در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
محورهای کلی سریال
«گیلهوا» مینی سریالی هفت قسمتی درباره برخی اتفاقات سال 1297 است که میرزا هم در آن سهمی کوچک دارد؛ اتفاقاتی که پررنگترین آن قطحی است و ضمن آن جنگ با انگلیسیها، کوچ مردم بهخاطر قحطی به شهرهای شمالی کشور و گیلان و حتی در کنار هم قرار گرفتن مردم از جمله ارمنیها در کنار مسلمانان را نشان میدهد. قصه سریال هم همانطور که از قسمت اول مخاطب با آن مواجه میشود بیشتر داستان احمد با بازی امیرحسین هاشمی است و بازیگران دیگری همچون مهدی زمین پرداز با نقش حسین دایی، حمیدرضا پگاه در نقش محمودخان و ستاره اسکندری در نقش سرور در این ترکیب دیده میشوند.
میرزاکوچک خانی با شمایل بهروز شعیبی
با این حال ورود کردن به قصه میرزا کوچک خان با مختصات و شمایلی که مخاطب پیش از این در فیلم و سریالها از او دیده است، ارزش افزوده بیشتری ندارد و حتی کمی ناقص و الکن است. حضور او فقط به عنوان یادآوری برای نهضت جنگل و کسی که در مقابل بیگانگانی چون انگلیسیها مقاومت کرده مفید و کمک کننده است اما این تصویر میتوانست پررنگتر از آن چیزی باشد که در سریال دیده شد که ما بیشتر از زبان شخصیتهای سریال او را میشناسیم یا به مبارزههایش پی میبریم. میرزا کوچکخان که نقش او را بهروز شعیبی بازی میکند فقط در چند سکانس دیده میشود و به گفته کارگردان، میرزا بیشتر برای سر و سامان دادن به مردم ِ گرفتار در قحطی به ماجرا اضافه میشود، چون از نظر این کارگردان جوان او بیشترین سهم را در
سر و سامان دادن مردم در زمان قحطی داشته است.
قحطیای که بیشتر کنجکاوساز است
تا تکاندهنده
محور دوم و اصلیتر سریال «قحطی» است که این سوژه هم گرچه که تاکنون در سریالهای تلویزیونی نبوده و پرداختن به آن غنیمت است اما شاید عمق فاجعهای که صد سال گذشته بر کشور رفت و جمعیتی میلیونی (طبق آنچه در تاریخ آمده است حدود
9 میلیون نفر) را به دست مرگ سپرد، نتوانست نشان دهد. سریال بیشتر نقشی کنجکاوساز داشت و در بستر قصهای که روایت کرد، نشان داد که چطور مردمانی از تهران و شهرهای قحطی زده به سمت شمال ایران میآیند تا بتوانند از محصولات و مایحتاجزیستی آنجا بهره مند شوند و این کوچ اجباری را با همان قصه قحطی پیوند میزند. در سکانسهایی از قصه هم این نبود آذوقه لازم و حتی تصاویری از مرگ به خاطر فقر و قحطی به تصویر کشیده شد.
ارمنیها در کنار شخصیتهای اصلی
یک وجه ممیزه این سریــال حضــور پررنگ
دو شخصیت ارمنی است و نمایش شخصیتی از اقلیت مذهبی در کنار مبارزان نهضت جنگل قرار گرفته است. حضور اقلیتها پیش از این در مواردی نادر در سریالهای مناسبتی و تاریخی دیده شده است با این حال این سریال هم ظرفیت ویژهای را برای بخشی از هموطنان رقم زد. در این قصه صدیق پدری ارمنی است که در مسیر مبارزه با انگلیسیها قرار میگیرد و به ناچار و برای فرار به همراه دخترش به شمال کشور میآید. نقش دختر نوجوان صدیق را پریا مردانیان، بازیگر کمترشناخته شده ایفا میکند. حضور این خانواده ارمنی که برای چند روزی قرار است در کنار خانواده محمودخان که مذهبی و مسلمان هستند قرار بگیرد، همسر او را با چالشهایی هم مواجه میکند و در ابتدا این همراهی را نمیپذیرد اما درنهایت نشان میدهد چقدر همراهی ارمنیها در مبارزه با انگلیسیها موثر واقع میشود و حتی پدر، جان خود را به خطر میاندازد.
مبارزههایی که بیشتر در سطح میماند
«گیلهوا» اگرچه داستانی جنگی دارد و از زمانهای میگوید که مردمانش بارها به مبارزه با انگلیسیها تن دادهاند اما صحنههای جنگی سریال بیشتر در سطح میماند و حتی کارگردان این صحنهها را در سکانسهایی کوتاه و مختصر و با استفاده از کمترین ادوات و تجهیزات جنگی و نظامی پیش میبرد.
نبردهای تن به تن نیز در برخی صحنهها از کمبود و خلأهای آرایش جنگی رنج میبرد. انگلیسیها در منطقهای از ساحل با چادرهایی پایگاه زدهاند و مردمان روستا میترسند به مبارزه با آنها بروند. اگرچه تعداد مردم اندک است اما باز هم جمعیتی که از انگلیسیها نمایش داده میشود نه زیاد است و نه هراسانگیز و انگار تنها چند خانواده در حال مبارزه با عدهای انگشت شمار از انگلیسیها هستند.
هرچند این اولین تجربه سریالی اردلان عاشوری است اما او در اولین تجربه خود روی سوژههایی جدی دست گذاشته که باعث شده در بوته نقد و تحلیلی جدی هم قرار بگیرد و مخاطب از او برای گامهای بعدی در مسیر سریالسازی انتظاری دوچندان را مطالبه کند.
قهرمان قصه
همانطور که گفته شد امیرحسین هاشمی که اولین حضور تلویزیونی خود را در این سریال دارد از اصلی ترین شخصیتهای سریال است. هاشمی بازیگری است که تقریبا در تمام فیلمهای محمدحسین مهدویان مثل «ایستاده در غبار» و «ماجرای نیمروز» 1 و 2 حضور داشته است و در «لاتاری» فرصت بیشتری برای دیده شدن پیدا کرد. او این روزها هم در فیلم «درخت گردو» حضور دارد و در این سریال توانست بازی قابل قبولی از خود ارائه کند. احمد در این سریال درگیر رابطهای عاطفی با دختری ارمنی میشود؛ رابطهای که در یک مینی سریال هفت قسمتی چندان از فضای باورپذیر برای مخاطب دور نیست. احمد در این قصه فرآیندی چالشی را هم طی میکند؛ او که جوانی کم سن و سال است در اولین زمزمههای جنگ اشتیاق و هیجان مبارزه با انگلیسیها را دارد اما در اولین مبارزه از میدان جنگ فرار میکند و بعد از مدتی بنا به دلایل و انگیزههایی این بار به دور از هیجانات کاذب دوباره به سوی جنگ و مبارزه میرود.
عارفه جامی
خبرنگار
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: