150 شهید دفاع مقدس با حضورشان در شهرهای سراسر کشور، همه را غافلگیر کردند

غوغای بهشتی‌ها

نمابر را روز سه‌شنبه یا چهارشنبه به من رساندند. در فرم جدید روابط‌عمومی‌ها دیگر نمابر جای چندانی ندارد. پیوستگی ارتباطی و درهم‌تنیدگی شبکه‌های ارتباطی میان خبرنگاران و استفاده از فناوری و ابزارهای جدید دیگر جایی برای نمابر و امثالهم نگذاشته است. با این حال هنوز، نمابر ابزار اصلی روابط‌عمومی‌های کلاسیک است. فرمی از روابط عمومی که هنوز در دهه 70 مانده و نوع نابش در ادارات و نهادهای دولتی و حاکمیتی پیدا و قابل رویت است. حالا یکی از همین نمابرها را فرستاده بودند خطاب به گروه فرهنگی جام‌جم و پوشش خبری مراسم وداع با بیش از 150شهید تازه تفحص شده! نگاهی می‌اندازم به زمان برگزاری؛ چهارشنبه شب ساعت 5/9 شب! خب، تا همین‌جایش که رسانه‌های چاپی و روزنامه‌ها از دور خارج شده‌اند. نیازی به ذکر مطلب نیست که برگزاری مراسمی آن‌هم ساعت 9:30 شب چهارشنبه که شنبه هفته بعدش تعطیل است یعنی نداشتن پیوست رسانه‌ای و ذبح سوژه‌ای که می‌توانست یک جریان قدرتمند رسانه‌ای راه بیندازد. در دلم افسوس می‌خورم و نمابر را می‌گذارم کنار نامه‌ها... پیش‌بینی من اما اشتباه بود!
کد خبر: ۱۲۱۴۵۸۵

بندرعباس، رشت، اصفهان، شیروان، بیرجند، چهارمحال و بختیاری، بوشهر، ایلام، سمنان، قزوین و ... بس است یا هنوز ادامه بدهم؟ اینها نام بعضی از شهرهایی است که از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب روز گذشته میزبان تابوت‌هایی بودند پیچیده در پرچم سه رنگ!
هفته قبل که نمابر روابط عمومی کلاسیک یکی از مراکز مرتبط را می‌دیدم و توی دلم داشتم با معیارهای حرفه‌ای، پیوست ذبح شده رسانه‌ای تشییع شهدا را مرور می‌کردم غافل بودم از این‌که گاهی وقت‌ها محتواست که خودش را بر فرم غالب می‌کند و از فرم بیرون می‌زند، ولو این‌که روابط عمومی مرکز مربوط کار خودش را درست انجام نداده باشد.
این مک‌لوهانِ شیفته دهکده جهانی اگر هزار حرف بی‌ربط داشته باشد، اما این قلم را به هدف زده که وقتی پیامت را انتخاب کردی، رسانه‌اش خود به خود انتخاب شده که هر محتوایی در هر فرمی نگنجد و حالا هم شده حکایت آیین تشییع پیکر این تابوت‌های سه رنگ که خودش یک رسانه است، فارغ از آن‌که رسانه‌های مدرن چاپی و آنلاین و صوتی و تصویری به آن التفاتی داشته باشند یا نه.
کافی است نگاهی به تلفن‌همراه و شبکه‌های اجتماعی و صفحات آنلاین خبرگزاری‌ها بیندازید تا ملتفت شوید چه می‌گویم. 150 شهیدی که البته دو نفرشان از شهدای مدافع حرم بودند در کنار 148 شهید دیگر دوران دفاع مقدش در بدو امر روز پنجشنبه در تهران تشییع شدند.
در ادامه هم تابوت‌های پیچیده در پرچم‌های سه رنگ‌شان هر‌یک راهی یکی از نقاط کشور شد. هر تابوت پیچیده در پرچم سه رنگ به مثابه یک پیام‌بر مبعوث شد تا از یاد مردم نرود که برای رسیدن به امروز، چه مسیر و گردنه‌های صعب‌العبوری را پشت سر گذاشته‌اند.
مردم کدام استان‌ها میزبان پیام‌بران بودند؟
روز گذشته مردم استان‌های سمنان، اصفهان، چهارمحال و بختیاری و تهران میزبان شهدای گمنام و شهدای شناسایی شده بودند. همچنین مردم استان‌های خراسان رضوی، فارس، بوشهر، گیلان، قزوین و خوزستان پذیرای تعدادی از شهدای شناسایی شده بودند. کاروان شهدای گمنام هم راهی استان‌های مرکزی، خراسان جنوبی، خراسان شمالی، اردبیل، هرمزگان و قم شده بودند.
به‌جز پیکر دو شهید مدافع حرم، پیکر باقی شهدای تازه تفحص شده دفاع مقدس متعلق به عملیات‌های کربلای ۵ ، والفجر ۸ ، رمضان، محرم، مسلم بن عقیل، والفجر یک در فکه، تک دشمن در زبیدات، والفجر ۲ در پنجوین و تک دشمن در عملیات بیت‌المقدس است.
توفان فضای مجازی
حالا درست است که برای پیوست رسانه‌ای یک آیین با این درجه از اهمیت فکری نشده بود، اما بنا به قاعده جناب مک‌لوهان که «رسانه همان پیام است» و برعکس، آیین تشییع پیکر شهدا هم پیامی است که رسانه حاملش، خود همین آیین تشییع است نه رسانه‌های مدرن.
همین هم می‌شود که می‌بینید وقتی هر یک از این تابوت‌ها راهی یک از مناطق کشور شدند، تشییع‌کنندگانش چطور بسیج شدند آن هم در بازه‌ای که دو روز تعطیل پشت سر هم خورده بود. اینجا واکنش بعضی از کاربران توییتر را از شهرها و مناطق مختلف آورده‌ایم، بلکه بفهمیم در بقیه نقاط کشور چه خبر بوده.

عکس‌مکث
همیشه در مواقعی مانند تشییع شهدا، عکس‌هایی منتشر می‌شوند که عجیب با دل آدم بازی می‌کنند. این مرتبه هم دوباره یکی از همین عکس‌ها منتشر و پربازدید شد. این تصویر روز گذشته در مراسم تشییع پیکر شهدا در خراسان شمالی ثبت شده. مادر شهیدی که تصویر فرزند شهید جوانش را در دست گرفته و به استقبال شهدا آمده. عکس را احتمالا یک شخص با دوربین تلفن‌همراهش ثبت کرده. کیفیت تصویر اولیه چندان مطلوب نبود. ما تصویر را در توییتر پیدا کردیم. اولین مرتبه هم توسط یک کانال تلگرامی محلی منتشر شده. حالا فارغ از این‌که عکاسش چه کسی است بروید توی نخ چهره رنجور پیرزن که و چشم‌های فرزند شهیدش که از توی قاب به ما و شما خیره شده.

یه گوشه ایستاده بودم یهویی یه گل از اونا که روی پیکر مطهر شهدای گمنام بود افتاد رو سرم بعد هم آمد تو دستم. میذارمش لای کتاب خشک بشه تا هیچ وقت اولین باری که رفتم تشییع شهدا یادم نره (:

از صبح زود خوابم نمی‌برد، نیم ساعت زودتر در محل تشییع شهدا حاضر شدم... رفت و آمد آدم‌ها رو تماشا می‌کردم، خیلیا با تیپ‌های غیرمذهبی وقتی متوجه میشدن قراره شهید بیارن مسیرشون تغییر میکرد و میومدن برای مراسم.

مردم اصفهان جواب توییت‌های ترامپ را دادند!

بچه بودم با مادرم که میرفتم تشییع شهدا، دلم میخواست منم شهید بشم همه گریه کنن من از اون بالا تبسمی بزنم به حال و روز جا مونده‌ها، خوشحال بشم که خدا مرگم رو شهادت قرار داده، ولی الان می‌بینم چقدر دوره از من و حال و روز الانم، انگار داره بعید میشه آرزوهای زمانی که دل‌پاکیم!

محمدصادق علیزاده

فرهنگ و هنر

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها