این اواخر در روزهای بدون اینترنت دو کتاب خواندم. یکی صدرباعی از بیدل و دیگری قمار باز. صد رباعی را محمد کاظم کاظمی گزینش و تشریح کرده و با زبانی ساده به مصاف رباعیات غریب بیدل رفته است. برای آشنایی با بیدل و دنیای کلمات عجیبش این کتاب توصیه می‌شود. قمار باز هم که اثر خوب داستایوفسکی‌ است با ترجمه آل احمد. به نظر من ترجمه خیلی خوبی نیست، ولی همچنان داستان کشش خودش را دارد. من ذهن پر چانه شخصیت‌های اصلی داستان‌های داستایوفسکی را دوست دارم. اقلا در «شب‌های روشن» و «قمارباز» که این‌گونه‌اند. پشت هم حرف و حدس و گمان نتیجه‌گیری و قضاوت. ذهن به شدت فعال شخصیت‌ها درگیرکننده ‌است و داستان‌پردازی استاد هم که دیگر در حد اعلاست.
کد خبر: ۱۲۴۱۷۱۱


توضیحات تکمیلی
قمارباز، رمانی از فئودور میخایلوویچ داستایوفسکی، نویسنده روس است، که سال ۱۸۶۶ منتشر شد و در این کتاب نویسنده خواسته است تجربه تلخی را که در جریان اقامتش در خارج از کشور برای او پیش آمده بود، شرح دهد؛ تجربه‌ای که مبتنی بر عشق او به قمار بود و سبب شد تا او پاکباخته و مقروض به روسیه بازگردد. کتاب قمارباز نخستین ترجمه جلال آل‌احمد از زبان فرانسه و برای پاییز ۱۳۲۷ است. جلال آن موقع ۲۵ سال داشته‌ است.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها