بدتر اینکه طی دوران ابتلا و انتقال بیماری یعنی دو هفته نقاهت به روال عادی زندگی خود یعنی تردد روزانه، فعالیت شغلی و ارتباط با دیگران ادامه میدهند و بسیاری را ناخواسته و از سر ناآگاهی بیمار و حتی با خطر مرگ روبهرو میکنند.
آیا چنین افرادی از اینکه مبتلا به یک بیماری ویروسی مسری شناخته شوند، میترسند؟ یا اینکه تصور میکنند از سوی اطرافیان خود طرد میشوند؟ چنین پنهانکاریهای خطرناکی ریشه در چه نگاههای فردی و برونفردی دارد؟ دکتر فاطمه کلاهدوز، روانشناس بالینی در گفتوگو با جامجم به این پرسشها پاسخ میدهد.
چرا این روزها با وجود افزایش آگاهی عمومی نسبت به بیماری کووید 19 که معمولا طی دو هفته بهبود مییابد، همچنان شاهد پنهانکردن بیماری از سوی بسیاری از مبتلایان به کرونا هستیم؟
متاسفانه واقعیت تلخ این است که افزایش آمار مبتلایان به ویروس کرونا به پنهانکاری برخی از افراد مبتلا نیز مربوط میشود که علائم کمی دارند، اما به اشتباه احساس میکنند مشکلشان کرونا نیست و با این خیال در جامعه رفت و آمد دارند. همین امر باعث بالا رفتن آمار ابتلا، فوتیها و همینطور افزایش نگرانی در جامعه شده است. این دسته از افراد، ابتلا به این بیماری را ناپسند شمرده و آن را مخفی میکنند، در حالی که هر کسی باید بداند اگر به کرونا مبتلا شده، وظیفه شرعی و انسانی دارد که به دیگران اطلاع دهد.
برای مقابله با چنین شرایطی چه باید کرد؟
بی شک لازم است با فرهنگسازی بر این معضل غلبه کنیم. مردم باید تا زمان تولید دارو و رسیدن واکسن مقابله با این بیماری، ملاک را بر این بگذارند که همه ممکن است آلوده باشند و از این رو باید در ارتباطگیری اجتماعی با افراد، نهایت دقت و احتیاط لازم را به عمل آورند.
آنچه باید بهعنوان یک باور عمومی شکل بگیرد، این است که ابتلا به کرونا جرم نیست؛ یک بیماری است که افراد زیادی در ردههای مختلف به آن مبتلا میشوند. پس هیچ اشکالی ندارد که یک نفر اعلام کند مبتلا به کرونا شده است و بیمار شدن هیچگونه محدودیت شغلی و اخلاقی پس از طی شدن دوران نقاهت را نباید برای افراد ایجاد کند.
چرا برخی مبتلایان از اینکه دیگران متوجه بیماریشان شوند، دچار واهمه میشوند؟
وقتی افراد با یک موقعیت آسیبزا و خطرآفرین مواجه میشوند، دچار ترس میشوند. یعنی زمانیکه بتوانند یک رخداد آسیبآفرین را پیشبینی کنند، دچار اضطراب میشوند و اضطراب در مقابل مداخلات آسیبرسان یک امر طبیعی است.
زمانی که از اضطراب بهعنوان یک مسأله صحبت میکنیم، یعنی اضطراب منجر به تنش، بروز اشکال در روابط و مختل شدن رفتار طبیعی فرد شده است. این افراد نمیتوانند مسائل را حل کرده و راهبرد مطلوب با چنین حادثهای را که احتمال وقوع دارد بهکار بگیرند. از این رو دچار ترس و دستپاچگی میشوند و پیوسته منتظر اتفاق و حادثه بدی هستند. ظاهرشان نیز هراسان شده، پرخاشگر و خشمگین میشوند و در رفتار با خانواده و اطرافیان نیز دچار چالش میشوند.
خانوادهها در کنترل و مدیریت چنین اضطرابی چقدر نقش دارند؟
وقتی رفتار این افراد را در رابطه با اضطراب بررسی میکنیم، میبینیم ارتباط بسیار تنگاتنگ و مستقیمی میان اختلال اضطرابی و مشکل در رابطه اولیه با خانواده وجود دارد. با توجه به پژوهشها به نظر میرسد خانواده بهعنوان پیکره زیربنایی تربیت و شکلگیری شخصیت فرد، میتواند زمینهساز بروز اختلالهایی مانند اختلال اضطرابی باشد.
به بیان دیگر، نوع برخورد، واکنش و ارتباط افراد با خانواده زمینهساز پنهان کردن علائم و درگیر شدن با بیماری است. بهدنبال احساس عدم امنیت و عدم اعتماد نسبت به اطرافیان، فضای امن روانیای که افراد بتوانند در مورد علائم بیماری صحبت کنند، ایجاد نمیشود.
یعنی معتقدید احساس نداشتن امنیت در خانواده و اضطراب ناشی از آن، منجر به پنهانکاری میشود؟
دقیقا! وقتی یک رابطه غیرایمن بین فرد و خانواده وجود دارد؛ مراقبت، توجه و محبت کافی دریافت نمیکند و دچار احساس آشفتگی و سرگشتگی میشود. وقتی به روابط اولیه چنین افرادی با والدینشان دقت کنید، درمییابید که مشکلاتی در این ارتباط وجود دارد. یعنی میبینیم در این خانوادهها افراد فقط کنار همدیگر زندگی میکنند، هرکدام در پیله شخصی خود بهسر میبرند و تعاملات عاطفی کافی میان افراد خانواده وجود ندارد. خانواده واقعی خانوادهای است که روابط افراد در آن توأم با محبت، مراقبت و نظم است و اگر چنین باشد، رابطهای ایمن و توأم با امنیت فراهم میشود که مانع از شکلگیری اضطراب میشود و اگر چنین نباشد، میتواند زمینه مسائل دیگر را فراهم کند.
از دکتر کلاهدوز درباره راهکارهای روانشناختی گریز از درگیر شدن با اختلالات اضطرابی ناشی از کرونا پرسیدم.
وی در پاسخ گفت: «ابتدا باید عواملی که باعث پنهان کردن علائم و درگیر شدن با کرونا میشود را بشناسیم. این عوامل شامل نبود فضای امن روانی، نبود بستر مناسب گفتوگو، نبود روابط امن، ترس از طرد شدن، ترس از تنهایی و از دست دادن روابط مهم، حس مجرم بودن فرد، نبود همدلی و همراهی، نبود آگاهی از بیماری کرونا و نقش ناکارآمد خانواده در کنترل و مدیریت اضطراب کرونا میشود.»
دکتر کلاهدوز در ادامه تصریح کرد: «با افزایش اطلاعات، آگاهی و دانش افراد جامعه در تمام زمینههای روانشناختی، مهارتهای ارتباطی از روابط بینفردی و گروهی، مهارتهای اجتماعی، مهارت حل مسأله، آموزشهای مقابله با اضطراب و استرس و آگاهی از علائم و درگیر شدن به بیماری کرونا، میتوان به کاهش، کنترل بیماری و سلامت روانی افراد کمک کرد.»
پونه شیرازی - سلامت / روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
«جامجم» در گفتوگو با عضو هیات علمی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی به بررسی اثرات منفی حفر چاههای عمیق میپردازد
سخنگوی صنعت آب در گفتوگو با جامجم: