بیوگرافی فراز قورچیان

سلام و عرض ادب و احترام خدمت تمامی شنوندگان و خوانندگان عزیز این مطلب. گفتگویی داریم با اقای فراز قورچیان مدیر مسئول موسسه فرهنگی،آموزشی پیشگامان من حقیقی. ایشون مدرس دوره های شفای زخم و احساس ارزشمندی و ذهن ثروتمند و راهبری نیروی جنسی در ایران هستند. یسری سوالاتی داشتیم که دوست داشتیم با خودشون مطرح بکنیم.

کد خبر: ۱۳۴۵۱۸۲

سلام و عرض ادب و احترام خدمت تمامی شنوندگان و خوانندگان عزیز این مطلب. گفتگویی داریم با اقای فراز قورچیان مدیر مسئول موسسه فرهنگی،آموزشی پیشگامان من حقیقی. ایشون مدرس دوره های شفای زخم و احساس ارزشمندی و ذهن ثروتمند و راهبری نیروی جنسی در ایران هستند. یسری سوالاتی داشتیم که دوست داشتیم با خودشون مطرح بکنیم.

- سلام و عرض ادب و احترام ممنون در خدمت شما هستم .

آقای قورچیان دوست داشتیم که یه مقدار خودتون رو بیشتر معرفی کنید برای شنوندگان ما و یا خوانندگان ما که بیشتر با شما آشنا بشن.

- بله،خواهش میکنم. من فراز قورچیان هستم متولد 29-12-1365

تحصیلاتم در مقطع دیپلم ریاضی بود و تو لیسانس رشته شهرسازی تحصیل کردم و هم اکنون در حال ادامه تحصیل در رشته روانشناسی هستم در مقطع ارشد.بیشتر از 10 سال از عمرم رو صرف مطالعه ادبیات، فلسفه، روانشناسی و معنویت کردم.

بله آقای قورچیان گفتید که رشتتون شهرسازی بوده چطور شد که اومدید تو رشته روانشناسی؟

- من روانشناس نیستم

تحصیلاتم تو رشته روانشناسی بوده فقط برای اینکه بتونم موسسه و سازمان خودم رو حفظ کنم و بتونم مجوزهای لازم برای برگزاری دوره هامو بگیرم. خیلی جاها بوده مثل فرهنگسراها و موسسات مختلفی که سالن همایش داشتن؛ دانشگاه تهران، دانشگاه شهید بهشتی، دانشگاه شریف و خیلی جاهای دیگه. موقعی که می خواستیم باهاشون همکاری کنیم مدرک می خواستن به خاطر همینم من مجبور شدم که ادامه تحصیل بدم توی این رشته و بتونم کارم رو جلو ببرم.

پس شما روانشناسید؟

- نه من روانشناس نیستم. نمیتونم بگم روانشناسم چون که روانشناسی حرف زیادی برای مردم نداره. دوست ندارم تو این قالب کوچیک برم و مهارتهام خیلی خیلی بیشتر از یک روانشناس است.

چیزی که یکصد سال عمرش باشه و دیگه از زمان فروید اومده جلو و چیزی که یکصد سال عمرش باشه چه حرفی برای مردم میخواد داشته باشه ؟

ولی خب شما دارید تو این رشته تحصیل می کنید آخه!

- عرض کردم خدمتتون که من تو این رشته تحصیل میکنم من از فروید خوندم از یونگ خوندم از فرانکل خوندم از ادلر خوندم از راجرز خوندم از یالوم خوندم. کتابی تو این رشته از اونایی که فکر میکنم قوی بودن نبوده که من نخونده باشم. از اگزیستانسیالیسم خوندم از کسایی که پیرو مکتب یونگ هستن از کسایی که فردیت رو قبول دارن از کسایی که اصل تعادل حیاتی رو قبول دارن، دنباله رو فروید هستن، نظریه جنسیش رو قبول دارن، چیزی نمونده که نخونده باشم.

یه زمانی یادمه که عضو یه گروهایی شدم که اینا تو رشته پازیتوسایکایلوژی، روانشناسی مثبت به رهبری آقای سیلیکمن مطالعه می کردن و من سالها اونجا تمام کتابهای آقای سیلیگمن، آقای میهالی، خانوم باربارا فریدیکسون و تمام بزرگای این رشته رو خوندم و خیلیم ازشون استفاده کردم اما سعی نکردم به خودم قالب بدم و خودمو روانشناس معرفی بکنم،دوست نداشتم.

مدت زیادی رفتم نورنسایس خوندم رفتم دانش علوم اعصاب رو دنبال کردم تا ببینم چه اتفاقاتی برای اعصاب میوفته و ... اما خب فکر میکنم محدود کردن خودم به اسم روانشناس خیلی سخت باشه.

بله خیلی ممنون آقای قورچیان. باز من جواب سوالم رو نگرفتم به خاطر اینکه شما خودتون رو روانشناس معرفی نکردید. پس شما چی هستید؟

- من چی هستم.... بهتره بگیم که من کی نیستم! من مشاور نیستم. من تراپیست نیستم. من درمانگر نیستم.من پزشک نیستم. من طبیب نیستم. من روحانی نیستم. من یه مدرس هستم.

من سالها توی دانشگاه توی زندگی توی کسب و کار آموختم و همه اینا رو دارم تو قالب یه چیزی به اسم کارگاه های من حقیقی برگذار میکنم. که تا الان بیشتر از هزارتا همایش براش برگزار کردم توی ایران توی این چند سال و خیلی اتفاقای خوبی افتاده.

بیشتر از هزار تا همایش؟ چطوری این همه همایش رو برگزار کردید؟

- بیشتر از 800 تاش رایگان بوده برای مردم. من 7 سال 8 سال به صورت رایگان برای مردم کار میکردم توی مملکتم ایران و فکر میکنم خانواده های زیادی و ادمای خیلی زیادی از ما استفاده کردن.

یه سوالی داشتم ازتون. شما مراسم های حرفه ای تر هم شنیدم که برگزار کردید درسته؟ مثل لیدر شیپ

- بله تجربه برگزاری دوره های رهبری و لیدر شیپ برای مراکز فرماندهی استان ها رو داشتم و فرمانداران ایران، فرماندهی چابهار رو داشتم، فرماندهی قصر قند رو داشتم تجربه خیلی جالبی بوده برام.

آدمایی جلوم نشستن که سرتیپ بودن فرمانده بودن و من توی اون جلسات حضور داشتم و افتخار اینو داشتم که درمورد رهبری نوین بتونم براشون صحبت بکنم و ازشون استفاده بکنم.

حس و حالتون اون زمان که برای این افراد کلاس برگزار می کردید چی بوده؟

- هیچ حس و حال متفاوتی نداشتم حس و حالم همون حس و حالی بود که برای مردم عادی دارم برگزار میکنم و من زیاد ذهنم اینجوری نیستش که بین مردم تفاوت بذاره.

یک سوالی داشتم ازتون که خیلیا میان تو کارگاه شما از شفایی که زخم هاشون یافتن و از اتفاق نیکی که براشون افتاده صحبت می کنند. شما چطوری این شفا رو به مردم میدید؟ چه قلقی دارید؟

- اولا بگم که درسته مردمی که میان تو کارگاه ما زخمهاشون شفا پیدا می کنند و خیلی احساس بهتری نسبت به خودشون پیدا می کنند. بهتره اول بگم که من شفا نمیدم اون کسی که فکر میکنه من شفا میدم از کلاسای من هیچی متوجه نشدهاحساس میکنم.

چون من تو اونجا فقط درمورد مبانی معنوی و مبانی معناگرایی صحبت میکنم در مورد این صحبت میکنم که مردم اگر واقعا دست از آلودگی ها بردارن و به شناخت خودشون برسن خیلی گره های زندگیشون باز میشه.

شاید بهتر بتونم بگم که من میتونم کمک بکنم که مردم شفایی که درونشون داره رخ میده و معجزاتی که خداوند تو زندگیشون داره رخ میده رو ببینند من اینکارو خیلی توش ماهرم.

چون خودم آدم شکرگزاری هستم کمک بکنم که آدما شکرگذارتر بشن کمک بکنم که انسان ها احساس بهتری نسبت به خودشون پیدا بکنند نه اینکه من شفا بدم. من بارها گفتم که من شفا دهنده نیستم.

هرکسی این ادعا رو داشته باشه من فکر میکنم که هیچ چیزی از شفا نفهمیده ، چون شفادهنده فقط خداونده و ما فقط میتونیم اسباب و وسیله باشیم که کمک بکنیم این مردم این احساس رو داشته باشند.

پس شما شفا نمیدید توی کارگاهاتون؟

- نه به هیچ وجه. اینکه گفته شده من توی کارگاهام شفا میدم و درمان میکنم این بیشتر به سمت رقیبای منو و آدمایی که بامن احساس رقابت می کنند، آدمایی که حسادت دارن نسبت به من، اینو به من میبندن و این به من بسته نمیشه.

ولی باز من جواب سوالم رو نگرفتم آقای قورچیان. شما همیشه حرف از شفا دارید میزنید حرف از درمان دارید می زنید.

- بله بله من همیشه حرف از شفا و درمان میزنم اما خودمو هیچوقت به عنوان یه درمانگر معرفی نکردم و ادعایی ندارم. شما اگر هرجایی دیدید که من همچین ادعایی داشتم میتونید بگید تا من دیگه اینکارو انجام نمیدم.

من از بچگی مبانی معنوی میخونم از بچگی حافظ و مولانا خوندم از بچگی قران خوندم از بچگی توی تکایای مختلف امام حسین خدمت کردم الانم در حال خدمت کردن هستم. تمام بچه هایی که با ما درتماس هستن همشون آدمای مذهبی هستن. من موافق مذهب هستم و خودم مذهب رو دوست دارم مذهبو حمایت میکنم ادمای مذهبی تو مراسمای من شرکت میکنند .

ما هرساله چندین مراسم مذهبی داریم روز عاشورا روز عید قربان روز اربعین شبهای قدر ما مراسم مذهبی داریم. کاری که ما داریم انجام میدیم توی کشورمون ایران اینه که به مردم نشون میدیم اگر واقعا معنوی تر زندگی بکنند و معنا رو توی زندگی خودشون بگنجونن بسیاری از گیر و گرفتاری هاشون باز میشه. من به این ایمان دارم شما نمیتونید ایمان رو از من بگیرید که من این ایمان رو دارم که خداوند شفا دهنده است. من این ایمان رو دارم که اگر شما رابطتون با خداوند بهتر بشه اگر رابطتون رو با خداوند درست بکنید اتفاقای عظیمی تو زندگیتون رخ میده.

من این ایمان رو دارم که نیروهای و انرژی هایی تو این کائنات هستن که به ما میتونن شفا بدن .

نمیتونید اسم منو بذارید درمانگر که حالا من اومدم فقط به مردم میگم که تنبلی نکنید.

شهوت رانی نکنید. طمع نداشته باشید همدیگرو ببخشید خداوند همه درای رحمت رو به روی شما باز میکنه.

من مطمئنم هرآدمی که توی این مسیر بیاد و اینکارا رو شروع کنه به انجام دادن و شروع بکنه به حرکت کردن خداوند همه درای رحمت رو به روش باز میکنه چون من آدم توحیدی هستم و به خداوند خیلی ایمان دارم برای خود من اتفاق افتاده و برای هزاران نفری که کنار من بودن اتفاق افتاده.