در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
حجت قاسمزاده اصل در یک سریال تقریبا آپارتمانی روشهای ذلهکردن را نشان داد.سریالی که بیشتر درباره بچهها بود تا برای بچهها.خودش هم میگوید، مخاطبان این مجموعه آدمبزرگها بودند نه بچهها.مجموعهای آموزشی که در قالب درام و داستان به والدین آموزش میداد که چطور با بچههای خود مواجه شوند تا هم با آنها رفیق باشند و در کنار هم خوش بگذرانند و هم بچهها به آرزوها و رویاها و اهدافشان برسند و هم از مسیر منحرف نشده و به اصطلاح بچههای خوبی باقی بمانند. مجموعه 101 راه برای ذله کردن پدر و مادرها از روی رمانی به همین نام نوشته « لی وار دلاو» اقتباس شده بود و دو تا از بازیگران اصلی آن ارسلان قاسمی و ترلان پروانه بودند که الان هم در حوزه بازیگری فعالند و آن زمان بچه بودند. قاسمزاده اصل در کارنامهاش تلهفیلم و سریالهای زیادی دارد، او کارگردان صاحب سبکی است که زندگی و مرگ، دوستی و دشمنی، عشق و نفرت را در کنار هم و به موازی یکدیگر میبیند، از کارهای او میتوان به مجموعه یادآوری، تاریکی شب، روشنایی روز، تنهایی، پیدا و پنهان، قتل آنلاین و... اشاره کرد. در روزهایی که جشنواره فیلم کودک و نوجوان در اصفهان در حال برگزاری است با این نویسنده و کارگردان همصحبت شدم تا درباره سینمای کودک در ایران و فیلمهایی که برای این گروه ساخته و پخش میشود برایمان بگوید.
جشنواره، حیات سینمای کودک است
به قاسمزاده میگویم جشنواره فیلم کودک اصفهان یکی از قدیمیترین جشنوارههایی است که سالهای زیادی است، برگزار میشود.دهه 60 و 70 اوضاع فیلمهایی که برای نمایش در این جشنواره تولید میشد، حال و روز بهتری داشت و بعد از جشنواره در سینماها اکران شده و بچهها و بزرگترها این فرصت را پیدا میکردند که فیلم کودک هم تماشا کنند.اما به مرور به نظر میرسد این جشنواره تقریبا فرمایشی شد و دیگر از اکران فیلمهای کودک به صورت منظم و با برنامهریزی خبری نیست و فقط جشنواره برگزار میشود که برگزار شده باشد.
این کارگردان میگوید: به نظرم همین که جشنواره تداوم دارد، خوب است.این که این رویداد فرهنگی توانسته با همه سختیها و اما و اگرها به حیات خودش ادامه بدهد یعنی کسانی هستند که هنوز هم دغدغه سینمای کودک دارند.این جشنواره باعث میشود پرونده سینمای کودک باز بماند و فیلمسازان به سوژه و موضوع کودک و نوجوان فکر کنند و تهیهکنندگانی هم پیدا شوند که دغدغه تولید برای این گروه را داشته باشند.البته فقط باید ابراز امیدواری کرد برای مسؤولان فرهنگی، سینمای کودک تبدیل به دغدغه شود و فکری به حال تولید فیلمهای خوب و اکران آنها کنند.
کپیکاری؛ صد در صد شبیه اصل
به قاسمزاده میگویم، در تلویزیون و سینمای ایران بیشتر فیلم برای کودکان ساخته میشود یا درباره کودکان و به نظرتان بیشتر به کدامیک نیاز داریم؟
جواب قاسمزاده کمی تند و تیز و انتقادی است، پاسخی که واقعیت است هر چند شاید به مذاق خیلیها خوش نیاید.
این کارگردان میگوید: این تقسیمبندیها در کشور ما معنا ندارد! سفارش دهنده حالا هر رسانه و مدیومی که میخواهد باشد، به آثار پرفروش و پر بیننده دنیا نگاه میکند، بعد به کارگردان و نویسنده میگوید همین را کپی کن ! منظور از کپی نه این که اقتباس کن و نام منبعات را هم بنویس.نه این که حالا این اثر را ببین و بومیسازیش کن جوری که به فرهنگ ما نزدیک شود، یعنی آنقدر کپی برابر اصل باشد که بیشتر مردم وقتی آن را دیدند در همان اول کار بفهمند که این دقیقا شبیه فلان اثر خارجی است.چیزی شبیه فیلم « بچه» با بازی بروس ویلیس!
به قاسمزاده میگویم: در بالیوود، کپی از فیلمهایهالیوود عادی است اما برای کشور ما که خود را صاحب سینما میدانیم و تاکید بر این است که از این کالای فرهنگی برای حفظ فرهنگ اسلامی- ایرانی استفاده شود، کپیبرداری از آثار خارجی، بیشتر تخریب فرهنگ است تا حفظ آن.
کارگردان مجموعه یادآوری میگوید: این دغدغهها برای کشوری خوب است که مسؤولانش نگران فرهنگ باشند و برای حفظ اصالت فرهنگی برنامهریزی مدون و طولانی مدتی داشته باشند.در کشور ما حرف فرهنگ و هنر زیاد زده میشود اما عملا کسی پای کار نیست. همه میگویند فرهنگسازی باید از سن کودکی شروع شود اما در سینما برای کودکان فیلمی اکران نمیشود، سینمای کودک در گام اول باید جذاب و فانتزی باشد تا کودک تبدیل به مخاطب شود، بعد فرهنگسازی شروع شده و ادامه پیدا کند.
دنیای بدون فانتزی
از قاسمزاده میپرسم چرا سینمای کودک از دنیای فانتزی فاصله گرفت، آنهم در شرایطی که ما در دهه 60 و 70 فیلمهای خوب برای کودکان و نوجوانان داشتیم و در حد و اندازه خودشان فانتزی هم بودند مثل دزد عروسکها، گلنار و...
میگوید: آن زمان اینترنت نبود و دسترسی به اطلاعات وجود نداشت. حتی اگر کپی هم میشد، کمتر کسی متوجه میشد اما الان با یک جستوجو در اینترنت میتوان به اطلاعات، فیلمها و سریالهای زیادی دسترسی پیدا کرد.ساخت آثار فانتزی مستلزم خلاقیت، دانش و ابزار زیادی است که در کشور ما وجود ندارد.بیشتر فیلمسازان آموزشهایی را که به روز است و آنها را با دنیای امروز سینما آشنا میکند، فرانمیگیرند، پس چگونه میتوان انتظار داشت که آثار خلاقانه و فانتزی بسازند. از طرفی مسأله پول است که آنهم کم است و کفاف ساخت آثار اینگونه را نمیدهد. رفتن به سینما یکی از بهترین تفریحات مردم و بهخصوص بچههاست. اما مدتهاست که فیلم خوب و جذابی برای این گروه سنی اکران نمیشود و بچهها همراه والدین خود برای تماشای فیلمهایی که برای بزرگسالان است به سینما میروند.فیلمهایی که در بیشتر مواقع برای آنها مناسب نیست.
قاسمزاده میگوید: پدر و مادری که اطلاع کافی داشته باشند و در برابر فرزند خود احساس مسؤولیت کنند، بچهها را به تماشای فیلمهایی که مخصوص بزرگسالان است، نمیبرند.گاهی یک شوخی کلامی و یا زد و خورد فیزیکی اثر بسیار مخربی بر شخصیت و رفتار بچهها دارد.برخی میگویند درجهبندی فیلمها میتواند راهنمای خوبی برای خانوادهها باشد.
اما باز هم به خانواده و سطح آگاهی او ربط دارد چون وقتی اکران سینمایی فیلم تمام شود، آن اثر به شبکه نمایش خانگی راه پیدا میکند و بیشتر والدین در کنار فرزندانشان فیلمها را تماشا میکنند.
پس در فاز اول باید خانوادهها و پدر و مادرها آگاهانه انتخاب کنند که فرزندشان چه اثری را تماشا کند و چه آثاری را نباید ببیند.
طاهره آشیانی
روزنامهنگار
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: