وقتی جوان بودم، از قول یک شطرنج‌باز قهرمان، نوشته‌ای خواندم که او هر روز ورزش می‌کند و میزان مواد غذایی مصرفی روزانه‌اش را کنترل می‌نماید تا بتواند در کورس قهرمانی بماند و در ساعات نفس‌گیر مسابقات تمرکز بالایش را حفظ نماید.
کد خبر: ۱۲۳۵۸۳۸

آن روزها شرایط زندگی من به شکلی بود که در طول هفته چند ساعت ورزش می‌کردم و تاثیر بی‌تحرکی را در به‌هم خوردن تعادل جسم و روح متوجه نمی‌شدم. سال‌های بعد که به دلیل مشغله شغلی مدتی بی‌حرکت بودم، چاق شدم و بیشتر مواقع تمرکز و شادابی قدیم را نداشتم. تصورم این بود که مشکل پیر شدن است، پیری زودرس!
واقعیت این که غذایی که در هر شبانه‌روز می‌خوریم صرف سوخت و ساز اولیه و انرژی فعالیت‌هایمان می‌شود. وقتی مقدار غذا و مقدار مصرف انرژی مساوی باشد ما در تعادل هستیم. متاسفانه این تعادل در بسیاری از افراد جامعه صنعتی و مدرن امروز به‌شدت به‌هم خورده است. غذا خیلی زیادتر از نیاز استفاده می‌شود و فعالیت بدنی به‌شدت کم شده است.
زیادی غذا در قسمت‌هایی از بدن که به عنوان بافت چربی شناخته می‌شود ذخیره می‌شود. بافت چربی به صورت استاندارد درنقاط مختلفی ایجاد می‌شود؛جلوی شکم، اطراف باسن و اطراف ران. اینها نقاط معمول برای ذخیره کالری اضافی هستند.
وقتی مقدار چربی از این هم زیادتر می‌شود، چربی به نقاط دیگری مهاجرت یا به عبارت بهتر حمله می‌نماید.
داخل بافت عضلانی، درون سلول‌های کبدی، و بین روده‌ها و معده و قلب و خلاصه هر جایی که بتواند. در سال‌های نوجوانی و جوانی بدن به دلیل نیروی جوانی از اثرات سوء این حملات فرار می‌کند.
ورزش فعالیتی است که شما را خسته کند، به نفس نفس زدن بیفتید و باعث تپش قلب شود. اگر روزانه ۴۰ دقیقه بدویم یا در باشگاه فعالیت شدید کنیم یا شنا یا کوهپیمایی نماییم، می‌توانیم این بالانس منفی را معکوس کنیم.
من خوش اقبال بودم که با مطالعه فراگیر زود فهمیدم این رخوت و سستی اثرات زندگی بی‌تحرک است و ورزش را دوباره منظم و با قدرت شروع کردم.
اکنون شاید نیرو و تمرکز جوانی را به طور کامل نداشته باشم ولی دویدن‌های مداوم،شنا در استخر و کوهنوردی را مرتب انجام می‌دهم و دیگر احساس پیری نمی‌کنم.

دکتر رضا کریمی

فوق‌تخصص غدد و متابولیسم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها