نگاهی به فیلم «لانه خرگوش» که بار دیگر از شبکه نمایش پخش شد

تقدیر یا تقصیر؟

«لانه خرگوش» یک درام آمریکایی است که در سال 2010 با اقتباس از نمایشنامه‌ای به همین نام به نویسندگی دیوید لیندسی- آبیر ساخته شده ‌است. نمایش لانه خرگوش برای اولین بار در سال 2006 در برادوی روی صحنه رفت و توانست نامزد و برنده چندین جایزه معتبر شود که از مهم‌ترین آن‌ها جایزه پولیتزر برای بهترین نمایش‌نامه بود. فیلم را بازیگر و کارگردان آمریکایی جان کامرون میچل ساخته ­است که آن را می‌توان تحسین برانگیزترین اثر او دانست.
کد خبر: ۱۳۵۲۲۴۲

«لانه خرگوش» که به تازگی بار دیگر از شبکه نمایش پخش شد؛ روایتگر داستان زن و شوهری است که هشت ماه است دنی، فرزند کوچک خود را در یک سانحه تصادف از دست داده‌اند اما هنوز نتوانسته‌اند با این حادثه دلخراش کنار بیایند. یکی با خاطرات پسر از دست رفته‌اش سر می­کند و دیگری سعی در فراموشی گذشته دارد. در این میان مادر که دچار یاسی عمیق شده نه تنها ایمان خود را از دست داده ­است بلکه عقاید و باورهای سایرین را نیز به سخره می‌گیرد. او که بیش‌تر از همسرش دچار دگرگونی روحی شده­ است در ارتباط با اطرافیانش نیز نمی‌تواند مانند گذشته عمل کند و همچنان درگیر این مساله است که مرگ پسرش تقدیر یا تقصیر آن‌ها بوده­ است. بکا (نیکول کیدمن) و هاوی (آرون اکهارت) در ابتدای فیلم برای حل مشکلشان به جلسات گروه درمانی پناه می‌برند اما بکا نحوه برخورد سایر والدین با مرگ فرزندشان را تاب نمی‌آورد و از گروه کناره می‌گیرد. در میانه راه با برقراری ارتباط با نوجوانی که مسبب مرگ دنی بوده است درصدد آرام کردن خود برمی‌آید. نوجوان با دادن کتابش با نام «لانه خرگوش» به او و صحبت درباره جهان موازی حال و هوای بکا را اندکی تغییر می‌دهد. هاوی هم که نمی‌تواند با همسرش مانند گذشته کنار بیاید در بیرون از خانه به دنبال آرامش می‌گردد. بازی نیکول کیدمن که یکی از تهیه‌کنندگان آن هم به حساب می‌آید از نقاط قوت فیلم است. او به خوبی از پس بار سنگین احساسات نقش برمی‌آید.کیدمن برای ایفای نقش در این فیلم بار دیگر نامزد دریافت جایزه اسکار شد و توانست توجه و تحسین منتقدان را به خود معطوف کند.

داستانک‌های فیلم در پیشبرد قصه به درستی به کار گرفته می‌شوند و به قوام ماجرای اصلی کمک شایانی می‌کنند. نمونه آن بارداری خواهر بکا و اتفاقات ناشی از آن در خانواده است. مواجهه بکا با این موضوع و همچنین گفت‌و‌گوهای او  با مادر خود درباره مقایسه فوت برادر و پسرش به خوبی بیننده را با شخصیت بکا، دید او به زندگی و عقد­ه‌های درونی‌اش آشنا می‌کند. معرفی آد­م‌های فیلم به طور طبیعی و در دل ماجراها سبب نزدیکی مخاطب به آن‌ها می‌شود. بنیان فیلم بر پایه نمایش غم و اندوه برای فرزند از دست رفته ­است. موضوعی که پیش از این نیز به آن پرداخته شده ­است و تکراری به نظر می‌آید اما آنچه لانه خرگوش را از دیگر آثار مشابهش متمایز می­‌کند روایت روان، ساده و پرداختی نوست. در این فیلم از پندهای اخلاقی و پایان خوش خبری نیست. نویسنده نه در سوز و گداز مرگ فرزند غرق می‌شود و نه برای این پدر و مادر داغدار نسخه شفابخش می‌پیچد. او معتقد است شخصیت‌ها باید بپذیرند که از برخی اتفاقات دنیا گریزی نیست همانگونه که از ادامه دادن به حیات. فقدان فرزند بهانه‌ای می‌شود برای کم رنگ شدن رابطه پدر و مادر و رسیدن آن‌ها به شناخت تازه‌ای از خود. زن و مرد قصه پس از گذراندن یک دوره طولانی اندوه به ثبات نسبی می‌رسند. در ظاهر به زندگی روزمره بازمی‌گردند و لبخند مصنوعی می‌زنند. درآخر و با پایان مهمانی که ترتیب داده‌اند، دوباره تنها می‌شوند، کنار یگدیگر می‌نشینند و  دست در دست یکدیگر با نگاهی بی روح به آینده می‌نگرند.

نوشین مجلسی / جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها