پیرزن، حق شوهرم را نداد

اوایل بهمن سال گذشته مردی با حضور در شعبه نهم بازپرسی دادسرای جنایی تهران با طرح شکایتی گفت: خواهرم تنها زندگی می‌کرد و گاهی چند روزی به سفر یا نزد اقوام می‌رفت.

از سه هفته قبل دیگر از او خبری نداشتم و گمان می‌کردم نزد اقوام رفته اما پاسخگوی تلفنش نبود و غیبتش هم طولانی شد. به خانه‌اش رفتم که در را باز نکرد. با ماموران وارد آنجا شدم اما در خانه نبود.

ماموران به زمین زن ناپدیدشده در شهریار رفتند اما آنجا هم نبود و پی بردند آخرین‌بار با مردی که مباشرش بوده دیده شده است.

این مرد به‌عنوان مظنون تحت‌ تعقیب قرار گرفت اما ردی از او نبود تا این‌که با گذشت بیش از دو ماه از ماجرا، اوایل هفته گذشته بازداشت شد.

تنها مظنون پرونده در تحقیقات اولیه مدعی بود با زن سالخورده قرار داشته اما وی سر قرار نیامده و دیگر از او خبری ندارد اما در تحقیقات بعدی اعتراف کرد همسرش قاتل است.

او به ماموران گفت: مباشر زن سالخورده بودم و به زمین کشاورزی و ویلای او در شهریار رسیدگی می‌کردم. یک روز همسرم با آن زن درگیر شد و او را کشت. بعد هم جسدش را در بیابان آتش زدیم.

با اعتراف وی همسرش دستگیر شد و گفت: من و همسرم یک سال قبل ازدواج کردیم. شوهرم مباشر پیرزن بود و با تلاش‌هایش توانست زمین بایر مقتول را احیا کند. کلی هم برای این کار هزینه کرد اما پیرزن هزینه آن را نمی‌داد.

روز حادثه او را سوار کرده و سر زمین کشاورزی بردیم. شوهرم پیاده شد تا آب‌معدنی بخرد که میان من و پیرزن دعوا شد. اعتراض کردم که چرا سهم و حق شوهرم را در این مدت نمی‌دهد که گفت شوهرت سهمی ندارد. بعد به من فحاشی کرد. عصبانی شدم و وقتی از خودرو پیاده شد او را از پشت‌ هل دادم که با جدول کنار خیابان برخورد کرد و سرش به‌شدت آسیب دید و بیهوش شد. به همین دلیل با شوهرم او را داخل خودرو گذاشتیم تا به بیمارستان برسانیم که در نیمه راه، فوت شد. مانده بودیم با جسد چه کنیم که آن را به رباط‌کریم برده و در بیابان‌های آنجا با ریختن بنزین به آتش کشیدیم.

عظیم سهرابی، بازپرس شعبه نهم دادسرای جنایی تهران با تایید این خبر به جام‌جم گفت: با اعتراف زن متهم به قتل و شوهرش، برای آنها قرار قانونی صادر شد. ماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران نیز برای یافتن جسد به محل آتش‌زدن جسد رفتند که بقایای پیکر او کشف و به پزشکی‌قانونی منتقل شد.

گروه حوادث روزنامه جام جم