سفیر پیشین ایران در آلمان درباره اصرار امریکا برای تحریم تسلیحات ایران و بردن پرونده ایران به شورای امنیت گفت: آمریکا قصد دارد افکار عمومی داخلی را از موضوع کرونا و مسائل اقتصادی که به همراه دارد منحرف کند. از طرفی آمریکا نگران قدرت گرفتن ایران است.
کد خبر: ۱۲۶۵۴۸۳

گفتگوی علیرضا شیخ عطار  با جام جم آنلاین را می خوانید:

چرا مقامات آمریکا بعد از گذشت یک دهه باز هم به تحریم تسلیحاتی اشتیاق دارند و نظر آنها بر این است که این موضوع را نیز به شورای امنیت ببرند؟

درباره این سوال باید از زاویه دید حقوقی و هم زاویه دید سیاسی نگاه کنیم. به لحاظ حقوقی این کار آمریکا مورد تمسخر جهانیان واقع شده است. وزیر امور خارجه روسیه و چین با صراحت این مساله را اعلام کردند حتی دیپلمات های اروپایی مقیم سازمان ملل نیز به این مساله اشاره داشتند. وقتی کشوری به صورت یک طرفه و غیر قانونی از توافقنامه ای خارج می شود نمی تواند با استناد به یکی از قیود آن توافقنامه از کشور مقابل شکایت کند و درخواست تحریم و فشار داشته باشد. این کاری غیر حقوقی است و هیچ حقوقدانی در دنیا این نکته را نمی پذیرد. از نظر آمریکا برجام تمام شده است و نمی تواند با استناد به مفاد برجام درخواست تحریم داشته باشد و آمریکا خود این نکته را می داند و این بیشتر ژستی سیاسی و تبلیغی است. علت نخست آن هم این است که کلا در شرایط کرونا و در وضعیتی که ترامپ در داخل کشور با مشکلات زیادی روبرو است دوست دارد موضوعاتی را مطرح کند تا فرافکنی کند و اذهان عمومی را از نقطه ضعف اصلی که مورد انتقاد آنهاست غافل کند و به سمت و سوی دیگری بکشد.

 آمریکا این کار را با چین نیز کرد و در شورای امنیت مطرح شد که باید به کرونا، ویروس چینی گفته شود و اجلاس بدون نتیجه پایان یافت. در حقیقت این رفتار نوعی طرح مساله فرعی در مقابل مساله اصلی و یا قطع کردن واریز به سازمان بهداشت جهانی است. موضوع ایران نیز مساله مهمی که تحت عنوان دائمی کردن تحریم تسلیحاتی ایران چنین بحثی را مطرح کرده است. طبق برجام در اواخر سال 2020 تحریم تسلیحاتی با شرایطی برداشته می شود. در زمان مذاکرات برخی از امتیازاتی که هیات ایرانی در محدود کردن بخشی از فعالیت های هسته ای به غرب داد به همین دلیل بود و به جای آن رفع تحریم تسلیحاتی را خواستار شدند این مساله بلا قید و شرط نیست. آمریکا می داند ظرف شش ماه آینده چنین اتفاقی می افتد و این نکته در نظر افکار عمومی دنیا نوعی پیروزی برای ایران محسوب خواهد شد و ترامپ به دنبال این است که بگوید از وقتی من آمده ام ایران را به گوشه ای از رینگ بردم و هرگونه شکست را با استفاده از تحریم بر ایران تحمیل کردم. آمریکا قصد دارد افکار عمومی داخلی را از موضوع کرونا و مسائل اقتصادی که به همراه دارد منحرف کند. از طرفی آمریکا نگران قدرت گرفتن ایران است. باید توجه داشت که ایران در سختترین تحریم ها به پیشرفت های سخت افزاری و نظامی بالایی دست یافت و همین نشانگر قدرت درون زای ایران است که می تواند چنین کند و حتی این تحریم نیز در صورت اجرایی شدن به جایی نمی رسد. بیشتر کارهای دولت ترامپ از طریق شیوه های تبلیغاتی است از این رو این کار نیز جنبه رسانه ای دارد.

مساله سوم ، نظر من، ترامپ ضمانت حیات سیاسی دولت خود را در ایجاد تعارضات بین المللی و داغ کردن این صحنه می داند. ترامپ می داند کشورهای بسیاری از جمله چین و روسیه و حتی برخی از متحدین آمریکا این روش را غیر حقوقی و غیر قانونی می دانند و ترامپ این چالش را در این ایام مفید می داند چون او شخصیتی دارد که با چالش ها تداوم حیات می یابد.

با توجه به مساله کرونا بسیاری از کشورها خواهان لغو تحریم ها بر علیه ایران بودند آیا ترامپ با ادامه دادن به چنین رفتاری از پایگاه رای خود نمی کاهد؟

دو بحث مطرح است؛ یکی در صحنه بین الملل و دیگری در داخل آمریکا. در صحنه بین الملل انگشت اتهام به سمت ترامپ نشانه گرفته شده است ولی روحیه ترامپ به نوعی نیست که این نگاه بین المللی برای او مهم باشد. فلسفه سیاسی ترامپ این است که آمریکا اول است و منظور او فقط پیشرفت های علمی و اقتصادی نیست بلکه قدرت نمایی و اصطلاحا گردن کلفتی نیز مطرح است. صندوق رای ترامپ در آمریکا از طبقاتی لمپن تشکیل شده و این رفتار مورد توجه آنها است شخصیت محبوب آنها کابوی ها هستند و آنها می خواهند با همین کابوی بازی ها در دنیا قدرت نمایی کنند. او و وزیر خارجه اش مرتبا به این نکات اشاره می کنند.

 آیا می توان گفت آمریکا بر تحریم بیشتر ایران هدف گذاری کرده است؟

بله. استمرار تحریم بر علیه ایران را بهترین ابزار فشار بر علیه ایران می داند تا به هدف خود برسد. آنها به دنبال این هستند که چیزی به نام جمهوری اسلامی ایران با این اندیشه و با این تئوری الهام بخش باقی نماند. باور آنها شکست ایران در مقابل این تحریم ها است.

 آیا در این شرایط ایران می تواند با تیزهوشی مساله را به نفع خود تمام کند؟

مساله منافع در جهان امروز یک اصل است و هیچ کشوری حاضر نیست منافع خود را بخاطر کشوری دیگر به خطر بیندازد. چین و روسیه نیز از این قاعده مستثنی نیستند ولی این هنرمندی کشور ایران است که در عرصه دیپلماسی به گونه ای رفتار کند که کشورهای مقابل او به این نکته برسند که منافع آنها در همکاری با جمهوری اسلامی ایران بهتر تامین می شود. این هنر دیپلماسی است و ما نیز باید مثل همه از این عرصه بهره ببریم، ولی باید به یاد داشته باشیم که راه حل اصلی تحریم ها ایستادگی روی پای خودمان است. همان چیزی که مقام معظم رهبری با بیان های مختلف به عنوان شعار سال مطرح کرده است.

 جان بولتون اعلام کرده بود که واشنگتن دیگر طرف برجام نیست ولی پمپئو اخیرا اعلام کرده آمریکا تمایل به تصویب قانونی دارد که همچنان برجام را زیر نظر خود داشته باشد. ارزیابی شما چیست؟

این مساله به لحاظ حقوقی پذیرفته نیست کشوری که می خواهد به برجام برگردد باید تمام شرایط بازگشت را بپذیرد از جمله تسهیل تحریم ها در حدی که در برجام آمده بود. در برجام موادی بود که بخشی از تحریم ها را تسهیل می کرد. آمریکا با این حرکت خود را ملعبه دست افکار عمومی می کند. این حرکت به نوعی اعتراف به شکل است و من گمان نمی کنم این موضوع در کنگره رای بیاورد و قابل اجرا باشد.

ایران در این وضعیت چگونه باید رفتار کند؟

استراتژی ایران باید در مسیر روشنگری باشد. همانطور که گفتم ما دو مقوله استراتژی داریم یکی ایستادگی و مقاومت در داخل و جهش تولید و تمام مواردی که مقام معظم رهبری بارها به آن ها اشاره کرده اند تا تحریم ها بی اثر شود و در مرحله بین المللی باید روشنگری کرد. غرب به طور عام و آمریکا به طور خاص همواره در مسیر تخریب چهره ایران حرکت کرده است و ایران را به عنوان کشوری که حاضر به هیچ گونه تعاملی نیست معرفی کرده است. این سفرها و تماس های تلفنی و شرکت در اجلاس ها و استفاده از بهانه های گوناگون رویه خوبی است باید افشاگری کرد. البته آمریکا آنچنان رسوا عمل کرده که افشاگری غیر شعاری ما که مبتنی بر منطق سیاسی و دیپلماسی باشد و  خطاهای امریکا و گاف های بزرگ این کشور را در عرصه بین المللی نشان بدهد و افکار عمومی به نفع ایران دچار چرخش شود. بخشی از این کار بر عهده وزارت امور خارجه و در حیطه دولت است بخش دیگر بر دوش روشنفکران است و باید از طریق ابزار برنده فضای مجازی عمل کرد. مقام معظم رهبری از عبارت آتش به اختیار حرف زدند. معنی این عبارت بر هم زدن جایی نیست بلکه هر کسی باید با استفاده از عقل و دانش و نخبگی و حقوق خود مطلب را به نوعی ارائه کند که دنیا بپسندد و پشت ایران قرار بگیرد اگر30% کار بر عهده دیپلماسی رسمی کشور است قطعا 70% از این ظرفیت در دیپلماسی غیر رسمی نهفته است.

 در این مسیر نقش اروپا چیست و چه بازی از خود نشان خواهد داد؟

قبل از اروپا روسیه و چین مخالفت می کنند. اگر چنین اتفاقی رخ بدهد این دو کشور حق وتو دارند و مخالفت آنها موجب شکست این برنامه در ابتدای کار خواهد شد البته این دو کشور نیز نه بخاطر ایران بلکه بخاطر خودشان چنین رفتاری در پیش گرفته اند چون رویه آمریکا قلدر بازی است و هر کشوری می تواند قربانی بعدی باشد. اروپایی ها ملاحظات بیشتری دارند ولی در ماجراهای چند سال اخیر از جمله در کرونا دلزدگی اروپا از آمریکا بیشتر شد امروز این نکته مطرح است که ناسیونالیزم در غرب و خصوصا در اروپا در حال تقویت شدن است به این معنی که کشورها فکر نمی کنند منافع آنها از طریق پیمان های دسته جمعی تامین شود. همین نکته به حضور بیشتر چپ ها در عرصه افکار عمومی انجامیده است. این فشار ها در ایام انتخابات بر اروپاییان تاثیر دارد.

 اگر چنین قطعنامه ای به تصویب برسد واکنش ایران چگونه خواهد بود؟

این فرض بعید به نظر می رسد چون حداقل 9 عضو از 15 عضو شورای امنیت باید به این طرح رای مثبت بدهند و کسی وتو نکند و این مساله بعید به نظر می رسد اما عکس العمل ایران باید لابی گری و تماس و مذاکره با اعضای دائم و غیر دائم شورای امنیت باشد ایران باید از موضع منطق و قدرت و نه از موضع معامله گری بر این مساله ورود کند چون ما در برجام به حد کافی امتیاز داده ایم و به این امتیازات توجه نشده و ما طلبکار هستیم. ایران از نظر قدرت سخت افزاری روی پای خود ایستاده است و همین موجب عصبانیت آمریکا شده است. ولی این رشد پایدار و مستمر خواهد بود.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۱ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها