شهری که چنان حافظ را شیفته خود کرد که او هیچوقت از آن دل نکند و همه عمر در این شهر زیست و یکبار هم که به دعوت دوستی از شیراز بیرون رفت، بیمار شد و به شهر خود برگشت و چنین سرود: «غم غریبی و غربت چو برنمیتابم / به شهر خود روم و شهریار خود باشم».
البته هرقدر که حافظ، شیراز نشین بود، جناب سعدی دل در گرو سفر داشت و همه عمر را به گشتوگذار سپری کرد تا از عمر لذت و توفیق بیشتری ببرد.
روحیه این دو شاعر و حکیم بزرگ، نشاندهنده روحیه کلی مردمان این خطه است از زمانهای دور تا به امروز. برخی همیشه عمر در شیراز میمانند و برخی از خوبیهای این شهر دل میکنند و میروند و البته دوباره برمیگردند.
در روزهایی که اردیبهشت مثل همیشه به وعده خود وفا کرد و هوا و طبیعت را بعد از یک فروردین گرم، بهاری کرد در نیمه این ماه اکثیری در روزهایی که شیراز، بهشت روی زمین است با عباس رافعی، کارگردان سینما و تلویزیون که اصالتا شیرازی است همصحبت شدم تا برایمان از ذات این شهر و دلبریهایش بگوید و اینکه چرا شیراز مثل عروسی که پیر نمیشود، همه چشمها را به سمت خود میچرخاند.
این شهر را رها نمیکنیم
عباس رافعی درباره اینکه مردم شیراز اهل سفر هستند یا نه، میگوید: شیراز شهر همه چیز تمام است. از آبوهوای معتدل و خوبش بگیر تا دشتی که در آن قرار دارد و خاکش بسیار مستعد کشاورزی و دامداری است. کوههای اطراف شیراز، ابرها را در دشت پاییندست که شهر در آن قرار دارد، نگهمیدارند و بارشهای خوبی زمینها را آباد میکند. شیراز به معنای واقعی شهر زندگی است اما چنین هم نیست که شیرازی ها چندان اهل سفر نباشند. اتفاقا بهعنوان یک شیرازی میگویم چمدان شیرازی ها همیشه آماده است! فقط لازم است به آنها بگویی راه بیفتید تا برویم سمتی، شهری و آنها همراه شما میشوند چون آدمهای سختگیری نیستند. در قرن هفتم که مغولان به ایران حمله میکنند، شیرازیها به بوشهر میروند و از آنجا از طریق کشتی به هند عازم میشوند و به رنگهبار میروند. شیرازیهای رنگهبار با حفظ اصالت خود در این منطقه زندگی میکنند و به شیرازیها هم شهرت دارند. آنها نهتنها زبان و لهجه خود را حفظ کردهاند که معماری شیراز را هم به این منطقه برده و گسترش دادهاند. یعنی هر زمان لازم باشد، شیرازی جماعت به راه میزند و مهاجرت هم میکند اما تا زمانی که لازم نیست چرا باید به خودش سختی بدهد و شهر خوبش را به طلب کدام سرزمین و کدام شهر رها کند؟
بگوییم راحت طلب بهتر است
به رافعی میگویم چرا به شیرازیها میگویند تنبل! در شبکههای اجتماعی با این صفت شیرازیها زیاد شوخی میشود؟ میگوید: شیرازیها تنبل نیستند. خاصیت آبوهوای این شهر است که مردمش را کمی گیج کرده به صورتی که آنها بیشتر دوست دارند، یله بدهند و استراحت کنند. بهتر است بگوییم شیرازی ها راحت طلبند نه تنبل! تنبل کسی است که به کار و فعالیت تمایلی ندارد اما شیرازیها از کار فراری نیستند اما به خودشان سخت نمیگیرند. کار را به راحتترین شکل انجام میدهند. مثلا اگر در خانه دستمال کاغذی روی زمین افتاده باشد برای برداشتن آن خم نمیشویم با پایمان آن را برمیداریم و به دستمان میرسانیم و بعد آن را در سطل زباله میاندازیم! (میخندد) برای بیشتر کارها راهی که انجامش راحت باشد، پیدا میکنیم. شهر شیراز معتدل است در هوایش معمولا گردههای گل و گیاهان دارویی پراکنده است و همه اینها باعث میشود شیرازیها در حالتی بین خوابوبیداری باشند. الان هوای شیراز پر است از عطر بهارنارنج. بهارنارنج آرامشبخش است، دمنوش و عرق آن را میخورند که آرام گیرند. تصور کنید شیرازیها در شهری زندگی میکنند که انگار در بهارنارنج غوطهورند، خب با این اوصاف نباید انتظار داشته باشید مردم این شهر مثل مردم دیگر شهرها باشند.
صحبت از دمنوش و بهارنارنج شد، این را هم بگویم که شیراز با عرقیاتش مشهور است.در کوههایی که شرق، غرب و شمال شهر را احاطه کردهاند، انواع گیاهان دارویی بهصورت خودرو رشد میکنند و مردم شیراز در ماههای مختلف شهر برای برداشت آنها به کوه میروند. البته مزارع زیادی هم در اطراف شیراز هست که گیاهان دارویی در آنها کشت میشود. میمند یکی از خاستگاههای مهم این گیاهان است که در نزدیکی شیراز است. آقای محمد ژاله صاحب باغ صفاست. باغی قدیمی که سالهای زیادی است در آن عرقیات گیاهی تولید میشود. باغ صفا را نهتنها مردم شیراز که همه مسافرانی که به این شهر میروند هم میشناسند. بخشی از عرقیاتی که در این باغ تهیه میشود، دوآتشه است، یعنی دو بار تبخیر شده تا غلیظتر باشد برای همین باید آنها را با آب مخلوط کرد و خورد. شیرازیها از قدیم به طبع و اینکه هر آدمی باید اول طبع سرد یا گرم خود را بشناسد و بعد تغذیه خود را بر اساس آن انتخاب کند، باور داشتند به همین دلیل عرقیات در این شهر زیاد است و خالص و مرغوب. دمنوشها و شربتهای زیادی هم در شیراز موجود است که باب طبع مسافران است و اصلا یکی از دلایل رونق گردشگری شیراز همین نوشیدنیهای گیاهی است که به اشکال مختلف تهیه میشود.
غذاهای شیرازی هم متنوعند و بیشتر پایه گیاهی دارند. مثلا کلم پلوی شیراز معروف است و آشهایش. فلسفه کلم پلو هم جالب است. اولین شهری که آبلولهکشی در آن باب شده، شیراز بوده به همت حاجآقا نمازی که بیمارستانی را هم در این شهر ساخته. برای تأمین آبلولهکشی از آب چاه استفاده میکردند که گچ داشت و احتمال اینکه در کلیهها رسوب کند، زیاد بود. مردم شیراز برای در امان ماندن از این بیماری کلمپلو میخوردند، چون کلم پاککننده و تصفیهکننده کلیه است. شیرازیها غذاهای آیینی دارند و غذاهای درمانگر و غذاهایی که روزمره آنها را میخورند اما حتما حواسشان هست که این غذا سلامتشان را بهبود بخشد. این را هم اضافه کنم که طبیعت و غذاهای شیرازی روی خلقوخوی مردم این شهر تأثیر زیادی دارد. میگویند مردم شیراز مانند خاکشیر هستند و با هر طبعی میسازند. برای همین است که مردم این شهر بسیار صلحجو و مردمدارند.
عباس رافعی، متولد و بزرگشده چهارراه پارامونت شیراز است. میگوید: الان هم مردم به این چهارراه میگویند پارامونت اما شاید خیلیها دلیل نامگذاری آن را ندانند، چون سینما پارامونت سالهاست از بین رفته. این چهارراه اما برای من چهارراه حوادث بود، محلی که در نوجوانی خیلی از اتفاقات منجر به پیروزی انقلاب را در آنجا دیدم. اما در هر نقطه شیراز که متولدشده باشی حتما در میانه یک باغ هستی؛ باغی که یا موجود است یا بوده و خرابشده برای آپارتمانسازی. در هیچ شهر ایران بهاندازه شیراز باغ ندارد. بیشتر از ۱۰ باغ در این شهر وجود دارد که حفظشده و مردم میتوانند به درون آن بروند و از فضای آن استفاده کنند؛ از باغ عفیفآباد بگیر تا باغ ارم و باغ دلگشا. باغهایی که خانههای بسیار زیبایی هم دارد. قصرالدشت در نزدیکی شیراز است و اگر از بالا به این منطقه نگاه کنید، مانند نگین سبزی به چشم میآید. این منطقه پر از باغ است. شیراز شهر باغ است. باغ میوه و باغهایی پر از گلهای معطر و برای همین است که شیراز را بهشت ایران مینامند.
طاهره آشیانی - روزنامه نگار / روزنامه جام جم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد