود: با آغاز فصل گرما ازهفته گذشته طرح ویژه پلیس در بیش از ۲۰۰۰ پارک و بوستان در تهران به اجرا درآمد و با مزاحمان‌، اراذل و اوباش و خرده‌فروشان موادمخدر برخورد می‌شود. دو روز پیش هم ماموران بیش از ۳۰ تن آرد و بالغ بر ۱۰۰۰ تن برنج، روغن، شکر و ماکارونی احتکار شده را از دو انبار در جنوب تهران کشف کردند که نشان می‌داد محتکران اقلام را سال گذشته در انبار‌ها جاسازی کرده بودند تا امسال با قیمت بیشتر بفروشند.

رئیس پلیس تهران خاطر نشان کرد: زن و مردی هم در این طرح بازداشت شدند که به عنوان مشتری به مغازه سمساری در مسعودیه رفته و با تعارف دلستر مسموم مغازه‌دار را بدحال و اموالی به ارزش 10 میلیون تومان را دزدیده بودند. شاکی که دنبال‌شان بود با ده خودرو تصادف کرد و به کما رفت که معجزه‌‌آسا زنده ماند.
 
قدرت‌نمایی بعداز سرقت مقابل دوربین

شایان 28 ساله که فوق‌دیپلم برق دارد و معتاد به شیشه است، گوشی دختران و پسران نوجوان را می‌دزدید. دوستانش به او لقب شپش داده‌اند.

چرا به شپش معروف شدی؟
مثل شپش تیز و سریع هستم. رشته ورزشی‌ام پارکور است و از هر ارتفاعی به سرعت می‌پرم و بالا می‌روم.

متاهلی ؟
متاهل بودم اما معتاد به شیشه که شدم‌، مجبور شدم سرقت کنم و بعد با دستگیر شدنم همسرم غیابی طلاق گرفت. آنقدر دوستش داشتم که تاریخ تولدش را روی دستم خالکوبی کردم. چهار بار به دلیل اعتیاد به زندان رفته‌ام. آخرین‌بار هم به دلیل شرط‌ بستن به زندان رفتم.

چه شرطی بستی؟
با رقبایم شرط کرده بودیم هر کسی سرقت عجیبی انجام داد‌، سرکرده باند شود و اگر شکست خورد یک هفته با لباس زنانه در محله تردد کند. سرقت عجیب این بود که بعد از هر سرقت‌، سارق مقابل اولین دوربین مداربسته برود و فیگور بگیرد و شکلک دربیاورد. من این کار را کردم و فیلمم پخش شد و توانستم شرط را ببرم. اما همین فیلم برایم دردسر شد و پلیس ردم را زد و دستگیر شدم.

سرقت از پولدارها با تیروکمان و قلوه‌سنگ

شهرام 30‌ساله آنقدر خمار است که نمی‌تواند روی پا بایستد و چشمانش دو دو می‌زند. شش بار بابت سرقت لوازم داخل خودرو زندان رفته واکنون به دلیل سرقت شیشه خودروهای خارجی مدل بالا دستگیر شده است.

چه شد سارق شدی؟
سرایدار مجتمعی در نیاوران هستم و با همسرم آنجا زندگی می‌کردیم.

می‌دانستند سابقه داری؟
نه‌. به دروغ گفتم همسرم بیمار است و برای همین به ما کار دادند.

از شیوه سرقت‌هایت بگو؟
با پرسه در محله‌های کامرانیه و نیاوران خودروهای خارجی پارک شده را پیدا می‌کردم و بعد از فاصله یک متری با تیروکمان و قلوه‌سنگ شیشه‌های خودرو را طوری می‌شکستم که دزدگیر از کارمی‌افتاد. بعد لباس‌های مارکدار‌، پول‌، ضبط و پنل و هر چه در آن بود را با خودم می‌بردم. وسایل دزدی را می‌فروختم‌ و بعضی وقت‌ها به دوست و فامیل هدیه می‌دادم.

چه شد که به فکر این روش افتادی؟
آخرین بار که زندان رفتم، مرد خلافکاری به من آموزش داد و بعد از آزادی 500 هزارتومان به حسابش واریز کردم.

چطور دستگیر شدی؟
در آخرین سرقت، در حال جمع کردن وسایل از داخل خودرو بودم که ماموران سر رسیدند و دستگیر شدم.

سقط شدن فرزندمان هنگام سرقت

فرهاد 46 ساله‌، متاهل و سه فرزند دختر وپسر دارد‌. سال‌ها تعمیرکار گوشی بود اما کمتر از یک سال است با همسرش کیف‌قاپی می‌کند.

نقشه سرقت‌ها ایده تو بود یا همسرت؟
ایده خودم. تصمیم گرفتم کیف‌قاپی کنم وهمسرم قبول کرد کمکم کند. او ترک موتورسیکلت می‌نشست و کیف‌ها را می‌قاپید‌. دو هفته اول ناموفق بودیم اما بعد کار روی غلتک افتاد. پول‌، طلا و گوشی تلفن همراه را برداشته و به مالخران می‌فروختیم و با آن غذا و لباس بچه می‌خریدیم.

نمی‌ترسیدید دستگیر شوید؟
ترس همیشه با ما بود. همسرم در جریان سرقت‌ها چهارماهه باردار بود‌. یک روز گشت پلیس به ما مظنون شد و دنبال‌مان افتاد. از همسرم خواستم ازترک موتور پایین بپرد وفرارکند که محکم با زمین برخورد کرد و فرزندمان سقط شد.

ماهی 400 میلیون درآمد داشتم

فرهاد گوشی قاپی دیگری است که از 13 سالگی تاکنون هفت بار پا به زندان گذاشته است و 22 ساله است.

چطور پایت به خلاف بازشد؟
خانواده ام مرا با بچه های فامیل مقایسه می کردندکه باعث شد از خانواده ام کینه بگیرم ودر 13 سالگی گوشی پسری را دزدیده و به کانون اصلاح و تربیت افتادم. آنجا با پسر خلافکاری به نام پدرام آشنا شدم. از نامادری اش کینه داشت و از زنها سرقت می کرد. بعداز آزادی با او بیشتر رفاقت کردم و شش باردیگه به اتهام سرقت راهی زندان شدم . البته من از مردان فقط سرقت می کردم. زنها باید بعداز سرقت باید کلی التماس پدر یا شوهرانشان را می کردند که برایشان گوشی بخرند.

چرا توبه نمی کنی؟
هركس يك شغلي دارد مثلا شماها که خبرنگارهستید . من هم حرفه ام دزدی است و وقتی ماهی 300 تا 400 میلیون تومان از راه گوشی قاپی درآمد دارم، چرا این کار را نکنم .