در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
«ره یافتگان وصال» با راویان فتح
زمانی که توفیق داشتیم با بچهها در دوران دفاع مقدس باشیم، در گردانی که بودیم علاوه بر اینکه مسؤول مخابرات گردان بودم، مسؤول تبلیغات هم بودم. همان سالها دوربین از لشکر میگرفتیم و برای هر عملیاتی که میخواست انجام شود با بچهها مصاحبه میکردیم. از اینرو تصاویر بچهها را میگرفتیم و چون در هر عملیاتی که به پایان میرسید، تعدادی از بچهها به شهادت میرسیدند، تصاویر شهدا را جدا کرده و با ویدئو به خانواده آنها نشان میدادیم. چون برای خانواده شان این اتفاق خیلی ارزشمند بود. البته در همان سالها با تلویزیون همکاری داشتیم و برنامه تولید میکردیم که از شبکه یک پخش میشد. اما هنوز «از آسمان» شکل نگرفته بود. به همین دلیل وقتی جنگ تمام شد، ما کلی تصویر از شهدا داشتیم که میخواستیم از آنها به نوعی بهره برداری کنیم و یک کار ارزشمند انجام بدهیم. بنابراین موسسهای را در سال 73 به نام «راویان فتح» راه اندازی کردیم و از همان سال ارتباط و کارمان با تلویزیون شروع شد.
سال 78 هم از قم به تهران آمدم و برنامههای منظم گروه شاهد را کار کردم. ضمن اینکه برنامه «رهیافتگان وصال» را کار کردیم و تصاویری که آن سالها گرفته بودیم را در این برنامه پخش میکردیم.
عملیات والفجر8 بهانه همکاری ما با شهید گودرزی
شهید عباس گودرزی در گروه تلویزیونی سپاه بود. من از سال 73 با وی در ارتباط بودم. اما ارتباط ما بعد از کنگره زینالدین قطع شد تا سال 87 که من به دفترشان رفتم و همدیگر را دیدیم و درباره کار صحبت کردیم و قرار شد با هم کار کنیم. اتفاقا آرشیو خیلی قویای از جنگ داشت.
عملیات والفجر 8 اولین همکاری ما با هم بود که چهار قسمت برای شبکه دو کار کردیم. بعد از آن چند برنامه با هم کار کردیم تا اینکه قرار شد به سیستان و بلوچستان سفر کنیم.
چون قرار شده بود از دستاوردهای سردار شوشتری در استان سیستان و بلوچستان برنامه ضبط کنیم، سردار به من گفت قصد دارد دید مردم ایران را نسبت به سیستان و بلوچستان تغییر دهد، چون مردم مهربان و ایثارگر و مهمان نوازی هستند.
بنابراین برنامهای را میخواست که بشود این خصوصیات را در آن به تصویر کشید.
من هم برای نخستین بار بود که به این استان سفر میکردم. ضمن اینکه همایشهایی توسط سردار شوشتری در مناطق مختلف این استان برگزار میشد که دستاوردها و صنایع دستی و از این دست موارد در آن همایشها دیده شود.
به نوعی میخواست توانمندیهای اقوام آن منطقه به تصویر کشیده شود. از این رو هر دو شهید در مقام کارگردان و تصویربردار با ما در این سفر بودند.
برند شبکه 2
از سال 78 که به تهران آمدیم ارتباطمان با شبکه دو بیشتر شد و چند سریال از جمله «بچههای مسجد» را برای گروه کودک و نوجوان کار کردیم.
البته همچنان دلم با دفاع مقدس بود و دوست داشتم کارهای دفاع مقدسی انجام بدهم؛ اما سال 83 اسم «از آسمان» را روی برنامه گذاشتیم.
آن هم به خاطر اتفاقی بود که در میمک افتاد. گروه ما با بچههای گروه تفحص در حال تصویربرداری بودند که به پیکر شهیدی برمی خورند. موقع نماز ظهر که پیکر شهید در آمبولانس بود، بچهها تصمیم میگیرند اسم «از آسمان» را انتخاب کنند و با من که تهران بودم تماس میگیرند و درباره عنوان برنامه مشورت میکنند.
چون آن شهید از آسمان آمده که بچهها در کنارش نماز میخوانند. من هم استقبال کردم و عنوان مجموعه را از آسمان انتخاب کردیم که به لطف خدا و شهدا این برنامه یکی از برنامههای شاخص شبکه دو است.
هر فصل از این مجموعه در 52 قسمت تولید و پخش شد.
از ابتدا موضوع برنامه درباره دفاع مقدس و شهدا و جانبازان دفاع مقدس و هر چیزی که مربوط به این مقوله بود، میشد. علاوه بر آن پیشنهاد دادیم که سفرهای استانی حضرت آقا را هم پوشش بدهیم. از این رو توانستیم حاشیههای سفرهای استانی ایشان را هم پوشش بدهیم.
ثبت لحظه شهادت
26 مهر 88 در یکی از همایشهایی که سردار شوشتری در شهرستان سرباز برگزار میکردند، همکارانمان به همراه سردار به شهادت رسیدند. اتفاقا هنوز هم بقایای دوربین را در دفتر داریم و لحظات شهادت تا جایی که دوربین خاموش میشود، ثبت شده است. البته شهید گودرزی هم با هندیکم تا حدودی این لحظه را ثبت کرده بودند. ماجرا از این قرار است که مثل همایشهای دیگر همایشی هم در شهرستان سرباز برگزار میشد. ما هم صبح برای همایش رفتیم. سردار هم همیشه زودتر از مردم به محل همایش میآمدند. اما آن روز به خاطر اینکه آقای شوشتری با ماشین خودش را از زاهدان به چابهار میرساند، هنوز نرسیده بود. ما با دو دوربین در سالن مستقر بودیم و دو دوربین هم بیرون بود. من هم داخل سالن بودم و شهید گودرزی و
شهید فراهانی برای ضبط صحنههای استقبال مردم از سردار بیرون از سالن بودند. تا اینکه یکدفعه صدای انفجار شنیده شد و من خودم را به آنها رساندم و دیدم که دهها نفر روی زمین افتادهاند. متاسفانه همان جا هر دو همکارمان شهید شدند. سعی کردیم لحظهها را ثبت کنیم و اتفاقا مستندی هم درباره شهادت آنها ساختیم و با آخرین نفری که در آن حادثه زنده مانده بود هم برای مستند مصاحبه کردیم.
یادگار شهید فراهانی
پسر شهید فراهانی مشکل شنوایی دارد و با توجه به صحبتهایی که داشتیم، خوشبختانه بعد از شهادت پدر توانستند در شبکه دو فعالیت کنند.
شهید گودرزی بازنشسته سپاه بود و از این نظر خانواده مشکلی نداشتند. اما شهید فراهانی به صورت روزمزد کار میکرد. من هم تلاش کردم و خوشبختانه به نتیجه رسید و عضو شهدای صداوسیما محسوب شد تا خانواده شان به مشکلی برنخورند. البته قرار بر این شد تا دوستان، شهدای سازمان صداوسیما را هم معرفی کنند تا ما بتوانیم درباره آنها برنامه بسازیم. ما هم اعلام آمادگی کردیم. اما متاسفانه هنوز این امکان میسر نشده است. اما در کل ما سعی کردیم در این برنامه و در طول این چند سال درباره همه شهدا برنامه بسازیم؛از شهدای
دفاع مقدس گرفته تا مرزبانان و شهدای نیروی انتظامی و مدافع حرم و...
شهید گودرزی و شهید فراهانی با عشق کار میکردند
بهدلیل اینکه شهید گودرزی خودش هم از بچههای جنگ بود، خیلی علاقه عجیبی به کار داشت و بسیار هم دلسوزانه کار میکرد. حتی در شب حادثه به من میگفت با مدیر شبکه تماس بگیر و بگو که ما برای پول کار نمیکنیم و با وجود خطراتی که دارد، دلی کار میکنیم. شهید گودرزی در کارهای دفاع مقدس خیلی مشتاقانه فعالیت میکرد. شهید فراهانی هم همینطور.
زمانی که در سفر استانی حضرت آقا با هم بودیم، ماشین من را میگرفت و با اینکه تصویربردار و در کار خودش هم خیلی حرفهای بود، اما کارهای تدارکات را هم انجام میداد. هر دو عزیز خیلی با علاقه کار میکردند.
اصولا تیم ما به گونهای کار میکردند که هر کدام حتی اگر وظیفه اش هم نبود، به خاطر علاقهای که به کار داشتند دست بهدست هم میدادند تا کار انجام شود. بیشتر خاطراتی که ما با این عزیزان داشتیم به اخلاق و رفتارشان برمیگردد که خیلی با عشق و علاقه کار میکردند.
یکی از موضوعاتی که ما در برنامه به آنها میپرداختیم، موضوع راهیان نور بود که به خاطر اینکه خیلی خوب پوشش میدادیم، از برنامه تقدیر میشد.
زینب علیپورطهرانی
رسانه
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: