در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
آن روزها رفتند
حالا از پنج استاد برجسته بازیگری ایران تنها دو نفر در قید حیات هستند؛ عزتا... انتظامی، داوود رشیدی و جمشید مشایخی رفتهاند و کشاورز و علی نصیریان در قید حیات هستند. حرفهایمان را با یادی از گذشته و فضای دوستانه میان این بزرگان شروع میکنیم و از استاد درباره حال و هوای آن روزها میپرسیم. وقتی به او میگوییم یکی از پنج چهره برجسته بازیگری در ایران است، در نهایت تواضع به نامهای دیگری اشاره کرده و میگوید: در همنسلان من هنرمندان بیشماری وجود داشتند، چه در میان زنان بازیگر و چه مردان چهرههایی بودند که دیگر تکرار نخواهند شد، مگر میشود بازیهای درخشان فخری خوروش، جمیله شیخی، نادره خیرآبادی، جعفر والی و بسیاری نامهای دیگر را فراموش کرد؟
او ادامه میدهد: ما همه به بازیگری عرق خاصی داشتیم و با همه وجودمان پای کارمان ایستاده بودیم، نسلی که همه تا توانستند پای هنرشان بودند و هیچوقت یادشان نرفت عشقشان چیست و در چه مسیری میخواهند پیش بروند.
از کشاورز درباره کدروتهایی میپرسیم که گفته میشد میان همین پنج چهره برجسته بازیگری وجود داشته است. او توضیح میدهد: من با هیچکسی کدورتی نداشتم و همیشه رابطه من با همه دوستان توام با احترام و صمیمیت بوده. ممکن است در جمعی که نام بردید دو نفر رفاقتشان با هم کمتر بوده باشد، اما این به معنی کدورت نیست. حالا هم که عزت، داوود و جمشید را از دست دادیم و... امیدوارم خدا سایه علی نصیریان را بر سر هنر نمایش این کشور مستدام بدارد. مثل علی نصیریان نداریم و او واقعا یکی از نجیبترین و بااخلاقترین هنرمندان ایران است.
استاد از این که برخی هنرمندان نسلهای جدید رفتاری دور از اخلاق و ادب دارند، گلهمند است. کشاورز دراین رابطه بیان میکند: واقعا حیرت میکنم چرا هنرمندان به جای این که با هم رفاقت داشته باشند و به هم کمک کنند، برای همدیگر میزنند. بهتر است به جای این کار روی فعالیت هنری خود تمرکز کرده و به این فکر کنند که چرا هنرمندان قدیمی میان مردم محبوب هستند. در مملکتی مثل ایران که سرزمینی اسلامی است، نجابت حرف اول را میزند و نباید چنین رفتارهای نادرستی به آن خدشه وارد کند. بزرگترین فرهنگ دنیا، فرهنگ ایرانی است.
کتاب میخوانم
بعد کمی از آثار استاد حرف میزنیم و میپرسیم کدام اثرش را بیشتر دوست دارد، این روزها چه فیلمهایی میبیند و بازی چه کسانی را بیشتر دوست دارد. او اما پاسخ جالبی میدهد و میگوید که کتاب میخواند! کشاورز اینطور ادامه میدهد: من هیچوقت حتی بازیهای خودم را هم تماشا نکردهام و کلا اهل تلویزیون دیدن نیستم. بیشتر دوست دارم مطالعه کنم و از این کار بسیار لذت میبرم.
کشاورز بخش بعدی سؤالمان را هم اینطور پاسخ میدهد: من چون فیلم نمیبینم، نمیتوانم بگویم بازی چه کسی را دوست دارم، اما مطمئنم هم میان بازیگران جوان و هم با تجربه، هستند کسانی که بدرخشند و هنر این مملکت را حفظ کنند. امیدوارم شرایط کار روز به روز برایشان بهتر شود و بتوانند آثار بهتری ارائه کنند.
او میافزاید: از جوانان و هنرمندان نسل جدید میخواهم اول از همه سرزمین خود را بشناسند. سرزمین ما فقط تهران نیست و جاهای مختلف و بی نظیری دارد که باید دید. خیلی از بازیگران تازه از راه رسیده نمیدانند روابط انسانی مناطق مختلف کشور چطور است. در حالی که برای بازی در نقش شخصیتها باید فرهنگ غنی و اقلیم ایران را شناخت. کجای دنیا حافظ و مولانا و سعدی و فردوسی دارد؟ نسل جوان ما باید آثار این بزرگان و دیگر ادیبان این سرزمین را بخوانند.
بازی کنار آنتونی کویین
محمدعلی کشاورز از معدود بازیگران ایران است که با دو نفر از برجستهترین بازیگران تاریخ سینمای جهان همبازی شد؛ یکی آنتونی کویین در فیلم «کاروانها» و دیگری ماکس فون سیدو در فیلم «صحرای تاتارها». البته بخشهایی از هر دو فیلم در ایران فیلمبرداری شد. مرور این همکاریهای افتخارآمیز کشاورز را حسابی سر ذوق میآورد و میگوید: فیلم حرفهای سینمای جهان است که بخشی از آن در ارگ بم فیلمبرداری شد. یکی از بهترین همکاریهای دوران بازیگری من هم با آنتونی کویین، بازیگر برجسته و توانای سینمای جهان بود. سالها بعد او را به طور اتفاقی در انگلیس دیدم و او مرا برای زندگی و بازی در تئاتر و سینما به نزد خودش دعوت کرد. اما ضمن تشکر از محبت او گفتم: من بهجز وطنم ایران در هیچ جای دنیا کار نمیکنم.
89 سالگی با سعدی
اما حس و حال 89 سالگی چگونه است؟ هر چند استاد این روزها غمگین ازدستدادن دوستش جمشید مشایخی است، اما آرام لبخند میزند و به فکر فرو میرود. انگار که همان 89 چهار فصلی که گفتیم را در لحظهای مرور کند، بعد میگوید:«اصلانمیدانم چند ساله هستم. فقط این را میدانم که در فروردین 1309 و در سیچون اصفهان به دنیا آمدم. خوشحالم که یک ایرانی هستم و هرچه هم دارم از مردم خوب کشورم است.» یادآوری میکنم که چند سال پیش که برای تولدشان مهمانشان شده بودیم موقع فوت کردن شمع بیتی از سعدی خواندند: گفتیم عشق را به صبوری دوا کنیم/ هر روز عشق بیشتر و صبر کمتر است... میخندند و میگویند هنوز هم همین است... هر روز عشق بیشتر و صبر کمتر است.
آرزوهایی از ته دل برای مردم ایران
آدمها هستند و آرزوهایشان، اما محمد علی کشاورز حالا در آستانه 89 سالگی چه آرزویی دارد؟ او در این باره میگوید: میخواهم اول از جوانها خواهش کنم قدر خودشان را بدانند و سعی کنند زندگی سالمی داشته باشند، ایران و تاریخ و فرهنگ غنی کشورمان را بشناسند و یادشان نرود که ما ایرانی هستیم و همه وظیفه داریم برای آینده این سرزمین تلاش کنیم.
او ادامه میدهد: این سرزمین و هر چه دارد حاصل تلاش آنهایی است که قبل از ما بودند و در برابر هر مشکلی هم ایستادند و ایران را حفظ کردند تا امروز کشور ما باشد.
و اما استاد آرزوهایی هم مخصوص جوانان بازیگر دارد و میگوید: آرزو دارم بچههایی که تئاتر و کار هنری میکنند، اول مملکت خود را بشناسند و درباره فرهنگ و ادبیات و هنر ایران بهطور مرتب مطالعه کنند و بروند همه جای کشور پهناورمان را ببینند. ایران، گلستانی خداداد است. امیدوارم همه دست به دست هم دهند و برای مملکت خودمان کار کنند؛ نه این که چشممان به فرنگیها باشد که دارند چه میکنند.
محمدعلی کشاورز (26 فروردین 1309)
فرزند دوم خانواده کشاورز است و بچه محله سیچون اصفهان.
او فارغالتحصیل هنرستان هنرپیشگی تهران و دانشکده هنرهای دراماتیک است و مدرک نقشهبرداری هم دارد. به خاطر همین تجربه مجریگری برنامههای مربوط به نقشهبرداری در تلویزیون را هم دارد.
کشاورز همان سالها کنکور پزشکی هم داد و قبول شد، اما «در سالن تشریح که رفتم دیدم به روحیات من نمیخورد و انصراف دادم.»
اولین تجربه حرفهای بازیگری کشاورز به 59 سال قبل برمیگردد. به بازی در تلهتئاتر «خودکشی» علی نصیریان در سال 1339. همان سال در 30 سالگی در نمایش «ویلونساز کره مونا» هم برای اولین بار بازی در تئاتر را تجربه کرد.
کشاورز اولین بار در سینما در سال 1343 در فیلم «شب قوزی» فرخ غفاری جلوی دوربین رفت.
کشاورز تجربه بازی در 47 فیلم سینمایی را در کارنامه بازیگریاش دارد؛ خشت و آینه، کمالالملک، کفشهای میرزا نوروز، مادر، ناصرالدینشاه آکتور سینما، دلشدگان، زیر درختان زیتون، روز واقعه و ... . بازی در نقش استاد امام خمینی در «فرزند صبح» بهروز افخمی آخرین تجربه بازیگری اوست.
کشاورز نقشهای تلویزیونی ماندگاری را در سریالها بازی کرده است؛ داییجان ناپلئون، آتش بدون دود، هزاردستان، سربداران و پدرسالار.
از میان فیلمهایش دلبسته نقشهایی است که علی حاتمی کارگردان آنها بوده: «با علی حاتمی چون هم دانشکده بودیم خیلی راحت بودم»
زینب مرتضاییفرد
خبرنگار
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: