گفت‌وگو با جواد قارایی، کارگردان «ایرانگرد» در روز جهانی بیابان‌زدایی:

کویر منتظر ماست...

فقط کافی است چشمانمان را برای چند لحظه ببندیم و تصور کنیم؛ دنیای پیرامونمان خشک و خالی از حیات و آبادانی است. تصور کنیم کره‌ زمین به بیابانی بی‌انتها تبدیل شده است...بی‌ آب و آبادانی...بیابان!
کد خبر: ۱۲۱۲۱۸۴

حالا چشمانمان را باز کنیم و واقعیت را درک کنیم. درست است که هنوز جنگل و تالاب و دریا و دریاچه و دشت و دمن و غیره داریم اما اگر با همین سبک به زندگی ادامه دهیم و با همین فرمان مصرف آب را مدیریت نکنیم به‌زودی دنیای سبز پیرامونمان به برهوت و بیابان تبدیل و زندگی بی‌معنا می‌شود.این خیال را هم از خودمان دور کنیم که بشر همیشه توانسته با شرایط طبیعی، خودش را وفق بدهد و سبک زندگی جدیدی بنا کند.دنیای بدون آب و آبادانی، حیاتی ندارد که بتوان با آن زندگی کرد.نگاهی به بیابان بیندازید و ببینید چقدر موجود زنده دارد و چگونه می‌توان در آن زندگی کرد؟ کمی هم از دنیای کارت‌پستالی و خیالی کتاب‌ها فاصله بگیریم، چون بیابانگردی و درویشی برای مقطعی از زندگی مناسب است و باید به آن بیشتر به عنوان یک تجربه نگاه کرد تا سبک و مدل دائمی زندگی.این را هم اضافه کنم که اگر بشر تصور می‌کند به مرور برای زندگی در بیابان مثل شتر، کوهان‌دار می‌شود یا مثل کاکتوس، قطور که بتواند آب را در خودش ذخیره کند یا مثل خزندگان روزها زیر خاک و شن بخزد و شب‌ها بیرون بیاید این هم فقط به درد فیلم‌هایی می‌خورد که تلاش می‌‌کنند، هشدار بدهند به ما که زندگی در بیابان مصیبتی است که زود به پایان می‌رسد.
همه اینها باعث شده تا امروز را به‌نام روز بیابان‌‌زدایی نامگذاری ‌کنند تا حداقل برای یک روز که شده مردم و مسؤولان به زندگی در بیابان فکر کرده و تلاش کنند گستره بیابان‌ها را وسعت ندهند.
نابودی آب‌های زیرزمینی
جواد قارایی، کارگردان مستند ایرانگرد، به همه جای ایران سفر کرده و تقریبا الان می‌داند وضعیت بیابان‌ها، جنگل‌ها، دریاها و... به چه شکل است. او که در حال ساخت سری جدید ایرانگرد است، همان ابتدای صحبتمان تاکید می‌کند کارشناس محیط زیست نیست و فقط آنچه دیده و از همنشینی و هم‌صحبتی کارشناسان و مردم بومی بدست آورده را بازگو می‌کند.
قارایی می‌گوید: بیابان‌ها رو به افزایش هستند، خشکسالی در کمین است و اصلا نباید به بارش‌های خوب امسال دلگرم بود.حیات آبی ما به سفره‌های آب‌های زیرزمینی بستگی دارد که آنها تقریبا از بین رفته‌اند.اگر تا چند سال قبل با 50متر حفاری در یزد می‌توانستیم به آب برسیم اکنون با 300متر (‌اندازه برج میلاد) باز هم به آب نمی‌رسیم! یعنی کف آب‌های زیرزمینی آن‌قدر پایین رفته که دستیابی به آنها تقریبا ناممکن شده. رانش و فرونشست زمین در نقاط مختلف ایران به همین دلیل است. سفره‌‌های آب‌های زیرزمینی اتفاقی نیست که طی یکی دو سال رخ دهد.باید مثلا صد سال بارش خوب و مناسب داشته باشیم تا دوباره شرایط آب‌های زیرزمینی خوب شود.
کشاورزی در کشور ما حرف اول را می‌زند اما متاسفانه کشاورزی کاملا سنتی است و هنوز آبیاری به شکل غرق‌آبی است و این یعنی نابودی آب‌‌های زیرزمینی.البته در این میان نباید زندگی صنعتی و اسراف بیش از ‌اندازه آب در خانه‌‌ها را نادیده گرفت.مردم ما بی‌رویه آب استفاده می‌کنند و اصلا دغدغه‌ای به‌نام کم‌آبی و صرفه‌جویی ندارند.
نادیده گرفتن سیستم قنات‌ها
از کارگردان ایرانگرد می‌پرسم، سال‌ها قبل در بیابان‌های ایران شهرهایی مانند یزد و کرمان ساخته شد.هنوز هم باغ شازده در دل کویر از جاذبه‌های گردشگری و یکی از پدیده‌های زیبای جهان است چطور شد که نتوانستیم این روش را ادامه دهیم ؟
قارایی می‌گوید: ما وارد دنیای مدرن و صنعتی شدیم بدون این که داشته‌‌های کارآمد خود را حفظ کینم.قنات ایرانی در دنیا بی‌بدیل بوده و هست اما بعد از ورود صنعت به ایران، سیستم قنات‌ها نادیده گرفته شد و کسی به آن توجه نکرد و کم‌کم حتی قنات‌ها هم شروع به خشک شدن کردند و در آستانه نابودی قرار گرفتند باز هم به خاطر از بین رفتن آب‌های زیرزمینی.ایرانیان باستان یا ایرانی‌های مثلا چهارصد پانصد سال قبل برای زیست در ایران که روی کمربندی خشک دنیا قرار دارد، تمهیدات و تکنیک‌های بی‌نظیری داشتند و اکنون سوال این است که چرا آنها را از دست دادیم و البته از فناوری جهانی هم استفاده درست و کارآمد نمی‌کنیم، درست مصداق همان مَثل قدیمی؛ از اینجا رانده و از آنجا مانده!
ملاحظات سفر به بیابان
تعطیلات خرداد و سفر میلیونی ایرانی‌‌ها به شمال کشور بار دیگر زنگ خطر از بین رفتن خطه شمال را به صدا درآورد و باز هم رسانه‌ها و فعالان شبکه‌های اجتماعی این هشدار را دادند که ایران وسیع است و می‌توان به جاهای دیگر هم سفر کرد.حتی می‌توان به بیابان و کویر رفت.
قارایی اما چشمش ترسیده، از هر سفری و گردشگری! چون تجربه ثابت کرده گردشگران ایرانی به هر جا می‌روند، آنجا را نابود می‌کنند با زباله، با شکستن درختان و آسیب‌زدن به محیط زیست.
این مستندساز می‌گوید: کویر لوت تنها طبیعت ایرانی است که ثبت جهانی شده است.منحصر به‌فرد و زیباست.در سری دوم ایرانگرد چند قسمت را به این بیابان بی‌نظیر دنیا اختصاص دادیم.اما راستش را بخواهید الان برای این بیابان نگرانم! گردشگران به آنجا می‌روند بدون این‌که راه و رسم گردش در بیابان را بلد باشند.بدون این که بدانند در بیابان اصلا نباید آتش روشن کرد. با ماشین نباید در همه جای بیابان رفت و آمد کرد.رد لاستیک یک ماشین حدود چهل پنجاه سال روی خاک بیابان می‌ماند و از بین نمی‌رود.گیاهان بیابان را نباید کند و با آن آتش روشن کرد.همان گیاه سی‌چهل سانتی که شما می‌بینید، حدود چهل، پنجاه سال عمر دارد و برای رویش دوباره‌اش همین‌قدر زمان لازم است.قارایی درباره تفاوت بیابان و کویر می‌گوید: در بیابان آب بسیار کم است به گونه‌ای که می‌توان گفت اصلا آبی وجود ندارد، هر چند خاکش حاصلخیز باشد.اما در کویر که جزئی از بیابان است، آب هست اما آن‌قدر شور که غیرقابل استفاده است.

امروز، روز بیابان است نه برای گسترش آن بلکه برای جلوگیری از وسعتی که روز به روز بیشتر می‌شود،باور کنیم در بیابان نمی‌توان زندگی کرد.بیابان یعنی بی آب و بی آبادانی.یعنی خاموشی حیات.ایران روی کمربند خشکی و بیابان قرار دارد و به‌شدت مستعد خشکسالی.بارش‌های زیاد امسال فریبمان ندهد که از دوره خشکسالی عبور کرده‌ایم.ایران به‌شدت کم‌آب و بی‌آب است.حواسمان باشد دچار بیابان نشویم.

طاهره آشیانی
روزنامه‌نگار

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها