در آستانه 30 آبان، روز جهانی فلسفه

فلسفه و زیست‌های متنوع در جهان‌های نامتناهی

خیلی‌ها می‌پرسند در قرن بیست‌ویکم فلسفه برای زندگی امروز ما چه‌رهاوردی دارد. شاید مناسب باشد در روز فلسفه از هنرمندی‌ها و توانمندی‌های فلسفه گفته شود و این‌که فلسفه با ما و دنیای ما چه می‌کند.
کد خبر: ۱۲۳۸۲۱۵

پرده نخست: جهانی که در آن زندگی می‌کنیم جهانی است که به تعبیر سقراط زندگی ناآزموده در آن، ارزش زیستن ندارد. به دیگر سخن: زیست انسانی در این جهان زیستی است که با آزمودن قرین است. تجربه‌هایمان، باورهایمان، معرفت‌هایمان، پیروی‌نکردن‌هایمان، پیروی‌هایمان همه و همه باید سنجیده باشند و با محک اصیل عقل متعالی به آزمون درآیند و با مرجعیت‌های معرفتی و ایمانی همنوا باشند. یکی از میزان‌هایی که می‌تواند در این فقره از سنجش، به ما یاری رساند فلسفه است و فلسفه هم هیچ‌گاه جدای از فیلسوف نیست. پس فیلسوف یکی از کسانی است که می‌توان در پرتو چراغ او، زندگی انسانی داشته باشیم.
پرده دوم: «جهانی که در آن زندگی می‌کنیم» از منظر فیلسوف، گزاره یا حکم درستی نیست. ما جهان‌ها داریم و مطابق با موقعیت وجودی خود، جهان می‌سازیم؛ البته جهان‌هایی متکثر! این جهان‌ها گاهی آباد هستند و آبادگر و به نقشه الهی نزدیک‌اند و گاهی ویران‌اند و ویرانگر و از نقشه الهی دور هستند. فلسفه از اموری که جهان‌ساز است. بنابراین فیلسوف، جمله بالا را تصحیح می‌کند و می‌گوید: در جهان‌هایی که می‌سازیم زندگی می‌کنیم.
پرده سوم: گاهی در موقعیت وجودی پایینی به‌سر می‌بریم و در این موقعیت، جهانی داریم کوچک با سقف‌های کوتاه و همه چیز در این جهان کوچک است و این جهان هیچ شباهتی به جهان در نقشه الهی ندارد. رسیدن به این خودآگاهی در قبال موقعیت‌های وجودی کار فلسفه است و فیلسوف است که چشم پرنده را برایمان به پرواز درمی‌آورد تا به عنوان ناظر، همه چیز را در بالای صیرورت‌ها و دگرگونی‌ها دریابیم و داوری کنیم.
پرده چهارم: تا اینجا آدمی ساکن و ثابت و واحد است و جهان‌ها متکثر و آدمی به مدد فلسفه این جهان‌ها را می‌سازد و در آن زیست می‌کند. اما فیلسوف در گوش ما نجوا می‌کند که: ما با نیات، باورها، علوم، رفتارها، استعاره‌ها، انگاره‌ها و طرح‌واره‌هایمان مدام در حال ساختن خویش و جهان‌های خویش هستیم. پس ما با تکثری از آدمی، با تکثری از جهان روبه‌رو هستیم و بالاتر از این، هر یک از ما، در دوره‌های مختلف، نوعی متفاوت هستیم. بنابراین فیلسوف جمله بالا (جهانی که در آن زندگی می‌کنیم) را دوباره تصحیح می‌کند و می‌گوید: در جهان‌هایی که می‌سازیم و در زیست نوع‌هایی که از خود می‌سازیم زندگی‌های متکثری داریم.
پرده پنجم: فیلسوف هشدار می‌دهد که هر لحظه باید مراقب نیات، باورها، علوم، رفتارها، استعاره‌ها، انگاره‌ها و طرح‌واره‌هایمان باشیم. زیرا اینها هستند که در حال ساختن ما و جهان‌هایمان هستند. این هشدار به سیاستمدار می‌گوید: ساز قدرتت را برای آبادگری با «قوت متین» کوک کن و بدان بهره آبادگری این کار پیش از دیگران عاید تو می‌شود؛ و به استاد می‌گوید: لحظه لحظه‌ات در کلاس می‌تواند برای خودت آبادگر یا ویرانگر باشد پیش از آن‌که آبادگر یا ویرانگر دیگری باشد؛ و به خودروساز می‌گوید: قطعه قطعه‌ات می‌تواند بیش و پیش از این‌که سودی به مردم رساند یا به مردم آسیب زند، روح و روانت را نشانه گرفته و تو پیش از آن‌که به دیگران لطمه بزنی یا آنها را منتفع سازی به خود و جهانت سود یا ضرر می‌رسانی.
این کاری است که فلسفه با دنیای ما می‌کند و شاید اکنون بیش از هر زمان دیگری در تاریخ بشر محتاج بینشی فلسفی برای زندگی امروزمان باشیم.

دکترعبدا... صلواتی

دانشیار دانشگاه شهید رجایی تهران

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها