عبارت باقیاتالصالحات آنقدر برای مردم تکرار شده بود که مثلا در تابستان کسبه محلهها یا حتی برخی مردم عادی در کنار مغازه یا خانه خود، ظرف آبی میگذاشتند تا تشنگان از آب بنوشند و از آنها کار نیکی در دنیا ثبت شود تا در آن دنیا دستشان را بگیرد و در این دنیا مسبب کار خوب باشند و باعث گسترش نیکی شوند تا شاید که دنیا جای بهتری برای زندگی شود.
آنهایی که اما وضع مالی بهتری داشتند و به اصطلاح دستشان به دهانشان میرسید کارهای بزرگتری میکردند؛ مثلا مدرسه، مسجد، یتیمخانه و... میساختند و بچههای یتیم و فقیر را تحت پوشش میگرفتند؛ نه از آن جهت که کار دنیایشان بهتر شود و برای خود اسم و رسمی به هم بزنند بلکه فقط برای بر جای گذاشتن نام و روش نیک از خودشان تا هم دنیا جای بهتری شود برای زیست مردم و هم دعای خیر مردم به آنها برسد و خداوند آنها را بیامرزد.
در این میان یک آدم باسواد و دنیا دیده که با مرام باقیات الصالحات بزرگ شده بود، دست به کار شد و در دوره ناصرالدینشاه، مسجدی ساخت در میدان بهارستان که به نام مسجد سپهسالار شهرت دارد.
بانی این مسجد میرزا حسین خان سپهسالار قزوینی، صدراعظم ناصرالدین شاه بود. او تصمیم گرفت بزرگترین مسجد تهران را بسازد و از نظر همه صاحبنظران و معماران دوره خود استفاده کرد تا این مسجد باشکوه و زیبا باشد چنانکه در دل همه جا باز کند و مردم برای نماز راهی این مسجد شوند. میرزا حسینخان بر این باور بود که مسجد او نمازگزار زیاد خواهد داشت چون هم در مرکز شهر قرار داشت و هم معماریاش چنان خواهد شد که بعید است کسی از کنار آن بگذرد و دلش بیاید بدون نماز خواندن در مسجد برود.
سپهسالار سال ۱۲۵۸ خورشیدی، ساخت این مسجد را شروع کرد، درست ۱۴۲ سال قبل در روزی مثل امروز. با نصرا... حدادی، تهرانشناس همصحبت شدم تا درباره این مسجد و زیباییها و جلال و جمالش برایمان بگوید.
حدادی میگوید: ساخت مسجد یکی از باقیاتالصالحاتی بود که مردم دوست داشتند آن را انجام دهند. اگر خودشان آنقدر پول و ثروت نداشتند که مسجد بسازند اما آماده بودند که در ساخت آن مشارکت کنند؛ حتی اگر شده به اندازه چند خشت و آجر.سپهسالار اما از همه داراییاش برای ساخت مسجد استفاده کرد و تخمه برلیان ارزشمندی داشت که آن را فروخت به ناصرالدین شاه تا بخشی از پول ساخت مسجد را فراهم کند.این برلیان آنقدر زیبا بود که ناصرالدین شاه آن را روزها در جیب لباسش نگه میداشت و روزها آن را مقابل نور میگذاشت و نگاه میکرد و لذت میبرد.آن زمان در کنار هر مسجدی که ساخته میشد، مدرسه ( حوزه علمیهای ) هم بنا میشد.در کنار مسجدسپهسالار، مدرسهای هم ساخته شد.سپهسالار به عثمانی و دیگر کشورها هم سفر کرده بود و این کشورها را میشناخت به همین دلیل کنار مسجد و مدرسه، کتابخانهای هم ساخت و برای آن ۳۰۰۰ کتاب خرید. مسجد سپهسالار نهتنها بزرگترین مسجد تهران بود که تنها مسجدی بود که کتابخانه هم داشت.
در حفظ مسجد کمکاری میشود
حدادی میگوید: تا چند دهه قبل مساجد به نام افراد بود، بنا به همان مرام باقیاتالصالحات .مردم متمکن مسجد میساختند حتیالمقدور بزرگ و زیبا تا نام نیکی از خود به جای گذارند. مسجد نصیرالملک شیراز که به زیبایی زبانزد عام و خاص و ایرانیان و خارجیان است را نصیرالملک ساخته و به نام خودش است.مسجد سپهسالار هم باید به نام سپهسالار میماند، دور تا دور این مسجد با کاشی نوشته شده وقف سپهسالار.نام موقوفه نباید تغییر کند که متاسفانه درباره مسجد و مدرسه سپهسالار این اتفاق افتاده و نام واقف و سازنده تغییر کرده و به نام شهید مطهری نامگذاری شدهاست. ساخت مسجد در ایران یک سنت بوده، حتی دزدان هم مسجد داشتهاند. مسجد چالانچی را که در تقاطع خیابان سیروس و ۱۵خرداد شرقی قرار دارد و بعد از پیروزی انقلاب، نامش به امامحسن (ع) تغییر کرد، سارقان ساختهاند ( چالانچی یعنی سارق).آنها هم تلاش میکردند بعد از مرگ نام نیکی از خود به جای بگذارند. در هیچ جای دنیا، بنایی را که جزو میراثفرهنگی کشور است و باید قدر آن دانستهشود، در اختیار گروههای فیلمبرداری قرار نمیدهند که از آن به عنوان لوکیشن استفاده کنند. من با چشم خودم دیدم که زیر گنبد اصلی مسجد دکور زدهبودند و داربست بستهبودند که از آن به عنوان لوکیشن یک کار تاریخی استفاده کنند. اینجور کارها خیانت است به میراث فرهنگی. مسجد سپهسالار وقف است و سپهسالار کلی موقوفه بهنام این مسجد کردهبود که از محل آنها برای نگهداری مسجد هزینه شود اما سالهاست از این بنای زیبا و تاریخی مراقبت درست و حسابی نمیشود. یکبار آمدند مرمتش کنند، خرابش کردند و دو تا ستاره داوود گذاشتند روی گنبد. این مسجد برای میرزاحسینخان آنقدر اهمیت داشت که به برادرش وصیت کرد اگر او از دنیا رفت، برادر کارش را ادامه دهد و نگذارد کار نیمهتمام بماند. استاد لرزاده که یکی از بزرگترین معماران ایران است، حدود هفتسال برای ساخت و مرمت این مسجد وقت گذاشت.
مسجدی با ۲ تالار برای زمستان و تابستان
حدادی میگوید: ساخت مسجد یکی از هنرهای مهم و با شکوه ایرانی-اسلامی است. ایرانیان اوج معماری خود بعد از اسلام آوردن در ساخت مسجد بروز دادند.گنبد و گلدسته برای معماری ایرانیان است. هند با آن عظمت و بزرگی و معماری ویژهاش به تاجمحل مینازد. تاج محلی که اصول معماریاش، ایرانی است. ایرانیان بر این باور بودند که مسجد خانه خداست پس باید بسیار زیبا و روحنواز باشد. باید طوری ساختهشود که وقتی وارد آن میشوی، دلت نیاید آنجا را ترک کنی. مساجد قدیمی همه بر مبنای درست ساخته میشدند.
مسجد باید رو به قبله ساخته شود تا زمان نماز مردم رو به قبله باشند. اینطور نبود که قبله در مسجد زاویهدار باشد. مساجد را طوری میساختند مردم از جبهه شمال شرقی وارد و از جبهه جنوب شرقی خارج شوند تا صف نمازگزاران شکسته نشود. مساجد در بهترین نقاط شهر ساخته میشدند برای همین هم آبانبار در آن لحاظ میشد هم سقاخانه. مسجد سپهسالار دو بخش زمستانی( چهلستون) و تابستانی ( گنبد مقصوره) دارد که هر کدام معماری ویژهای دارند و مناسب فصل گرما و سرما هستند. این بینظیر است در کمتر مسجدی در جهان چنین طراحی دیده میشود. گنبد مسجد «پخ» است که این هم بینظیر است، در معماری اسلامی دو نوع گنبد داریم؛ ناری و شلغمی.اما این گنبد کاملا متفاوت است و آنقدر در ساختش تبحر خرج شده که کارشناسان ماندهاند چطور این همه سال توانسته بنا را حفظ کند. چند سالی بود که دور این گنبد را داربست چیده بودند که خدا را شکر جمعشان کردند.مسجد سپهسالار بنایی است که هویت و سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی و حتی شهرنشینی ایرانی را نشان میدهد و حیف است نادیده گرفتهشود یا در حفظش تلاش نشود.
طاهره آشیانی - روزنامه نگار / روزنامه جام جم
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد