تیراندازی اول شخص به خودی خود محبوبترین و پرفروشترین سبك بازیهای ویدئویی است و وقتی چاشنی آنلاین و رقابت تیمی به آن اضافه میشود، این ظرفیت را دارد تا آدمها را سالها سرگرم خود نگه دارد. بهجز Overwatch دیگر بازیها رایگان بوده و درآمد گزافشان را تنها از طریق پرداخت درون برنامهای مخاطبان یا لیگها و مسابقات سالانه به دست میآورند، ولی از چنان حجم بازار بالایی برخوردارند كه شركتهای بزرگ یكی پس از دیگری دارند روی این سبك سرمایهگذاری میكنند.
Riot Games نیز نسبتا بهتازگی باValorant وارد عرصه رقابت در این سبك از بازیها شده است، شروعی كه شاید خیلی پر قدرت نباشد، اما آنقدر باكیفیت است كه بتوان به تداوم و آینده آن حسابی خوشبین بود.
عملیات خنثیسازی
اگرOverwatch به هوای رقابت با Team Fortress 2 به بازار آمد،Valorant را میتوان رقیبی برایCounter Strike در نظر گرفت. منتها سایه رقیب همچنان آنقدر سنگین است كه ساختار آن را در جای جای بازی میتوان مشاهده كرد.
به بیان سادهتر Valorant را میتوان نوعی از كانتر دانست كه گرافیك فانتزیتری داشته و علاوه بر تیراندازی، شخصیتهایش قابلیتهایی هم دارند. بر همین اساس بازی اصلا برای تازهواردان خوشایند نخواهد بود و بازیكنان حرفهای آن رحم و مروت سرشان نمیشود.
مرگ چیزی است كه در ساعتهای ابتداییValorant زیاد برایتان اتفاق خواهد افتاد و خبری از آموزش قدم بهقدم و این صحبتها نیست. آنقدر باید تلاش كنید و بمیرید و یاد بگیرید تا سرانجام خودتان هم به یكی از شكارچیان بازیكنان تازهوارد تبدیل شوید.
علاوه بر این، مد اصلی بازی همان چیزی است كه در كانتر نیز وجود دارد؛ یعنی بازیكنان در قالب دو تیم رودرروی یكدیگر قرار گرفته و یكی باید تلاش كند تا در نقاط مشخصی از نقشه بمب بگذارد و تیم دیگر باید تلاش كند تا از این نقاط دفاع كند.
هر بازیكنی كه كشته شود باید تا شروع دور دیگر صبر كند و خبری از اسپاون شدنهای سریع نیست. همین مساله میتواند تحمل بازی را در ساعتهای ابتدایی برای بازیكنان جدید دشوار كند.
نقشههای بازی نیز گرچه از نظر تقسیم قدرت متعادل و متقارن هستند، اما از نظر شكل و مسیر قرینه نیستند و همین گشتن در نقشه و پیدا كردن مسیرها و موقعیتهای جدید و متفاوت بخشی از مهارت و سرگرمكنندگی بازی به شمار میروند.
در ازای كشتن دشمنان و ماموریتهایی كه انجام میدهید مثل كاشتن بمب یا خنثی كردن آن، مقداری پول درون بازی به دست خواهید آورد كه میتوانید آن را در میانه راندها برای خرید سلاحها و تجهیزات بیشتر یا دسترسی به قابلیتهای خاص شخصیتها خرج كنید. این قابلیتهای خاص چیزی است كه Valorant را یك مقدار نسبت به همتای كهنش متفاوت جلوه میدهد.
کمی هویت آفرینی
گفتیم متفاوت جلوه میدهد برای اینكه واقعا در عمل آنقدر هم كهRiot Games اصرار دارد تبلیغ كند متفاوت نیست. درست است كه شخصیتهای مختلفی در بازی وجود دارد، ولی وقتی وارد درگیری میشوید تفاوت محسوسی بین آنها حس نخواهید كرد و حتی بعید نیست اسم خیلی از آنها را یاد هم نگیرید. اما میتوانید كاراكترها را از روی تواناییهایشان به خاطر آورید و این موضوعی است كه ما را امیدوار میكند شاید در آینده این تفاوت شخصیتها محسوستر حس شود.
Valorant كانتری است كه سازندگان حین ساختش كلی سؤال «چه میشد اگر....؟» از خود پرسیدهاند. چه میشد اگر نارنجكها زمین را هم آتش زده و چند ثانیهای راه را میبستند؟ چه میشد اگر این دیوار برای مدتی یخی میشد؟ چه میشد اگر كاراكتر قابلیتی داشت تا در نقشه تلهپورت كند؟ پاسخ به این سؤالها و تعداد زیادی سؤال دیگر، در قالب تواناییها و قابلیتهایی كه هر كاراكتر دارد بروز كرده است. Valorant در وضعیت فعلی در واقع كانتر است با قابلیتهای جادویی!
Riot Games طی سالها به ما ثابت كرده صبر و ماندن پای بازیهایش چه ارمغان و پاداشی برایمان خواهد داشت. Valorant بازی خوش ساختی است كه هنوز به پای كانتر نمیرسد، ولی همان رویكرد جذب بازیكنان حرفهای را دنبال میكند.
مجید رحمانی - طراح مرحله بازی / ضمیمه کلیک روزنامه جام جم