در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
ساخت باند دوم جاده یاسوج - سیسخت تازهترین دستدرازی به طبیعت ایران است. جادهای که ساخت آن ظاهرا توجیه زیادی دارد اما هیچ مسؤولی نمیتواند از آن دفاع کند. اداره راه میگوید اگر ساخت جاده ایراد داشت، منابع طبیعی و محیط زیست مجوز نمیدادند. محیط زیست میگوید، مجوزها در گذشته صادر شده و کاری از دست ما ساخته نیست. منابع طبیعی معتقد است جریمه قطع درختان به خزانه میرود و در این میان هیچکس تاکنون مستندی ارائه نداده که آیا موافقت با احداث این جاده از ابتدا علمی، منطقی و جامعنگر بوده یا تصمیمی شخصی بوده که از قضا ظاهر قانونی هم پیدا کرده و مدیران بعدی نیز به همان تصمیم تمکین کردهاند؟ سیسخت در سالهای دور در بدترین حالت یک ساعت با مرکز استان فاصله داشت و پس از حذف دهها پیچ و چند تغییر در بهترین حالت فقط ۱۵ دقیقه به یاسوج نزدیکتر شد. در ازای کم شدن این ۱۵ دقیقه هزاران اصله درخت چند صد ساله بلوط هم قطع شد. البته که غلامحسین حکمتیان، مدیرکل منابع طبیعی کهگیلویه و بویراحمد به ایرنا گفته است برای قطع درختان بلوط، پیمانکار مجوز قانونی دارد و اجازه نداریم روند اجرایی پروژه را متوقف کنیم!
آسیب جادهکشی تنها بر تن جنگلهای این منطقه نیست و این موضوع به عنوان یکی از معضلات اساسی حوضههای آبخیز هم مطرح است. بیش از یک دهه پیش تحقیقاتی از سوی پژوهشگران بهمنظور تعیین میزان تخریب عرصه منابع طبیعی در اثر جادهسازی و نشان دادن اهمیت موضوع در منطقه بازفت چهارمحال و بختیاری صورت گرفت که نتایج تکاندهندهای داشت، با تکرار این موضوع که بدانیم این تحقیقات مربوط به ده سال پیش است. نتایج این تحقیقات نشان داد که در جریان 346 کیلومتر جادهسازی در این منطقه، در مجموع 661هکتار از عرصه منابع طبیعی در این منطقه اکوتوریستی در اثر جادهسازی تخریب شده است که از این مقدار، 420 هکتار جنگل، 198هکتار مرتع و 41 هکتار آن را اراضی کشاورزی تشکیل میدهند.
ابرهایی که آسفالت میشوند
اگر تعریض جاده یاسوج به سیسخت حداقل در ظاهر توجیهی به نام رفاه شهروندان داشته باشد و حتی آزادراه قزوین - رشت را با الصاق واژههایی مثل آبادانی و پیشرفت پیش ببرند جادهسازی در جنگل ابر هیچ توجیهی ندارد. ماجرای جادهسازی در جنگل ابر سالهاست که چالشی میان مسؤولان و دوستداران محیط زیست است. موضوع اولیه جادهکشی در دل جنگل ابر هم به 15 سال پیش برمیگردد.
احداث جاده علیآباد- شاهرود معروف به جاده جنگل ابر مثل هر پروژه دیگری هم موافقان و مخالفان خود را داشت، مخالفان معتقد بودند هفت جاده از دل کوههای البرز شرقی و جنگلهای آن عبور کرده و سمنان را به گلستان متصل کرده است، به این ترتیب مردم این دو شهر با طی اندکی مسافت بیشتر میتوانند بین دو شهر رفت و آمد کرده و این جنگلهای بکر و زیبا را از بین نبرند. همچنین آنقدر مسیر برق و گاز و نفت از این جنگل عبور کرده که ظرفیت پذیرش خسارت بیشتری را ندارد و دیگر اینکه دامنه تخریب به تخریب مسیر جاده ختم نمیشود و دسترسی بیشتر و زمین خواری و ویلاسازی و... را به دنبال دارد. ماجرا از همان زمان مسکوت ماند و حتی وقتی شش سال پیش «منطقه حفاظتشدهابر» ثبت شد خیال بسیاری از دوستداران محیط زیست هم راحت شد، اما سال گذشته رسانهای شدن یک مصوبه در استانداری سمنان دوباره بحث جادهکشی در دل جنگلهای ابر را به میان کشید. مصوبهای که بر اساس آن استانداری سمنان قرار بود بودجه لازم برای آسفالت این جاده را تامین کند!
فعالانی که بیش از یک دهه برای نجات جنگل ابر تلاش کرده و نبردی تمامعیار را با مافیای زمینخوار در این منطقه به سرانجام رساندهاند، میگویند آسفالت این جاده علاوهبر آثار فراوان زیستمحیطی، ادامه همان پروژه «جاده ابر» است که مافیای زمینخوار و جنگلخوار سالهاست برای تصرف بخشهایی از جنگل با هدف ویلاسازی و خریدوفروش زمینهای منطقه تلاش میکند. همه اینها در حالی است که اکنون نزدیک به شش سال است جنگل ابر به عنوان «منطقه حفاظتشده ابر» به ثبت رسمی رسیده و هیچ ارگانی حتی استانداری نمیتواند به طور مستقل و بدون نظارت سازمان حفاظت محیط زیست برای آن تصمیمگیری یا مصوبهای تهیه کند.
تیغ بر قلب پابند
«بهت» اولین واکنش مردم بود وقتی خبر ساخت جاده نکا - دامغان را شنیدند. آنقدر برای دوستداران محیط زیست عجیب بود که حتی این خبر را باور نکنند اما واقعیت داشت و قرار بود جادهای دل جنگلهای بکر پارک ملی پابند را بشکافد. پارک ملی پابند به وسعت 26597 هکتار از ناحیه شمالی از روستای چناربن تا روستای نمکه، از سمت شرق از روستای نمکه تا ارتفاعات کوه بادله، در جنوب از ارتفاعات کوه بادله تا نکاء و زارمرود و از سمت غرب از نکاء و زارمرود تا رودخانهزارم رود، کشیده شده است. شگفتی از تصمیم عجیب جادهسازی در این پارک جایی بود که در ابتدا حرف از تعریض این جاده بود در حالی که اصلا جادهای در کار نبود که قرار باشد تعریض شود. گفتههای مسؤولان با دوستداران محیط زیست و محیطبانان این منطقه هم تناقضات بسیاری داشت و همین نشان میداد جادهسازی در قلب پارک ملی پابند با پوششی به نام «تعریض جاده» قرار است انجام شود. حرفهای مدیرکل اداره حفاظت محیط زیست وقت استان مازندران هم نشان داد چقدر مسؤول مربوط دور از وضعیت موجود است. ناصر مهردادی همان زمان اعلام کرد تعریضی در کار نیست. همان جاده قدیمی که عرض آن در نقاط مختلف از پنج تا ده متر نوسان دارد به دلیل ریزشهایی که داشته مورد تعمیر قرار خواهد گرفت و مشکلی برای منطقه ایجاد نخواهد کرد.
این در حالی است که شواهد و اظهارات مردم منطقه حاکی از آن است که آنچه مدیرکل استان مازندران از آن به عنوان جادهای یاد میکند که بناست تنها مورد بازسازی قرار گیرد، مسیری است مالرو با عرض حدود سه متر که برای حمل بار توسط چارپایان و بهندرت برخی وسایل نقیلهای خاص مورد استفاده قرار میگیرد! فارغ از این موضوع گفته دیگری از سوی این مقام مسؤول هم جای توجه دارد. او اعلام کرد «هیچ درخت مهمی مانند ارس در مسیر این جاده قرار ندارد و این جاده به قطع هیچ درختی منجر نخواهد شد.» اینکه این جاده منتهی به قطع درختان بسیاری میشد به کنار اما این که مدیرکل اداره حفاظت محیط زیست استان مازندران نمیدانست تاثیر جادهسازی تنها قطع درختان نیست یکی از آن شگفتیهای روزگار بود. چرا که بر کسی پوشیده نبود این خطه، زیستگاه افزون بر 240نوع پرنده منحصر به فرد،شوکا و گوزن است و جنگلهای آرمیده در این منطقه از نوع هیرکانی به شمار میرود که قدمت آن به سه میلیون و 500 هزار سال قبل باز میگردد. ضمن اینکه جادهکشی در جنگل، پهنکردن فرش قرمز برای سیل است و راه را برای آمدن سیل هموار میکند.
جادهسازی در جنگل، استقبال از سیل
نوروز امسال همراه با غم بود، چرا که مردمان استانهای شمالی ایران همگی با خروش سیل مقابله میکردند. تخریب جنگلها بدون شک یکی از عوامل مهم بروز سیل در مناطق شمالی کشور از جمله استان گلستان و شهرستانهای مجاور محسوب میشد. درختان در محیطهای جنگلی موانع فیزیکی محسوب میشوند و قطرات باران در لابهلای برگها و شاخههای آنها جاری و کمکم در خاک نفوذ میکنند و وارد سفرههای آب زیرزمینی میشوند، بنابراین، خطر وقوع سیلاب کاهش مییابد. به گفته کارشناسان زیستمحیطی در این استان «میزان نفوذپذیری آب در جنگل 400 برابر یک مرتع و در مرتع صد برابر یک قطعه زمین کشاورزی است. بنابراین، جنگلها بیشترین میزان نفوذپدیزی آب را در اختیار دارند و نقش آنها در نگه داشتن آب بیشتر از بزرگترین سدهای کشور است، در حالی که با قطع درختان آسیب پذیری خاک افزایش یافته، فرسایش بارانی را زیادتر و نفوذ آب را کمتر میکند. به همین دلیل در مناطق بیابانی سیلابهای بیشتری وجود دارد و کوچکترین بارندگی در این مناطق، هرزآب بزرگی بهراه میاندازد.»
میثم اسماعیلی
جامعه
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: